اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Thursday 31 August 2023

افشای اسامی ۵۲ استاد دانشگاه اخراجی دیگر در دولت رئیسی؛ موج اخیر اخراج «از ۱۴۰۰ آغاز شده است»

روزنامه اعتماد در گزارشی تازه فهرستی از ۵۲ استاد اخراج‌شده از دانشگاه‌های ایران را منتشر کرده که نشان می‌دهد موج اخیر اخراج استادان دانشگاه از ابتدای دولت ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰ آغاز شده است.

روزنامه اعتماد در شماره روز پنج‌شنبه، ۹ شهریور، نوشت که در گزارش جدیدش، «نام ۵۲ نفر دیگر از استادانی كه از شهریور ۱۴۰۰ (آغاز فعالیت دولت سیزدهم) تا ۸ شهریور امسال، برخلاف خواست خود از بدنه آموزش عالی حذف شده‌اند»، به فهرست قبلی استادان اخراجی که این روزنامه منتشر کرده بود، اضافه شده است.

هفته گذشته، این روزنامه در گزارشی نام‌های ۱۵۷ استاد دانشگاه را که در دولت‌های احمدی‌نژاد، روحانی و رئیسی از دانشگاه‌ها اخراج شده‌ بودند منتشر کرد.
این روزنامه توانسته بود در گزارش پیشین خود، ۸۵ نفر از استادان حذف شده در دوران احمدی‌نژاد، ۱۴ استاد حذف شده در دوران روحانی و ۵۸ استاد حذف شده در دوران رئیسی را شناسایی کند.

اعتماد در گزارش تازه خود تأکید کرد که این اسامی، فهرست تمام استادان حذف شده در ۱۷ سال گذشته نیست، بلكه فقط نام‌هایی است كه این روزنامه درباره كناره‌گیری اجباری این استادان، اطمینان حاصل كرده است.

بررسی‌های اعتماد نشان می‌دهد که دانشگاه‌های آزاد، تهران، علوم پزشكی تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی، بیشترین احكام تعلیق، انفصال موقت از تدریس، ممنوع الورودی، قطع حقوق استاد، پایان همكاری و بازنشستگی اجباری را در میان دانشگاه‌های ایران داشته‌اند.

گزارش اعتماد نشان می‌دهد که با وجود تداوم اخراج استادان منتقد در همه دولت‌های جمهوری اسلامی، اما روند این اخراج‌ها در دوران ابراهیم رئیسی شدت و ابعاد تازه‌ای یافته است.

یک منبع آگاه که نامش فاش نشده به «اعتماد» گفت: «حذف هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشكی كشور از طریق واداشتن چهره‌های مستقل و اصلاح‌طلب به بازنشستگی زودهنگام، از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ و چند هفته بعد از فعالیت دولت سیزدهم آغاز شده است.»
او ضمن اشاره به شنیده‌هایی درباره تركیب جدید هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشكی به دنبال تصمیم به جذب فارغ‌التحصیلانی از اعضای بسیج جامعه پزشكی و با تفكرات نزدیك به كابینه و دولت سیزدهم، اضافه کرد: «به نظر می‌رسد انتقاد به عملكرد مسوولان و دولت و همراهی استادان با اعتراضات، در خانه‌تكانی هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشكی تاثیرات مهمی داشته است.»

مقام‌های دانشگاهی اخراج استادان با انگیزه‌های سیاسی را رد کرده‌اند، اما مرکز اطلاع‌رسانی وزارت کشور روز دوشنبه در بیانیه‌ای به طور غیرمستقیم عوامل سیاسی را در این زمینه تایید کرد.

مشخص نبود که وزارت کشور چرا به جای وزارت علوم به اعتراض‌ها و انتقادها علیه اخراج اساتید پاسخ داد، اما در بیانیه این وزارتخانه آمده بود که اقدام وزارت علوم در اخراج استادان «وظیفهٔ انقلابی این وزارتخانه» بوده است.

همزمان حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامهٔ تندروی کیهان، نیز اخراج استادان دانشگاه را در ارتباط با حمایت آن‌ها از اعتراضات سراسری اخیر دانست و نوشت: «این کمترین و پیش‌پاافتاده‌ترین مجازات در مقابل اقدامات پلشت و غیر‌انسانی آن‌هاست.»

بر اساس گزارش اعتماد و رادیوفردا/ م. ت./ ف. دو.


گزارش هه‌نگاو از بازداشت ٧٠ عضو خانواده‌های دادخواه و صدور حکم حبس و شلاق برای چهار نفر از آنها 12:36 - 9 شهریور 1402

نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای سال ١۴٠٢ تاکنون، دست‌کم ٧٠ عضو خانواده‌های دادخواه را در شهرهای مختلف بازداشت کردند. این روند در آستانه سالگرد جنبش ژن، ژیان، ئازادی شتاب بیشتری به خود گرفته است. هم‌زمان چهار نفر از خانواده‌های دادخواه در سنندج به حبس و شلاق محکوم شده‌اند.
 

با اسناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، از ابتدای سال جاری خورشیدی (۵ ماه و ۸ روز معادل ۱۶۳ روز) دست‌کم ٧٠ عضو خانواده‌های دادخواه توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده‌اند که سنندج (سنه) با ٢٤ مورد در صدر این لیست قرار دارد و پیرانشهر با ٧ و اصفهان نیز با ۵ مورد، در رده‌های بعدی ثبت شدند.
 

با اسناد به این گزارش، در این بازه زمانی دست‌کم ٩ کودک زیر ۱۸ ساله و ٣١ عضو زن خانواده‌های دادخواه توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایرانبازداشت شدند.
 

قابل ذکر است که، حسن درافتاده، پدر کومار درافتاده نوجوان ۱۶ ساله‌ای که در جریان جنبش ژن، ژیان، ئازادی در پیرانشهر جانباخت، دو مورد طی روزهای شنبه ٢١ مرداد ماه و چهارشنبه ٢۵ همان ماه، بازداشت شده بود.
 

از میان ۳۹ نفر از خانواده‌های دادخواه کُرد که بازداشت شده‌اند تاکنون چهار نفر از آنها به نام‌های هاشم ساعدی، حسن امینی، عبدارحمن نصری و آرمان حبیبی هر کدام توسط شعبه ۱۰۲دادگاه کیفری بوکان به ۶ ماه و ۱۵ روز حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده‌اند.


پیشتر هه‌نگاو، در پوشش خبری بازداشت خانواده‌های دادخواه، اعلام کرد که نهادهای حکومتی به این خانواده‌ها هشدار داده‌اند که از برگزاری مراسم ویژه زادروز و سالگرد جانباختن فرزندانشان خودداری کنند. در برخی موارد نیز، تلفن همراه این خانواده‌ها ضبط و حق فعالیت در فضای مجازی از آن‌ها سلب شد.
 در آخرین مورد بازداشت اعضای این خانواده‌ها، فرهاد زارع، اهل بابل و برادر میلاد زارع از جانباختگان جنبش ژن ژیان ئازادی توسط نیروهای حکومتی جمهوری اسلامی بازداشت شد. میلاد زارع روز ۲۹ شهریور ماه ۱۴۰۱، با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر حکومتی کشته شد.
 

هه‌نگاو تاکید می‌کند که برخی موارد بازداشت اعضای خانواده‌های دادخواه، به دلیل تهدیدهای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی توسط بستگان آن‌ها رسانه‌ای نشده و آمار واقعی، بیش از موارد ثبت‌شده در مرکز ثبت آمار و اسناد این سازمان حقوق بشری است.
 

هم‌زمان هه‌نگاو مطلع شده است که ده‌ها تن از خانواده‌های دادخواه طی روزهای اخیر توسط نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته‌اند که در سالگرد جنبش ژن ژیان ئازادی نباید هیچ فعالیتی داشته باشند و مردم را به حضور در خیابان‌ها دعوت کنند.



جواد روحی، از معترضان محکوم به اعدام، تحت بازداشت «درگذشت»

قوه قضاییه ایران مرگ جواد روحی را تایید کرده است. جواد روحی یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بود که به اعدام محکوم شد و در زندان نوشهر نگهداری می‌شد.

بنا به آنچه روابط عمومی قوه قضاییه گفته جواد روحی در ساعت‌های آغازین پنجشنبه دچار «تشنج» شده و به بیمارستانی در نوشهر منتقل شد، اما با بی‌نتیجه بودن اقدامات درمانی درگذشت.

مجید کاوه، وکیل آقای روحی، اعلام کرده که مرگ او به خانواده‌اش اطلاع داده شده است.

ساعتی پیش از اعلام رسمی، چند فعال حقوق بشر ضمن اعلام جان باختن جواد روحی در شبکه‌های اجتماعی، مقام‌های قضایی و امنیتی را به «کشتن» او متهم کردند.

علت مرگ جواد روحی هنوز روشن نیست و روابط عمومی زندان نوشهر گفته است که دوربین‌های مداربسته زندان و وسایل شخصی جواد روحی، از جمله یادداشت‌ها و دارو‌های او بررسی خواهد شد و همچنین پیکر او برای کالبدشکافی و آزمایش سم‌شناسی به پزشکی قانون فرستاده شده است.

در ماه‌های اخیر این چندمین مورد از مرگ معترضان تحت بازداشت است. فعالان حقوق بشر می‌گویند برخی از آنها به دلیل بدرفتاری ماموران یا در اثر شکنجه کشته شده‌اند.

موج اعتراضات سراسری سال گذشته نیز با خشم عمومی از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی تحت بازداشت گشت ارشاد آغاز شد.
جواد روحی یکی از سه بازداشتی نوشهر بود که به اعدام محکوم شدند.

«افساد فی الارض»، «محاربه»، «تخریب اموال»، «ایجاد حریق» و «هتک حرمت به قرآن» اتهام‌هایی بود که دادگاه انقلاب ساری علیه جواد روحی مطرح کرد و او برایشان حکم «سه بار اعدام» گرفت.

این در حالی است که ویدئویی که از اعتراضات نوشهر منتشر شده بود جواد روحی را در حال رقصیدن در میان دیگر معترضان نشان می‌داد.

