«سوال این است که اگر ایران در حوزه دارویی به قدرتی رسیده که میتواند صادر کند، چرا نیاز داخلی برآورده نمیشود؟ چرا مردم باید برای بسیاری از اقلام دارویی، داروخانهها را زنجیرهای بگردند و ناامید و دست خالی برگردند؟ برخی آخرین شانس خود را در پایتخت امتحان میکنند و برای پیدا کردن داروهای مورد نیاز خود راهی تهران میشوند، اما باز هم به در بسته میخورند».
در گزارش روزنامه «امروز» از عادت وزیر بهداشت به دروغگویی آمده است که: «بهرام عبداللهی از همان سال اول که تصدی وزارت بهداشت را به عهده گرفت تا اکنون، بارها از دستاوردهای این وزارتخانه سخن گفته است. فروردینماه سال جاری بود که گفت در ایران اسلامی هیچ بیماری کرونایی روی زمین نماند. گویی در خیالات ما بود که فوج فوج ایرانیان از نبود واکس نکرونا، کمبود تخت و… راهی گورستانها میشدند».
گرانی و کمبود دارو در ایران در حالی است که واعظ مهدوی مدیرعامل اسبق سازمان بیمه خدمات درمانی گفته است: «حدود ۸ میلیون نفر از اتباع ایرانی و حدود ۳ میلیون نفر از اتباع افغانستانی فاقد هرگونه بیمه پایه هستند. به گفته وی افزایش ۲ الی ۳ برابری قیمت دارو، این جمعیت را در بلاتکلیفی مطلق قرار داده است».
به مشکل گرانی و کمیابی و یا نایابی دارو، باید مشکل داروهای غیر موثر تولید داخلی و یا بدتر از آن مشکل داروهایی را هم که تاریخ مصرف آنها تمام شده است اضافه کرد. مافیای واردات با دستکاری برچسپ داروها، اینگونه داروها را در اختیار داروخانهها قرار میدهند و بدین ترتیب آشکارا با جان بیماران بازی میکنند. اما در واقع مافیای تجارت دارو در دست خود حکومت و نهادهای نظامی و یا شرکتهای وابسته به آنان است و آنچه برای آنها در اولویت است سود میلیاردی تجارت دارو است.
بیمارانی که بیمه کامل تامین اجتماعی ندارند و یا بیماریهای ویژهای دارند که مجبور هستند بطور روزمره داروهای خاص را مصرف کنند از گرانی و کمیابی دارو بیش از هر چیزی رنج میبرند. در میان اقشار کم درآمد جامعه افزایش سوء تغذیه، شیوع انواع بیماریها و میزان مرگ و میرهای زودرس، روز به روز بیشتر میشود. افزایش قیمت داروها سرعت این پروسه را بیشتر و بیشتر میکند.
در حال حاضر مطابق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی در ایران بین ٦٠ تا ۷۰ درصد هزینههای درمانی به وسیله خود مردم پرداخت میشود. در حالیکه متوسط این رقم در جهان کمتر از ٣٠ درصد است. در بخش بزرگی از جهان تامین داروی سالم، ارزان و بخشاً مجانی، حداقل برای کودکان، معلولین، بیماریهای خاص و بازنشستگان جزو وظایف اولیه حکومتها است. اما در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی سلامتی و رفاه مردم برای جانیان حاکم هیچ ارزشی ندارد و حتی داروی مورد نیاز بیماران را به امکانی برای غارت و سودجویی مردم بدل کردهاند .
اگر کارگران بخش وسیعی از جهان توانستهاند با مبارزات خود دولتها را ناچار سازند تا خود را در قبال تأمین بهداشت و سلامت جامعه مسئول بدانند، کارگران و زحمتکشان ایران نیز میتوانند با اتکا به اتحاد و مبارزه متشکل و سازمانیافته خود، خواست بهداشت و درمان رایگان را به این رژیم تحمیل کنند، تا بخشی از دستمزدهای پرداخت نشده کارگران و سهمی از ثروتهای غارت شده مردم را به شکل خدمات درمانی و بهداشتی به آنان برگرداند.
هیچکسی نباید بخاطر در دسترس نبودن دارو و خدمات پزشکی و درمانی زجر مضاعف بکشد. تأمین بهداشت و سلامت و خدمات درمانی حق مسلم همه شهروندان است. این سرنوشت محتوم انسان نیست که به آسانی نانش، درمانش و جانش را گروگان بگیرند و از بیدارویی بمیرد. انسان سزاوار یک زندگی انسانی و شایسته است. برای تأمین چنین زندگی شایستهای باید مبارزه کرد.