عفو بین‌الملل در زمستان سال گذشته دستگاه قضایی و امنیتی ایران را متهم کرده بود که آقای روحی را از طریق «زندان انفرادی طولانی، شلاق، خشونت جنسی از طریق گذاشتن یخ روی بیضه‌ها» تحت فشار گذاشته شده بود.

عفو بین‌الملل در بیانیه خود گفته بود که «در نتیجه این شکنجه‌ها، جواد روحی دچار پارگی کتف، عدم کنترل ادرار، عوارض گوارشی و اختلالات حرکتی و گفتاری» شده بود.

خانواده جواد روحی گفته بودند که در سه ماه نخست بازداشت او از محل نگهداری‌اش بی خبر بودند.

دیوان عالی کشور در خرداد ماه حکم اعدام جواد روحی را نقض کرد و بر این مبنا باید دوباره به پرونده او رسیدگی می‌شد.

دو ماه پس از نقض حکم، جواد روحی همچنان بلاتکلیف بود و دادگاه‌های مازندران در چگونگی رسیدگی به پرونده او تصمیم نمی‌گرفتند.

مجید کاوه، وکیل جواد روحی، سه هفته پیش از جان باختن موکلش تحت بازداشت به روزنامه شرق گفته بود که انتظار دارد تا به زودی این مساله رفع شود و «امکان ارائه تقاضا مبنى بر تبدیل قرار تأمین کیفرى موکل از بازداشت موقت به سایر قرارهاى تأمینى خفیف‌تر برای آزادى او از زندان و بازگشتش به آغوش خانواده با توجه به نقض حکم بدوى در دیوان عالى کشور و نیز موجبات رسیدگى مجدد و دفاع از موکل در دادگاه هم‌عرض فراهم شود.»

اما به این خواسته رسیدگی نشد و جواد روحی پس از ۳۴۴ روز «بازداشت موقت» در حبس جان باخت.



Wednesday 30 August 2023

چطور صدایمان را بلند کنیم»؛ انتشار ترجمهٔ کتاب نرگس محمدی در آلمان

ترجمهٔ آلمانی جلد نخست کتاب «شکنجهٔ سفید» تألیف نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران، هفته گذشته با عنوان «زن زندگی آزادی؛ چطور صدایمان را بلند کنیم» منتشر شده است. دیگر موضوع گزارش هفتگی مرور رسانه‌های آلمان نیز درباره زنانی در تهران است که در گفت‌وگو با خبرگزاری آلمان از پیشه یا ورزش «مردانهٔ» خود گفته‌اند.

انتشار کتابی از نرگس محمدی به زبان آلمانی

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، به‌دلیل فعالیت‌های مدنی خود ازجمله انتقاد از سرکوب اعتراضات مردم، حمایت از زندانیان سیاسی، افشای شکنجه و فشار روحی در زندان‌های جمهوری اسلامی، مخالفت با مجازات اعدام و دفاع از حقوق شهروندان، طی سال‌های اخیر بارها روانهٔ زندان شده و هم‌اکنون نیز در زندان است.

در پی حکم جدیدی که خانم محمدی مرداد امسال دریافت کرد، مجموع دورهٔ زندان او به ۱۰ سال و ۹ ماه همراه با ۱۵۴ ضربه شلاق افزایش یافته، اما در همین حال هفته‌نامهٔ آلمانی اشپیگل در گزارشی از انتشار کتابی با عنوان اصلی «زن زندگی آزادی» و زیرعنوان «چطور صدایمان را بلند کنیم» تألیف او خبر داده که از فارسی به زبان آلمانی منتشر شده است.

این کتاب در واقع ترجمه‌ای است از جلد نخست کتاب «شکنجهٔ سفید» تألیف خانم محمدی که دو سال و اندی پیش در نشر باران در سوئد به فارسی منتشر شد. نرگس محمدی در این کتاب گفت‌وگوهای مخفیانه‌ای را که در دوران زندان‌های خود با شماری از زندانیان سیاسی عقیدتی زن انجام داده، گردآوری کرده است.

این کنشگر مدنی در این کتاب شرایط غیر قابل تحمل زندان، شجاعت و همبستگی زندانیان سیاسی را بازتاب داده است. به‌نوشتهٔ رسانه‌های آلمان، ترجمهٔ آلمانی کتاب «زن زندگی آزادی» مانند اصل فارسی آن سندی است از نقض مداوم حقوق بشر در ایران.

ترجمهٔ این کتاب به زبان آلمانی با پیشگفتاری از شیرین عبادی، حقوقدان و برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل، و ناتالی امیری، روزنامه‌نگار سرشناس ایرانی آلمانی، آغاز می‌شود. در این کتاب، دیدگاه زنان زندانی دربارهٔ وضعیت سلول‌های انفرادی در زندان‌های جمهوری اسلامی بازتاب یافته است. جلد اول کتاب «شکنجهٔ سفید» به فارسی با سه خاطره از نرگس محمدی در زندان‌های ایران آغاز می‌شود و سپس خواننده با افکار و اندیشه ۱۲ زندانی سیاسی ازجمله آتنا دائمی، نازنین زاغری، هنگامه شهیدی، ریحانه طباطبایی و هشت زندانی دیگر آشنا می‌شود. این ۱۲ زن زندانی از طیف‌های گوناگون فکری و عقیدتی، متشکل از فعالان حقوق مدنی، بهائیان، دراویش، نوکیشان مسیحی و کنشگران حقوق بشر هستند.

نرگس محمدی در جلد دوم کتاب «شکنجهٔ سفید» که آن هم قرار است به زبان آلمانی منتشر شود، با ۱۵ فعال زن و مرد سیاسی که تجربهٔ زندان انفرادی را پشت سر گذاشته‌اند، گفت‌وگو کرده است.

عبدالفتاح سلطانی، مصطفی نیلی، شهناز اکملی، اکرم نقابی، عبدالله مؤمنی و ۱۰ تن دیگر زندانیانی هستند که خانم محمدی با آن‌ها به گفت‌وگو نشسته است. شکنجهٔ سفید که نام این کتاب دوجلدی است، با شکنجهٔ فیزیکی تفاوت دارد و نوعی شکنجه است که آثار مخرب و ویرانگر آن از زمان شروع تا سال‌های پس از رهایی از سلول انفرادی، بر ذهن و رفتار و سبک زندگی زندانی باقی می‌ماند.

بیشتر در این باره: نرگس محمدی خطاب به پارلمان اروپا: «گذار از نظام، خواست مردم ایران است»

نرگس محمدی، زندانی سیاسی در اوین، چند سال پیش فیلم مستندی نیز دربارهٔ همین زندان‌های انفرادی در جمهوری اسلامی با نام «شکنجهٔ سفید» تهیه کرده بود که اواخر هفتهٔ گذشته ابتدا در سینمای دلفی لوکس شهر برلین به نمایش گذاشته شد.

خانم محمدی در این مستند با ۱۶ زندانی سیاسی که دوران حبس خود را در این‌گونه زندان‌ها سپری کرده‌اند، گفت‌وگو کرده است. این فیلم چندی پیش در پارلمان اروپا هم به تماشا گذاشته شد و قرار است در شماری از جشنواره‌ها و خانه‌های فرهنگی اروپا هم به نمایش درآید.

نرگس محمدی، ۵۱ ساله، سخنگوی پیشین کانون مدافعان حقوق بشر، از سال‌ها پیش در زندان است و هر بار پس از آزادی، به اتهامات دیگر محاکمه و به حبس‌های درازمدت محکوم شده است.

بیشتر در این باره: قوه قضاییه یک سال دیگر به حکم حبس نرگس محمدی اضافه کردت

بازداشت نزدیک به «یک صد» خبرنگار و روزنامه‌نگار در پی آغاز اعتراضات زن، زندگی، آزادی

۱۷/مرداد/۱۴۰۲

رادیو فردا

همزمان با هفدهم مرداد ماه که در ایران «روز خبرنگار» نام‌گذاری شده است، رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران با اشاره به بازداشت بیش از یک صد خبرنگار و روزنامه‌نگار پس از آغاز اعتراضات در ایران، تاکید کرد که «دوران سیاه روزنامه‌نگاری» همچنان ادامه دارد.

همزمان روزنامه هم‌میهن فهرستی از اسامی ده‌ها خبرنگار بازداشت‌ شده را منتشر کرد و با اشاره به موج گسترده بازداشت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، نوشت که دست‌کم ۷۶ خبرنگار، روزنامه‌نگار و عکاس از آغاز اعتراضات زن، زندگی، آزادی در ایران بازداشت شده‌اند.

همزمان اکبر منتجبی، رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران، با تاکید بر اینکه «بررسی‌ها نشان می‌دهد در یک‌سال گذشته بیش از ۱۰۰ خبرنگار بازداشت شده‌اند»، گفت: «با این دستگیری‌ها اما جریان اطلاع رسانی متوقف نمی‌شود و مثل آب مسیرش را پیدا می‌کند.»

رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران با بیان اینکه «در یک‌سال گذشته شرایط برای رسانه‌ها و به‌صورت مشخص خبرنگاران، همچنان سخت است، آن را «دوران سیاه روزنامه نگاری» خواند و افزود: «دوران سیاه روزنامه نگاری، تمام نشده و یک‌دست سازی سیستم بیشترین فشار و تمرکزش روی بازداشت، حذف و طرد و در گزینه جدیدی، تبعید روزنامه نگاران است.»

در گزارش روزنامه هم‌میهن، با اشاره به «موج گسترده بازداشت خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای از ۲۹ شهریور ماه پارسال همزمان با آغاز اعتراضات شروع شد»، تاکید شده که «روز خبرنگار» در ایران در حالی فرا رسیده که حدود ۳۲۰ روز از بازداشت نیلوفر حامدی و الهه محمدی گذشته است.

نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق، به خاطر گزارشی از وضعیت مهیا امینی پس از بازداشت و انتقال به بیمارستان کسری و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هم‌میهن، پس از انتشار گزارشی از مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز، بازداشت شده‌اند.

جلسه پایانی دادگاه نیلوفر حامدی و الهه محمدی روزهای سوم و چهارم مرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران در حالی برگزار شد که این دو روزنامه‌نگار همه اتهامات را رد کرده و تاکید کردند که در کار روزنامه‌نگاری خود صدای مردم بوده‌اند و به آن افتخار می‌کنند.

روزنامه هم‌میهن در گزارش روز دوشنبه خود از فشارهای گسترده به خبرنگاران و روزنامه‌نگاران، «فهرستی طولانی» از اسامی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران و عکاسان بازداشت شده پس از آغاز اعتراضات زن، زندگی، آزادی را منتشر کرده است.

«یلدا معیری عکاس خبری، هدی توحیدی، علیرضا خوشبخت، جبار دست‌باز، سمیرا علی‌نژاد، روح‌الله نخعی، ایمان به‌پسند، مجتبی رحیمی، احمد حلبی‌ساز، سامان غزالی، فرشید قربان‌پور» تعدادی از این خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بازداشت شده هستند.

همچنین «امیرحسین بریمانی، آریا جعفری، نسترن فرخه، دنیا راد، سیاوش سلیمانی، صفیه قره‌باغی، فهیمه نظری، سجاد رحمانی، مهدی امیرپور، مریم وحیدیان، میلاد علوی، مهدی قدیمی، نسیم سلطان‌بیگی، مریم شکرانی، افشین امیرشاهی، نگین باقری و الناز محمدی» نیز از جمله خبرنگاران و روزنامه‌نگارانی هستند که پس از آغاز اعتراضات بازداشت شدند.

در کنار نیلوفر حامدی و الهه محمدی که بیش از ۳۲۰ روز است تحت بازداشت موقت قرار دارند، ویدا ربانی، کامیار فکور، نازیلا معروفیان، زهرا و هدی توحیدی به‌چشم می‌خورد که یا در «بازداشت موقت» هستند یا «در حال گذراندن احکام حبس» هستند.

گزارش روزنامه هم‌میهن همچنین به انواع مجازت‌های صادره طی یک سال اخیر برای خبرنگاران و روزنامه‌نگاران اشاره کرده است که شامل «حبس تعزیری، ارائه خدمات عمومی رایگان، تهیه پژوهش، منع خروج از کشور، منع استفاده از تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی، منع اقامت در استان تهران و شلاق» است.

علاوه بر این، بهروز بهزادی، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه اعتماد، که در پی شکایت قرارگاه ثارالله، قرارگاه امنیتی سپاه در تهران، به ۶ماه حبس محکوم شد و این‌حکم «به یک‌سال ممنوعیت فعالیت رسانه‌ای» تبدیل شده است.
مرضیه محمودی، سردبیر سایت تجارت نیوز، نیز به تازگی با شکایت حمید رسایی، نماینده سابق مجلس، به ۲۴ میلیون تومان جریمه نقدی و یک‌سال تبعید به تربت‌جام محکوم شده است.

سعیده شفیعی و نسیم سلطان بیگی دوشنبه ۹ مرداد توسط شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، هر یک به‌اتهام «اجتماع و تبانی» به سه سال و هفت ماه حبس و به‌اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ۸ ماه زندان محکوم شدند که درمجموع به معنای مجازات چهار سال و نیم زندان برای هریک از آن‌ها است.

علی‌ پورطباطبایی، سردبیر سایت خبری قم نیوز، نیز پس از پوشش خبری مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم، برای چندین هفته بازداشت و در روزهای اخیر محاکمه شده و در انتظار حکم دادگاه است.



نازیلا معروفیان، روزنامه‌نگار ایرانی، برای چهارمین بار ظرف کمتر از یک سال بازداشت شد

۰۸/شهریور/۱۴۰۲

رادیو فردا

نازیلا معروفیان، روزنامه‌نگار ایرانی، که دو هفته پیش از زندان آزاد شده بود، روز چهارشنبه هشتم شهریور بار دیگر بازداشت شد.

بر اساس گزارش‌های دریافتی رادیو فردا، خانم معروفیان در خانه‌اش و با ضرب‌وشتم مأموران امنیتی بازداشت شده است.

این چهارمین بار ظرف یک سال اخیر است که این روزنامه‌نگار منتقد بازداشت می‌شود.

خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، در این زمینه خبر داده که خانم معروفیان با حکم دادسرای ارشاد و به اتهام «ترویج اباحه‌گری» دستگیر شده است.

تسنیم افزوده است: «حضور با پوشش نامناسب در فضای عمومی و انتشار این تصاویر در فضای مجازی از جمله دلایل حکم دادسرای ارشاد برای بازداشت وی اعلام شده است».

خانم معروفیان روز سه‌شنبه در یک پست توئیتری به خبر بازداشت مهدی یراحی، خوانندۀ معترض، که او نیز این هفته دستگیر شد، واکنش نشان داده و از او حمایت کرده بود.
این روزنامه‌نگار نخستین بار هشتم آبان پارسال به‌دلیل انتشار و بازتاب مصاحبه با امجد امینی، پدر مهسا امینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین زیر نظر وزارت اطلاعات منتقل شد. او ۲۲ دی‌ماه به طور موقت از زندان آزاد شد.

امجد امینی در آن مصاحبه خبر داده بود که معاون پزشکی قانونی صراحتاً به او گفته بود که در مورد جان‌باختن دخترش «هر چه را که به صلاح مملکت باشد» می‌نویسد.

خانم معروفیان بهمن پارسال خبر داد که به‌دلیل انتشار این مصاحبه، دادگاه انقلاب او را به «دو سال حبس، ۱۵ میلیون تومان جریمه و پنج سال ممنوع‌الخروجی از کشور» محکوم کرده است.

این خبرنگار اهل سقز همچنین اعلام کرد که صدور این حکم «بدون تشکیل دادگاه و دفاعیات» او صورت گرفته و حکم دو سال زندان به مدت پنج سال معلق خواهد بود.

خانم معروفیان ۲۵ خرداد امسال خبر داد که از محل کار جدیدش «اخراج» شده است.

او در شبکه اجتماعی توئیتر سابق نوشته بود که بعد از انتشار روایتی از برخورد توهین‌آمیز نیروی «یگان ویژه» با خود در تئاتر شهر، «خیلی محترمانه از تحریریه جدید اخراج شدم».

این روزنامه‌نگار پیشتر با انتشار عکسی بدون حجاب اجباری نوشته بود که «یگان ویژه تو تئاترشهر به من گفت این چه سر و وضعیه؟ البته چون جنده‌ای اینطوری لباس میپوشی».
خانم معروفیان روز ۱۷ تیر بار دیگر پس از مراجعه به دادسرا بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. خانه او پیش از این تاریخ توسط مأموران امنیتی مورد هجوم قرار گرفته بود و وسایل الکترونیکی‌اش ضبط شده بود.

او سپس روز ۲۲ مرداد از زندان آزاد شد ولی پس از انتشار عکسی بدون حجاب اجباری از خود، بلافاصله دوباره بازداشت شد. خانم معروفیان روز ۲۵ مرداد بار دیگر آزاد شد و در توئیتی با تاکید بر مواضع خود نوشت: «آیا از عکسی که موقع آزادی گذاشتی، پشیمونی؟ قبول داری اشتباه کردی؟، خیر من هیچ اشتباهی نکردم».

او از آن زمان تا روز چهارشنبه به قید وثیقه آزاد بود.

رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران ۱۷ مرداد امسال در گزارشی اعلام کرد که پس از آغاز اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی» در ایران، بیش از یک صد خبرنگار و روزنامه‌نگار دستگیر شده‌اند.

او تأکید کرد که «دوران سیاه روزنامه‌نگاری» همچنان ادامه دارد.

بر اساس گزارش رادیو فردا، تسنیم و شبکه‌های اجتماعی/ک.ر/آ.ت




Tuesday 29 August 2023

اخراج گسترده استادان دانشگاه ها توسط دولت ناکارآمد و فاسد رئیسی و رهبر دیکتاتور ایران علی خامنه ای

رژیم آخوندی در آستانه بازگشایی دانشگاهها و سالگرد قیام هم‌چنان به اخراج استادان و جایگزین کردن آنها با عناصر هم‌سو با دولت رئیسی جلاد ادامه می‌دهد. رسانه‌های حکومتی به گوشه‌یی از این موج تصفیه اعتراف می‌کنند.

سایت حکومتی رویداد۲۴ روز ۵شهریور نوشت: اخراج استادان در دولت رئیسی به شکل پرشتابی در حال اجراست و تمام استادانی که به‌زعم آنها منتقد هستند، به‌بهانه‌های مختلف از جمله بازنشستگی و توان علمی اخراج شده‌اند.

سایت حکومتی انتخاب روز ۵شهریور با عناوین «همه دانشگاهها، امام صادقی می‌شوند! و پاکسازی به‌سرعت در حال انجام است»، نوشت: در مورد اخراج اساتید در روزهای اخیر، بهانه‌هایی آورده می‌شود تا نشان داده شود این اخراج ها بر اساس قانون و منطبق با امتیازات علمی اساتید بوده؛ طبعاً چنین موضوعاتی در سطح جامعه دانشگاهی قابل پذیرش نیست. هم‌چنان که نشانه‌هایی نیز وجود دارد که خلاف این موضوع را گوشزد می‌کند.

یکی از استادان اخراج شده دانشگاه علامه به سایت حکومتی رویداد۲۴ گفت: به ما هیچ توضیح ندادند، ولی با توجه به صحبت‌هایی که در دانشکده می‌شنیدیم خودمان علتش را می‌دانیم. بیانیه‌ها را امضا کرده بودیم، در تحصنهای دانشجویی همراهی داشتیم و نسبت به تعلیق دانشجویان اعتراض کردیم (سایت رویداد۲۴ رژیم- ۵شهریور ۱۴۰۲).

کانون صنفی استادان دانشگاهی طی بیانیه‌یی به اخراج استادان اعتراض کردند.

در قسمتی از این بیانیه آمده است: هم‌اکنون صد‌ها پرونده در این رابطه در دانشگاههای مختلف به بهانه امضای بیانیه یا اظهارنظر توسط استادان متوقف است و چندین عضو هیأت علمی در دانشگاههای مختلف یا اخراج شده‌اند یا در آستانه اخراج قرار گرفته‌اند.

در ادامه این بیانیه آمده است: در بند ۵ مصوبه شورای امنیت کشور از وزارتخانه‌های علوم و بهداشت خواسته می‌شود ترتیب استخدام ۱۵۰۰۰عضو هیأت علمی هم‌سو با این جریانهای ضداستقلال دانشگاه داده شود. در این نامه اعضای هیأت علمی به‌عنوان بزرگترین عامل ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ معرفی می‌گردند (سایت عرش نیوز رژیم - ۵شهریور ۱۴۰۲).

در جریان جنگ گرگها و نگرانی‌های ناشی از پیام اخراج استادان از دانشگاهها، محمدرضا عارف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی از هیأت جذب دانشگاه شریف استعفا داد (تلگرام چند ثانیه رژیم ۵شهریور ۱۴۰۲).

پاسدار شریعتمداری نماینده خامنه‌ای در کیهان از اخراج استادان استقبال کرد و نوشت: چند تن از اعضای هیأت علمی دانشگاهها که در جریان اغتشاشات پائیز سال گذشته نه فقط از اغتشاشات و اغتشاشگران حمایت کرده بودند بلکه در پاره‌ای از موارد با اراذل و اوباش اغتشاشگر در جنایت علیه مردم مظلوم این مرز و بوم همراه بوده‌اند، از دانشگاه اخراج شده‌اند و این کمترین و پیش‌پا افتاده‌ترین مجازات در مقابل اقدامات آنهاست. (عصر ایران‌ رژیم-۶شهریور)

از سوی دیگر دولت رئیسی جلاد عناصر وابسته به خود را جایگزین استادان اخراجی کرده است. سایت حکومتی دیدبان گزارش داد: امیرحسین ثابتی مجری پایداری چی تلویزیون شبکه افق، استاد درس «انقلاب اسلامی» دانشگاه شریف شد. (سایت دیده‌بان رژیم ۵شهریور ۱۴۰۲)

بر اساس اسناد منتشر شده توسط کانال تلگرامی قیام تا سرنگونی که اواخر مردادماه پخش شد رژیم دست به اخراج، احضار و ممنوع الورود کردن گسترده دانشجویان در دانشگاههای مختلف به‌خاطر شرکت در قیام سراسری مردم ایران کرده است.

توهین، تهدید، بازجویی و بازداشت» برای برگزاری مراسم بر مزار عزیزانشان

عفو بین‌الملل می‌گوید که در اعتراضات پاییز گذشته در ایران صدها نفر به طور غیرقانونی در ایران کشته شدند که بیش از ۳۵ نفر آنها کودک بودند

عفو بین‌الملل می‌گوید که در تازه ترین گزارش خود به پرونده خانواده ۳۵ تن از قربانیان اعتراضات اخیر از ۱۰ استان سراسر ایران پرداخته است.

خانواده ۳۲ نفر از کسانی که «به طور غیرقانونی» توسط نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات کشته شدند و همچنین خانواده دو تن از کسانی که در ارتباط با اعتراضات «خودسرانه اعدام شدند» از جمله این افراد هستند.

در این گزارش به خانواده یکی از کسانی که در زندان شکنجه شده بود و پس از آزادی خودکشی کرده هم پرداخته شده است.

اعضای خانواده این کشته‌شدگان طی ماه‌های گذشته تحت «بازجویی‌های توهین آمیز،‌ بازداشت خودسرانه،‌ تعقیب و تهدید و مجازات‌های ناعادلانه» قرار گرفتند آن هم به دلیل برگزاری مراسمی بر مزار عزیزانشان.

در این گزارش گفته شده بستگان بسیاری از کشته شدگان با آزار و ارعاب مواجه شدند. از جمله: عبدالسلام قادرگلوان،‌ ابوالفضل آدینه زاده، آرام حبیبی، آرتین رحمانی، آزاد حسین پوری،‌ حمیدرضا روحی،‌ هومن عبداللهی،‌ جواد حیدری، کمال احمدپور،‌ کیان پیرفلک،‌ کومار درافتاده،‌ مهسا موگویی،‌ مجید کاظمی،‌ مهران بصیر توانا،‌ میلاد سعیدیان‌جو،‌ محمد امینی،‌ رضا لطفی، سارینا ساعدی،‌ شاهو بهمنی،‌ شیرین علیزاده،‌ یحیی رحیمی و زانیار ابوبکری.

در این گزارش همچنین تصاویر مزار تخریب شده دستکم ۲۲ تن از قربانیان اعتراضات سال گذشته از ۱۷ شهر ایران منتشر شده است.

عفو بین‌الملل می‌گوید که در فاصله ماه آوریل و اوت امسال یک یا چند عضو خانواده دستکم ۱۴ تن از کشته شدگان به شیوه ای خشونت آمیز بازداشت شدند و اعضای خانواده حداقل ۴ نفر ازکشته شدگان به زندان محکوم شدند.

این گزارش در حالی منتشر شده است که گزارش‌ها از ایران حاکی از افزایش فشار بر فعالان سیاسی و مدنی و همچنین بازداشت مجدد کسانی است که سال گذشته در جریان اعتراضات جنبش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت و بعدا با «عفو» آزاد شده بودند.

در تازه ترین مورد، مژگان ایلانلو، مستندساز و فعال حوزه زنان بازداشت شد. او دیروز ظهر، یکشنبه ۲۹ مرداد به وسیله پلیس امنیت تهران احضار و پس از یک شب آزاد شد.

یک منبع آگاه به بی‌بی‌سی گفت که «به علت عدم وجود هیچ‌گونه شواهد یا مدرکی دال بر این اتهام، مژگان ایلانلو، مستندساز و فعال حقوق زنان، امروز آزاد شد.»

این منبع مطلع افزود که خانم ایلانلو «به علت فعالیت‌های خود در فضای مجازی تذکری جدی گرفته» و با وجود آزادی، به او گفته شده که «ما دائم در حال رصد شما هستیم».

مژگان ایلانلو در جریان اعتراضات جنبش «زن، زندگی آزادی» بازداشت و بهمن ماه سال گذشته از زندان آزاد شده بود.

هفته گذشته هم، به طور همزمان ده‌ها تن از فعالان مدنی در ایران در شهرهای رشت، مهاباد، اشنویه، تهران و تبریز و چند شهر دیگر بازداشت شدند.

تصاویری از تخریب مزار کشته‌شدگان اعتراضات سراسری پارسال/ عکس از سایت عفو بین‌الملل

گزارش عفو بین‌الملل از تشدید آزار خانواده کشته‌شدگان و درخواست از کشورها برای بازداشت عاملان کشتار اعتراضات در ایران
مرداد ۱۴۰۲ - ۲۱ اوت ۲۰۲۳

عفو بین‌الملل می‌گوید مقامات ایران آزار و اذیت خانواده کسانی را که سال گذشته در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، «به طور غیرقانونی» به دست نیروهای امنیتی ایران کشته شدند، را «افزایش داده است».

در گزارش این سازمان مدافع حقوق بشر، همچنین حکومت جمهوری اسلامی باید به خانواده‌ها اجازه دهد تا مراسم اولین سالگرد کشته‌شدن آنها را برگزار کنند. عفو بین‌الملل در گزارشی که امروز منتشر کرده نوشته حکومت از «ارعاب خانواده‌ها برای ساکت کردن آنها و مصون ساختن عاملان این جنایات از مجازات» استفاده می‌کند.

در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا (ژینا) امینی و اعتراضات سراسری سال گذشته که به کشته شدن صدها نفر منجر شد،‌ سازمان عفو بین‌الملل در یک گزارش ۴۳ صفحه‌ای که امروز دوشنبه ۲۱ اوت (۳۰ مرداد) منتشر کرده است از آزار و اذیت و ارعاب و تهدید خانواده کشته‌شدگان طی یکسال گذشته خبر داده است.

دیانا التاوی، معاون مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین‌الملل با اشاره به مصونیت سیستماتیک مقامات در ایران از همه دولت‌ها خواست که با اعمال اصل «صلاحیت قضایی جهانی» برای مقامات ایرانی، از جمله افرادی که در زمان کشتار مردم مسئولیت فرماندهی داشتند و بر اساس قوانین بین‌المللی مظنون به مسئولیت کیفری درانجام این جنایات در آن زمان هستند، «حکم بازداشت صادر کنند.»
«صلاحیت قضایی جهانی» یک اصل حقوقی است که به دولت‌ها یا سازمان‌های بین‌المللی اجازه می‌دهد که درخصوص یک متهم، ادعای صلاحیت کیفری کنند، فارغ از اینکه کجا مرتکب جرم شده، ملیت او چیست و در چه کشوری اقامت دارد.
به گزارش عفو بین‌الملل «خانواده‌های قربانیان به دلیل ارائه شکایت رسمی درباره «قتل غیرقانونی» نزدیکانشان به دست نیرهای امنیتی، «به چالش کشیدن روایت رسمی در مورد مرگ آنها»، «درخواست پاسخگویی و برگزاری مراسم برای خانواده‌های داغدار» و حتی «نوشتن پست در شبکه‌های اجتماعی» با «اقدامات تلافی‌جویانه مسئولان حکومت» مواجه شدند.

بنابر این گزارش، «اعمال محدودیت ظالمانه برای برگزاری تجمعات مسالمت آمیز بر سر مزار کشته‌شدگان و دستگیری و بازداشت خودسرانه نزدیکان و خانواده قربانیان و رنج و درد روانی که با اقدامات توهین‌آمیز مقامات علیه خانواده‌های عزادار همراه می‌شود»، «بر اساس قوانین بین‌المللی نقض ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز» است.
این سازمان جهانی مدافع حقوق بشر می‌گوید این در حالی است که حتی یک مقام مسئول برای کشتار غیرقانونی صدها مرد، زن و کودک در جریان «سرکوب وحشیانه قیام مردمی» که پس از کشته شدن مهسا/ ژینا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ در سراسر ایران به راه افتاد،‌ پاسخگو نبوده است.

دیانا التاوی، معاون مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید: «ظلم مقامات ایرانی حد و مرزی ندارد. مقامات جمهوری اسلامی در تلاش رذیلانه برای سرپوش گذاشتن بر جنایات خود، با جلوگیری از دادخواهی خانواده‌ها و پیگیری آنها برای عدالت، حقیقت و غرامت و حتی ممانعت از کاشتن گل بر مزار عزیزانشان بر درد و رنج این خانواده‌ها افزودند.»

او می‌گوید که با نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات پاییز«خانواده قربانیان می‌ترسند که مقامات روش‌های سرکوبگرایانه معمول خود را برای جلوگیری از برگزاری هر گونه مراسم بزرگداشتی به کار گیرند.»

در سال‌های پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران بارها خانواده کسانی که اعدام یا در اعتراضات کشته شدند برای برگزاری مراسم سوگواری با ممانعت و فشار ماموران امنیتی رو به رو شدند.

فعالان حقوق بشر می‌گویند که اعدام شدگان دهه شصت در گورهای دسته جمعی یا بدون نشان به خاک سپرده شدند و گورستان محل دفن آنها در شهرهای مختلف ایران تخریب شده است.








ابراهیم ریگی؛ معترض بلوچی که با کمک به مجروحان به زندان افتاد و پس از نجات از اعدام در کلانتری کشته شد

ابراهیم ریگی؛ معترض بلوچی که با کمک به مجروحان به زندان افتاد و پس از نجات از اعدام در کلانتری کشته شد.

بنا به برخی گزارش‌ها ابراهیم ریگی دانشجوی انصرافی رشته پزشکی بود

استان سیستان و بلوچستان و به ویژه شهر زاهدان، شاهد مرگبارترین صحنه‌های اعتراضاتی بوده‌اند که از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی آغاز شد. تازه‌ترین نام بر این فهرست خونبار ابراهیم ریگی است، کسی که حکم اعدام تهدیدش می‌کرد اما نجات یافت و آزاد شد تا چندی بعد در کلانتری کشته شود.

نخستین بار حال‌وش، یکی از رسانه‌های فعالان حقوق بشر بلوچ، خبر کشته شدن ابراهیم ریگی را منتشر کرد.

حال‌وش نوشت: «۳ اسفند حوالی ساعت ۴ و نیم عصر دو مامور ابراهیم را از محدوده خیابان کریم پور بازداشت و به کلانتری ۱۲ در منطقه بعثت می برند، تلفن ابراهیم از لحظه بازداشت خاموش می‌شود و در کلانتری مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد وفوت می‌کند.»

حال یکی از مقام‌های پلیس در سیستان و بلوچستان کشته شدن ابراهیم ریگی را تایید کرده، هرچند آن را به «بازداشت خودسرانه» از طرف یک شاکی خصوصی نسبت داده است.

چه روایت رسمی را بپذیریم و چه فعالان بلوچ راست بگویند، پیش از ابراهیم ریگی چندین بازداشتی دیگر زیر شکنجه کشته شده یا کمی پس از آزادی جانشان را از دست داده‌اند.

اعتراضات ایران؛ «فشار و تهدید» برای جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد مهسا امینی

کشته شدن مهسا امینی موجی از اعتراض و خشم را در پی داشت و تجمعات زیادی در سراسر جهان برگزار شد،‌ به نظر میرسد افزایش فشارهای امنیتی برای جلوگیری از تکرار اعتراضات پاییز سال گذشته است

۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴ اوت ۲۰۲۳

از ایران گزارش‌ها حاکی از افزایش فشار بر خانواده جان باختگان اعتراضات پاییز گذشته و وادار کردن آنها با تهدید و ارعاب به ساکت ماندن و خودداری از برگزاری هرگونه مراسمی برای عزیزانشان است. یک فرد مطلع به بی‌بی‌سی فارسی گفته که از بازداشت‌شدگان هم «تعهد گرفته شده» که در شبکه‌های اجتماعی فعالیت نکنند و در مراسم سالگرد مهسا امینی شرکت نکنند.

این تهدیدها در حالی است که یک‌ماه تا اولین سالگرد کشته شدن مهسا امینی مانده است.

مهسا (ژینا) امینی،‌ دختر جوان کرد در ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ در تهران بازداشت شد و ساعاتی پس از بازداشت،‌ «بیهوش» به بیمارستان کسری منتقل و سه روز بعد در بیمارستان درگذشت. خاکسپاری او در زادگاهش در سقز، با تدابیر امنیتی شدید و جمعیت انبوهی برگزار شد.

جان باختن او به اعتراضات گسترده و سراسری در ایران و تجمعاتی در سراسر جهان منجر شد.

رهایی از قفس

Thursday 24 August 2023

مثنوی الفبا;محمد مهدوی فر

آقای محمد مهدوی فر استاد دانشگاه این شعر را سروده

اطلاعات سپاه كاشان از آقاى محمد مهدوى فر استاد دانشگاه به اتهام سرودن شعر “ﻣﺜﻨﻮﯼ ۳۲ ﺑﯿﺘﯽ ﺍﻟﻔﺒﺎ” شکایت کرده است.
محمد مهدوى فر تخريب چى و غواص جنگ ايران و عراق بودند.

ﺍﻟﻔﺒﺎ”

ﺁ ﻣﺜﻞ ﺁﺯﺍﺩﯼ، ﺑﺮ ﻣﺎ ﺷﺪ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ
ﺁ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﻭ ﺑﺮﻕ، ﺷﺪ ﻣﻔﺖ ﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ

ﺏ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺑﺎﺗﻮﻡ، ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺩﯼ ﺷﻮﻡ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ، ﺑﺮ ﻣﻠﺘﯽ ﻣﻈﻠﻮﻡ

ﭖ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ، ﺧﺎﮐﺶ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﺸﺘﻪ
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻡ، ﺷﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ

ﺕ ﭼﻮﻥ ﺗﺠﺎﻭﺯﮔﺮ، ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺯﻧﺪﺍﻥ
ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ، ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ

ﺙ ﺛﺒﺖ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﺪ، ﺍﻓﻌﺎﻝ ﺯﺷﺖ ﻣﺎ
ﻧﻔﺮﯾﻦ ﻭ ﻟﻌﻨﺖ بر، ﻣﺤﺼﻮﻝ ﮐﺸﺖ ﻣﺎ

ﺝ ﺟﻨﺘﯽ ﺯﻧﺪﻩ، ﭘﻮﯾﺎ ﻭ ﭘﺎﯾﻨﺪﻩ
ﺝ ﺟﻨﺘﯽ ﺟﻮﮎ ﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻫﺮ ﺧﻨﺪﻩ

ﭺ ﭼﺎﻩ ﻧﻔﺖ ﻣﺎ، ﭘﻮﻟﺶ ﮐﺠﺎ ﺭﻓﺘﻪ
ﭘﻮﻝ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺴﺘﻪ، ﺁﺧﺮ ﭼﺮﺍ ﺭﻓﺘﻪ

ﺡ ﭼﻮﻥ ﺣﺠﺎﺏ ﺯﻥ، ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺗﺎ ﮔﻮﺭ
ﯾﺎ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺵ، ﯾﺎ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﻭﺭ

ﺥ ﻣﺜﻞ ﺧﻠﺨﺎﻟﯽ، ﺁﺩﻣﮑﺸﯽ ﻋﺎﻟﯽ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﯽ، ﺟﺎﯾﺶ ﻭﻟﯽ ﺧﺎﻟﯽ

ﺩ ﺍﻭﻝ ﺩﺍﻋﺶ، ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ
ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﻣﺎﺳﺖ، ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ

ﺫ ﺍﻭﻝ ﺫﻟﺖ، ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﺖ
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﺘﺎﺩ، ﮐﻮ ﻋﺎﻣﻞ ﻭ ﻋﻠﺖ

ﺭ ﺍﻭﻝ ﺭﻫﺒﺮ، ﺭ ﺁﺧﺮ ﺭﻫﺒﺮ
ﻣﺎ ﺟﻤﻠﮕﯽ ﯾﮏ ﺗﻦ، ﺍﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﺮ

ﺯ ﻣﺜﻞ ﺯﻥ ﻣﺜﻞ، ﺯﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ
ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ، ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﭘﻮﻟﯽ

ﮊ ﮊﻧﺪﻩ ﭘﻮﺵ ﺷﻬﺮ، ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﮐﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﻃﻔﻠﮏ ﻣﻌﺼﻮﻡ، ﮐﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ ﺍﺳﺖ

ﺱ ﺳﺎﯾﻪ ﺳﺘﺎﺭ، ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺭﻗﺼﯿﺪ
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺷﺪ، ﺯﯾﺮ ﮐﺘﮏ ﺧﻨﺪﯾﺪ

ﺵ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﺷﯿﺎﺩ، ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﻭ ﺑﺪ ﺭﻓﺘﺎﺭ
ﺭﺣﻤﺖ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ، ﺑﺮ ﮐﺮﮐﺲ ﻭ ﮐﻔﺘﺎﺭ

ﺹ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﻫﯿﺪ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﺍﻣﺎ ﺍﺳﯿﺪ ﺟﻬﻞ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯ ﻫﻢ ﭘﺎﺷﯿﺪ

ﺽ ﺿﺠﻪ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺑﺮ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ
ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ ﮊﺍﻟﻪ، ﻣﺮﺩﺍﺩ ﺷﺼﺖ ﻭ ﻫﻔﺖ

ﻁ ﭼﻮﻥ ﻃﻨﺎﺏ ﺩﺍﺭ، ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺮ ﺑﺎﺭﯾﻢ
ﻣﺎ ﺭﺗﺒﻪ ﯼ ﺍﻭﻝ، ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ

ﻅ ﻇﺎﻫﺮﺵ ﻣﺜﻞ، ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺧﺎﺗﻢ
ﺑﻮﯾﯽ ﻧﺒﺮﺩﻩ ﺍﻭ، ﺍﺯ ﺧﻠﻘﺖ ﺁﺩﻡ

ﻉ ﻋﯿﻦ ﻋﻤﺎﻣﻪ، ﺩﻭﺭ ﺳﺮ ﻃﺎﻏﻮﺕ
ﻓﺮﺟﺎﻡ ﻫﺮ ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺩ ﺗﺎﺑﻮﺕ

ﻍ ﻏﺰّﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ، ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺎﺧﺖ
ﺍﺯ ﭘﻮﻝ ﻧﻔﺖ ﻣﺎ، ﻫﺮ ﺩﻓﻌﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺧﺖ

ﻑ ﻓﺘﻨﻪ ﮔﺮ ﯾﺎﻏﯽ، ﻣﻄﺮﻭﺩ ﻭ ﺑﯽ ﺍﯾﻤﺎﻥ
ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺸﺖ ﺩﺭﺻﺪ، ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ

ﻕ ﻣﺜﻞ ﻫﺮ ﻗﺘﻠﯽ، ﮐﻪ ﺟﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ
ﭼﻮﻥ ﺩﺍﻧﻪ ﯼ ﺗﺴﺒﯿﺢ، ﺯﻧﺠﯿﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ

ﮎ ﻣﺜﻞ ﮐﻬﺮﯾﺰﮎ، ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ
ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺎﮎ، ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ

ﮒ ﻣﺜﻞ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ، ‏”ﮐﺰ ﺧﺎﻭﺭﺍﻥ ﺧﯿﺰﺩ”
ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ، ﮐﺰ ﻧﺎﯼ ﺟﺎﻥ ﺧﯿﺰﺩ ‏

ﻝ ﻣﺜﻞ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ، ﺍﺭﺟﺢ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ
ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ، ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻧﺎﻧﯽ

ﻡ ﻣﺜﻞ ﯾﮏ ﻣﺴﺌﻮﻝ، ﻣﺴﺌﻮﻝِ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ
ﭘﺎﺳﺦ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﺪ، ﺑﺮ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺍلٓا ﻫُﻮ

ﻥ ﺍﻭﻝ ﻧﻌﻠﯿﻦ، ﻥ ﺁﺧﺮ ﻧﻌﻠﯿﻦ
ﻫﺮ ﻓﺘﻨﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺷﺪ، ﺯﯾﺮ ﺳﺮ ﻧﻌﻠﯿﻦ

ﻭ ﺍﻭﻝ ﻭﺍﻟﯽ، ﻭﺍﻟﯽ ﻭﻻﯾﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﻫﺮﮐﺲ ﻫﺮﺁﻧﭽﻪ ﮐﺎﺷﺖ، ﺍﻭ ﻣﻄﻠﻘﺎً ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

ﻩ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﮔﺸﺘﻪ، ﯾﮏ ﻣﻠﺖ ﺧﺴﺘﻪ
ﺑﺎ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻧﺮﻣﺶ، ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻪ

ﯼ ﯾﺤﺘﻤﻞ ﻓﺮﺩﺍ، ﺷﺎﻋﺮ ﻏﻤﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ
ﯾﺎ ﺩﺭ ﺭﺟﺎﯾﯽ ﺷﻬﺮ، ﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﻭﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ


بازداشت و احضار ۹ تن از اعضای خانواده جانباختگان اعتراضات در روزهای اخیر

بازداشت و احضار ۹ تن از اعضای خانواده جانباختگان اعتراضات در روزهای اخیر

خبرگزاری هرانا – با نزدیک تر شدن به سالگرد اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، خانواده های جانباختگان اعتراضات با اعمال فشار مضاعف از سوی نهادهای امنیتی و قضایی مواجه هستند. در یک هفته اخیر، دستکم ۹ تن از اعضای خانواده جانباختگان اعتراضات سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و یا احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، با نزدیک تر شدن به سالگرد اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، فشارها بر خانواده های جانباختگان اعتراضات افزایش یافته است.

در یک هفته اخیر، دستکم ۹ تن از اعضای خانواده های جانباختگان اعتراضات سال گذشته، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و یا احضار و مورد بازجویی قرار گرفته اند.

روز چهارشنبه یکم شهریورماه، نسرین علیزاده، خواهر شیرین علیزاده از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در چالوس، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در اصفهان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. بازداشت خانم علیزاده در حالی صورت گرفته است که محمد (کوروش) وزیری، همسر شیرین علیزاده نیز ششمین روز از بازداشت خود را در زندان دستگرد اصفهان سپری میکند.

شیرین علیزاده، شهروند اهل اصفهان در تاریخ سی و یکم شهریورماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری در چالوس، بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد.

روز سه شنبه سی و یکم مردادماه، مهسا یزدانی، مادر محمد جواد زاهدی، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در حوالی منزل خود واقع در ساری بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

همزمان فرامرز آبیل، نوجوان ۱۵ ساله، برادر اسماعیل آبیل (براهویی)، یکی از جانباختگان وقایع هشتم مهرماه ۱۴۰۱ موسوم به “جمعه خونین زاهدان”، توسط نیروهای امنیتی در تربت حیدریه بازداشت شد. علیرغم پیگیری های خانواده این شهروند، کماکان اطلاعی از سرنوشت این نوجوان در دست نیست.

ماشاالله کرمی، پدر محمد مهدی کرمی، معترض اعدام شده نیز روز دوشنبه در منزل شخصی خود بازداشت شد. نیروهای امنیتی در زمان بازداشت آقای کرمی، شماری از لوازم الکترونیکی از جمله لپ‌ تاپ و تلفن همراه وی و اعضای خانواده را ضبط کردند. تا زمان تنظیم این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه آقای کرمی اطلاعی حاصل نشده است.

لازم به یادآوری است سحرگاه روز شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱، حکم اعدام محمد مهدی کرمی و محمد حسینی، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری در پرونده موسوم به “قتل بسیجی روح الله عجمیان”، اجرا شد.

در ادامه بازداشت ها، روز سه شنبه هفته جاری، شرمین حبیبی همسر فریدون محمودی از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و تنها سرپرست یک فرزند هفت ساله، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی نهایتا روز چهارشنبه یکم شهریور، با قرار تامین آزاد شد.

فریدون محمودی همسر خانم حبیبی در تاریخ بیست و هشتم شهریورماه ۱۴۰۱، در جریان اعتراضات سراسری هدف تیراندازی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. در اردیبهشت ماه سال جاری شعبه اول دادیاری دادسرای نظامی سقز و بانه شلیک نیروهای یگان ویژه به فریدون محمودی از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ را تایید کرد. با اینحال به دلیل آنچه “عدم امکان شناسایی مامور شلیک کننده” توسط دادسرا عنوان شده، قرار منع تعقیب پرونده صادر شد.

در ادامه روند افزایش فشار بر خانواده های جان باختگان، روز دوشنبه ۳۰ مردادماه نیز، حسن درافتاده و ماردین درافتاده، پدر و برادر کومار درافتاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، به اداره اطلاعات پیرانشهر احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند.

به گفته منابع محلی “نیروهای امنیتی خانواده درافتاده را تهدید کرده‌ اند که در سالگرد اعتراضات سراسری از شرکت در مراسم ها و فعالیت در فضای مجازی خودداری کنند.”

شامگاه یکشنبه هشتم آبان‌ماه ١۴٠١، کومار درافتاده، نوجوان ١۶ ساله، با شلیک نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد و پیکر وی روز دوشنبه نهم آبان‌ماه ١۴٠١، در روستای “زیوکه” از توابع پیرانشهر به خاک سپرده شد.

همچنین مهسا بصیر توانا، خواهر مهران بصیر توانا، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ که مادر دو فرزند است، روز پنجشنبه بیست و ششم مردادماه، توسط نیروهای امنیتی در فومن بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

پیش از این نیز هرانا در گزارشی مجزا به برخوردهای نهادهای امنیتی و قضایی با خانواده جانباحتگان اعتراضات از جمله حسین و مهدی کاظمی، سمیه کاظمی، علی آدینه زاده، گلدسته حسینی جهان آباد، مرضیه آدینه زاده، رضا و موسی آدینه زاده، سجاد پیرفلک، ماه منیر مولایی راد در یک بازه زمانی یک ماهه، پرداخته بود.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱

بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

جنایتکاران جنگی ایران باید مجازات شوند

فراخوان شخصیتها و کارشناسان مشهور حقوقی به حسابرسی از سران رژیم ایران به‌خاطر قتل‌عام سال۱۳۶۷
سایت خبری ان‌ئی گلوبال گزارش داد: در جریان یک کنفرانس بین‌المللی در ۲۱ اوت، قضات پیشین سازمان‌ملل، کارشناسان مشهور حقوقی و سیاستمداران برجسته از ایالات‌متحده، اروپا و آفریقا از جامعه جهانی خواستند سران رژیم ایران را به‌خاطر قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ مورد حسابرسی قرار دهند.

مریم رجوی در سخنرانی خود در این کنفرانس گفت: «بدون شک این بزرگترین قتل‌عام زندانیان سیاسی بعد از جنگ جهانی دوم است که مسئولان آن مجازات ناشده باقی مانده‌اند. خامنه‌ای، رئیسی و اژه‌ای و سایر مسئولان قتل‌عام ۶۷ و آمران کشتار جوانان ایران در خیزش‌های چند سال اخیر به‌ویژه سرکردگان سپاه پاسداران باید در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه شوند.

Wednesday 23 August 2023

بازداشت سه تن از اعضای خانواده‌‌‌های کشته‌شدگان اعتراضات در ادامه فشارهای امنیتی

بازداشت سه تن از اعضای خانواده‌‌‌های کشته‌شدگان اعتراضات در ادامه فشارهای امنیتی

فعالان مدنی روز چهارشنبه در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) از بازداشت مهسا یزدانی، نسرین علیزاده و فرامرز براهویی از اعضای خانوادۀ کشته‌شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ خبر دادند.

فاطمه حیدری یکی از خواهران دادخواه روز چهارشنبه در این شبکه اجتماعی از بازداشت مهسا یزدانی، مادر محمد جواد زاهدی از کشته‌شدگان اعتراضات در ساری خبر داد. خانم حیدری همچنین نوشت نسرین علیزاده، خواهر شیرین علیزاده،‌ از کشته‌شدگان اعتراضات اصفهان، نیز بازداشت شده است.

احضار و تهدید و بازداشت خانواده‌های دادخواه معترضان کشته‌شده به‌ویژه در واپسین هفته‌های مانده به سالگرد جان باختن مهسا امینی و آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» شدت گرفته است.

در همین زمینه، آتنا دائمی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، روز چهارشنبه نوشت نهادهای امنیتی فرامرز براهویی برادر ۱۵ سالهٔ اسماعیل براهویی از کشته‌شده‌‌گان «جمعه خونین» زاهدان را نیز بازداشت کرده‌اند. او در همین پست به بازداشت شوهر خانم علیزاده، کورش وزیری اشاره کرد که از هفته گذشته در بازداشت به سر می‌برد.

خانواده عرفان رضایی نوایی، نوجوان کشته‌شده در اعتراضات مشهد نیز روز گذشته از تماس‌های مشکوک با تلفن‌های همراه خود خبر دادند. خانواده آقای رضایی نوایی با انتشار عکسی از تماس‌های یک خط ناشناس با آن‌ها، این گونه فشارها را با نزدیک شدن زادروز این نوجوان کشته‌شده در اعتراضات مرتبط دانستند.

گزارش‌های مختلف حاکی است که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همچنین شماری از اعضای خانواده‌های دادخواه را از برگزاری مراسم سالگرد معترضان کشته‌شده و همچنین فعالیت در فضای مجازی نیز منع کرده‌اند.

بازداشت اعضای خانواده‌‌‌های کشته‌شدگان اعتراضات ادامه دارد

بازداشت سه تن از اعضای خانواده‌‌‌های کشته‌شدگان اعتراضات در ادامه فشارهای امنیتی

فعالان مدنی روز چهارشنبه در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) از بازداشت مهسا یزدانی، نسرین علیزاده و فرامرز براهویی از اعضای خانوادۀ کشته‌شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ خبر دادند.

فاطمه حیدری یکی از خواهران دادخواه روز چهارشنبه در این شبکه اجتماعی از بازداشت مهسا یزدانی، مادر محمد جواد زاهدی از کشته‌شدگان اعتراضات در ساری خبر داد. خانم حیدری همچنین نوشت نسرین علیزاده، خواهر شیرین علیزاده،‌ از کشته‌شدگان اعتراضات اصفهان، نیز بازداشت شده است.

احضار و تهدید و بازداشت خانواده‌های دادخواه معترضان کشته‌شده به‌ویژه در واپسین هفته‌های مانده به سالگرد جان باختن مهسا امینی و آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» شدت گرفته است.

در همین زمینه، آتنا دائمی، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، روز چهارشنبه نوشت نهادهای امنیتی فرامرز براهویی برادر ۱۵ سالهٔ اسماعیل براهویی از کشته‌شده‌‌گان «جمعه خونین» زاهدان را نیز بازداشت کرده‌اند. او در همین پست به بازداشت شوهر خانم علیزاده، کورش وزیری اشاره کرد که از هفته گذشته در بازداشت به سر می‌برد.

خانواده عرفان رضایی نوایی، نوجوان کشته‌شده در اعتراضات مشهد نیز روز گذشته از تماس‌های مشکوک با تلفن‌های همراه خود خبر دادند. خانواده آقای رضایی نوایی با انتشار عکسی از تماس‌های یک خط ناشناس با آن‌ها، این گونه فشارها را با نزدیک شدن زادروز این نوجوان کشته‌شده در اعتراضات مرتبط دانستند.

گزارش‌های مختلف حاکی است که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همچنین شماری از اعضای خانواده‌های دادخواه را از برگزاری مراسم سالگرد معترضان کشته‌شده و همچنین فعالیت در فضای مجازی نیز منع کرده‌اند.


گزارش تازه یک نهاد حقوق بشری؛ دست‌کم اعدام ۶۹ نفر در ماه مرداد

خبرگزاری هرانا، وابسته به سازمان مجموعه فعالان حقوق بشر، روز چهارشنبه با انتشار گزارشی از ادامه وخامت وضعیت حقوق بشر ایران در ماه مرداد خبر داد و اعلام کرد که دست‌کم حکم اعدام ۶۹ متهم در ماه مرداد به مرحله اجرا درآمده است.

بر اساس گزارش منتشر شده از سوی هرانا، بیش از ۷۵ درصد اعدام‌های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری آن موارد را اعدام «مخفیانه» می‌خوانند.

به گفته این نهاد حقوق بشری، در ماه سپری شده، حکم اعدام پنج زندانی در زندان‌های قزوین، کرمان و کهنوج، یک زندانی در زندان زابل، سه زندانی در شیراز و همدان، دو زندانی در زندان وکیل آباد مشهد، دو زندانی در زندان اراک، یک زندانی در زندان بیرجند، چهار زندانی در زندان زاهدان، دو زندانی در زندان همدان و یک زندانی در زندان کهنوج به اجرا درآمد.

بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان در دنیا را در اختیار دارد.

هرانا همچنین در بخش‌هایی از این گزارش به محکومیت‌های متعدد، احضارها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض مستمر آزادی بیان، تجمعات کارگران بخصوص در زمینه معوقات مزدی و موارد دیگری که در استان‌های مختلف رخ داده، پرداخته است.

Tuesday 22 August 2023

سپیده قلیان در دادگاه غیرعلنی «از طرف مردم» به صورت آمنه‌سادات ذبیح‌پور «تف» کرد

برادر سپیده قلیان می‌گوید دادگاه این فعال مدنی زندانی سه‌شنبه ۳۱ مرداد به صورت «غیرعلنی» برگزار شده و او علاوه بر خودداری از پوشیدن حجاب اجباری، به صورت آمنه‌سادات ذبیح‌پور، کارمند صداو سیما که در میان شماری از مخالفان جمهوری اسلامی به «بازجوخبرنگار» معروف است، «از طرف مردم تف» کرده است.

مهدی قلیان در صفحه اینستاگرام خود نوشته که رسیدگی مجدد به شکایت آمنه‌سادات ذبیح‌پور در «شعبه ۱۲۰۷ کیفری ۲ مجتمع قضایی کچویی» برگزار شده و با وجود این که قرار بوده این جلسه علنی باشد، اما به دلیل این که سپیده قلیان تن دادن به حجاب اجباری را نپذیرفته، دادگاه «غیرعلنی» برگزار شده است.

در پی شهادت دادن سپیده قلیان مبنی بر حضور آمنه‌سادات ذبیح‌پور در جلسات بازجویی، این خبرنگار برنامه ۲۰:۳۰ صداوسیما از او شکایت کرده است.

به گفته مهدی قلیان، آمنه‌سادات ذبیح‌پور «بالأخره پس از چندین جلسه دادگاه» و «به دستور قاضی» در جلسه حاضر شد، اما «به دلیل نامشخص، قاضی جلسه قبل» که حکم به الزام حضور او در دادگاه داد، «تغییر کرده و رسیدگی به پرونده به قاضی جدیدی محول شده بود.»

بر اساس این گزارش، این خبرنگار صدا و سیما در جلسه دادگاه به سپیده قلیان اتهام «جاسوسی» و «اغتشاشگری» زد و در مقابل پرسش امیر رئیسیان و جمال حیدری‌منش، وکلای این فعال مدنی، درباره «ساخت مستند طراحی سوخته، پاسخی نداشت.»

همچنین ذبیح‌پور «بارها به حضور بدون روسری سپیده در دادگاه اعتراض کرد» و قاضی نیز گفت به دلیل نداشتن حجاب اجباری «برای بار دوم برای او قرار مجرمیت صادر می‌کند.»

مهدی قلیان همچنین عنوان کرده که آمنه‌سادات ذبیح‌پور در دادگاه «مدعی شد که مردم او را دوست دارند و او حرف مردم را می‌زند» و سپیده قلیان نیز «در پایان دادگاه و به گفته خودش از طرف مردم، در صورت وی تف کرد.»

برادر سپیده قلیان افزود که او «با یادآوری اطلاعیه قبلی خود» گفته که حضورش در دادگاه «نه اکیدا برای دفاع از خود»،‌ بلکه «برای مقاومت» و «آنچه که مردم با جنبش خود به دست آورده‌اند‌» بوده است.

همچنین ببینید: سپیده قلیان: در ایران، شاعرانش در خیابان سرود آزادی می‌خوانند و به امید روزگاری نو به استقبال گلوله‌ها می‌روند

سپیده قلیان که از سال ۱۳۹۷ در زندان به سر می‌برد، ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ با پایان محکومیتش آزاد شد، اما بلافاصله پس از آزادی در مقابل زندان اوین فریاد زد «خامنه‌ای ضحاک، می‌کشیمت زیر خاک»؛ در پی این اقدام و انتشار ویدئوی آن در رسانه‌های اجتماعی، مقامات امنیتی این فعال مدنی را در مسیر بازگشت به خانه بازداشت کردند و به زندان برگرداندند.

میرسلیم: گشت ارشاد باید برگردد

 میرسلیم نماینده مجلس با غیرقابل قبول دانستن وضعیت حجاب در جامعه می گوید: در تله بی حجابی افتاده ایم؛ بی دقتی در مسئله هجوم فرهنگی عامل این اتفاق بوده و باید با کار فرهنگی حجاب را گسترش داد هرچند عده ای هم هستند که برای ترویج بی حجابی طراحی کرده اند که باید با آنها برخورد شود و محاکمه شوند.

با انگیزه ناموسی؛ قتل یک زن توسط پدرش در اهواز

با انگیزه ناموسی؛ قتل یک زن توسط پدرش در اهواز

خبرگزاری هرانا – اواخر تیرماه امسال یک زن جوان که قربانی کودک همسری بود، به دلیل طلاق از همسرش، توسط پدر خود با ضربات چاقو به قتل رسید. متهم هم اکنون در بازداشت بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، در تاریخ ۲۶ تیر‌ماه سال جاری، یک زن در اهواز توسط پدرش به قتل رسید.

براساس این گزارش، در تاریخ مذکور یک فقره قتل در خانه‌ای در خیابان دانش منطقه «پاداد» شهر اهواز به پلیس مخابره می‌شود که ماموران کلانتری ۲۳ اهواز همراه ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی و بازپرس ویژه قتل به محل اعزام می‌شوند.

ماموران و تیم جنایی پس از بازرسی از خانه با جسد زنی جوان به نام «فرشته.م» مواجه می‌شوند که به قتل رسیده بود. در بررسی‌های به عمل آمده مشخص می‌شود که مقتول دارای دو فرزند بوده که به دلیل مشکلات از همسرش جدا شده و در خانه پدرش زندگی می‌کرد. شب حادثه پدر ۵۸ ساله مقتول، او را به دلیل اینکه از همسرش جدا شده، با بیست ضربه چاقو به قتل رساند.

مادر این دختر جوان در این خصوص گفت: “دخترم را ۱۵‌ سالگی مجبور کردند با کسی که نمی‌خواهد ازدواج کند. بعد از حدود ۱۵ سال که دخترم از همسرش جدا می‌شود پدرش به خاطر همین موضوع او را به قتل می‌رساند. شب حادثه یک فرد ناشناس با پلیس تماس می‌گیرد و جریان را اطلاع می‌دهد. سپس همسر سابقم را بازداشت می‌کنند.”

وی افزود: “از ماموران و قاضی پرونده شنیدم آن شب عموی فرشته برادرش را که پدر دخترم است تحریک کرده و گفته باید سریعا فرشته را بکشی. یکی از ماموران آگاهی به من گفت؛ پدرش او را کشته و نهایت ۳ تا ۶ ماه بازداشت و در آخر با قید وثیقه آزاد می‌شود”.

جنایت‌ های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌ شود.


Monday 21 August 2023

دانشگاه های ايران در شرف خالی شدن از مغزهای متفکر     

دانشگاه های ايران در شرف خالی شدن از مغزهای متفکر                                مهناز ترابی                     
اعتراضات گسترده موسوم به «زن، زندگی، آزادی» در پی مرگ مهسا امینی، زن جاون ۲۲ ساله اهل سقز، با سرکوب گسترده نیروهای نظامی و امنیتی کشور هم در دانشگاه‌ها و هم خارج از آنها مواجه شد. در این میان برخوردهای قضایی و اخراج و تعلیق دانشجویان و اساتید دانشگاه کماکان با شدت ادامه دارد.در تازه‌ترین نمونه، شوراهای صنفی دانشجویان کشور روز جمعه، ۳۰ تیرماه، خبر داد که مهدی مطیع و محمد سلطانی، از اساتید دانشکده الهیات و معارف دانشگاه اصفهان، با اتهام «ضدیت با نظام و اسلام» توسط «هیئت انتظامی اساتید و رئیس این دانشگاه تعلیق شده‌اند».این شورا با اشاره به موج اخراج و تعلیق دانشجویان معترض اعلام کرد که «در کنار تعلیق دانشجویان در کمیته‌های انضباطی، تعلیق اساتید نیز ادامه دارد» و «نتیجه این روند، تهی‌ شدن دانشگاه از هر نوع اندیشه و تضارب آراء» و تبدیل دانشگاه‌ها به جایی است که «تنها دانشجویان و اساتید خاص گزینش‌شده» در آن حضور خواهند داشت.برخورد جمهوری اسلامی با دانشگاه‌ها نیز بعد از اعتراضات سال گذشته شتاب گرفته، به طوری که ابعاد تعلیق و اخراج استادان بسیار گسترده‌تر است و فقط محدود به چند دانشگاه نیست و شوراهای صنفی دانشجویان کشور نیز پیشتر در گزارشی تاکید کرده که موج «تعلیق» و «اخراج» استادان دانشگاه، بخشی از پروژه بزرگ‌تر «تصفیه دانشگاه‌ها در سراسر کشور» است.در میانه اخراج و تعلیق دانشجویان و اساتید ایرانی و با وجود انتقادهای گسترده از تصمیم دانشگاه تهران برای پذیرش نیروهای حشدالشعبی عراق، رئیس این دانشگاه هفته گذشته بار دیگر از تصمیم آن چه «مدیریت جهادی دانشگاه در دوره جدید» خوانده و از آن دفاع کرد.حشدالشعبی (بسیج مردمی) از گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در عراق است که پیش از این در فروردین ۹۸ نیز جمهوری اسلامی بخشی از این شبه‌نظامیان را در خوزستان مستقر کرده بود.اعلام خبر پذیرش نیرو‌های حشدالشعبی در دانشگاه تهران در شرایطی است که چندی پیش وزارت آموزش عالی و تحقیقات علمی عراق تعدادی از دانشگاه‌های ایران را از فهرست دانشگاه‌هایی که برای بورسیه تحصیلی به رسمیت می‌شناسد خارج کرد.بر اساس اعلام وزارت آموزش عالی عراق، ۲۷ دانشگاه ایران از جمله آزاد اسلامی، قم، امام رضا، الزهرا، امام خمینی، جامعه المصطفی و دانشگاه ادیان و مذاهب از فهرست دانشگاه‌های مورد قبول وزارت آموزش عالی عراق حذف شده است. نام شماری از دانشگاه‌های معتبر علمی ایران از جمله دانشگاه علامه طباطبایی، بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، الزهرا، رازی و نفت نیز در لیست قرمز دولت عراق قرار گرفت. عراق تنها ۱۴ دانشگاه ایران را برای دانشجویان بورسیه تایید کرده است که دانشگاه تهران یکی از آنهاست. 
در حال حاضر بیش از پنجاه و شش هزار دانشجوی عراقی در دانشگاه‌های ایران تحصیل می‌کنند که در آن سهم دانشگاه‌های آزاد و دانشگاه‌های غیرانتفاعی بیش از ۷۴ درصد است و ۲۶ درصد دانشجویان عراقی در ایران در دانشگاه‌های تحت پوشش وزارت علوم و وزارت بهداشت تحصیل می‌کنند.فعالان دانشجویی دانشگاه تهران در بیانیه‌ای روز پنج‌شنبه ۲۲ تیر ماه با عنوان «حذف دانشجو و جذب رزمجو» در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور منتشر شد، اقدام مقام‌های جمهوری اسلامی برای ورود نیروهای حشدالشعبی عراق تحت عنوان «دانشجو» به این دانشگاه را «ادامه اخراج و تعلیق دانشجویان معترض» و بخشی از برنامه سرکوب دانشگاه‌های ایران خوانده و افزودند: «ما باید برویم تا آن‌ها بیایند، دانشگاه را با حذف و تعلیق و سرکوب از دانشجو خالی کرده‌اند و حالا نیروهای عاریتی گروه‌های ‌نظامی عراقی را جایگزین ما می‌کنند.»دانشجویان دانشگاه تهران با اشاره به اینکه پیش از این نیز «استادان وابسته و شبه‌نظامیان بسیج بر صندلی‌های غصبی» تکیه زده بودند، گفتند: «حضور استادان و دانشجویان بسیجی بر صندلی غصبی، برای تک‌قطبی شدن فضای دانشگاه کفایت نمی‌کرد و حالا باید شاهد لشکرکشی به دانشگاه باشیم.»بدین ترتیب حاکمان حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه خامنه ای ،قصد دارند بدین گونه بر مردم تسلط یابند که ایران عزیز را با مردمی خالی از تفکر و اندیشه داشته باشند .آنها محتاج سربازانی برای جان فدایی حاکمان ستمگر ایران می‌باشند و با هر گونه تمدن و تفکر روشنفکرانه مردم در جهت ترقی و پیشرفت اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی  مخالفت شدید کرده و آنها را بدین ترتیب از میدان خارج می‌کنند.خامنه ای با این افکار پلید هرگز نخواهد توانست ایران را تسلیم اعراب کند .ایران برای ایرانیان است و بس.

Saturday 19 August 2023

نرگس محمدی: خشونت علیه زندانیان زن در آستانه سالگرد اعتراضات افزایش یافته است

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، در نامه‌ای تازه از زندان اوین که روز پنج‌شنبه ۲۶ مرداد منتشر شد، از «افزایش آزار و اذیت فیزیکی و ضرب‌و‌شتم زنان زندانی طی سه ماه اخیر» خبر داد.

خانم محمدی در این نامه که در حساب کاربری او در اینستاگرام منتشر شده، با اشاره به نزدیک شدن سالگرد مرگ مهسا امینی در شهریورماه، مشاهدات خود از افزایش خشونت علیه زنان در فرایند بازداشت تا انتقال به زندان‌ها را شرح داده است.این کنشگر مدنی در ادامه گفته که در ماه‌های گذشته شاهد بوده که زنان و دخترانی با «سر و صورت و بدن‌های کبود و آسیب‌دیده» وارد بند زنان زندان اوین شده‌اند.بیشتر در این باره: نرگس محمدی خواهان تحقیق گزارشگر حقوق بشر درباره «تعرض جنسی به زنان بازداشتی» شدخانم محمدی به‌ویژه در ماه‌های گذشته با انتشار نامه‌های متعدد درباره وضعیت زندان‌ها و بازداشتگاه و خشونت علیه زندانیان و بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری هشدار داده بود او اواسط آذر پارسال در نامه‌ای به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، «تعرض به زنان حین بازداشت و در بازداشتگاه‌ها» را «بخشی از برنامه سرکوب» جمهوری اسلامی علیه زنان معترض و مبارز خوانده و خواهان تحقیق درباره «تعرض جنسی به زنان بازداشتی» شده بود.او در نامه اخیر خود بار دیگر «اعمال خشونت هولناک و کشنده فیزیکی توسط حکومت علیه زنان معترض» را «سیستماتیک» و با هدف «ایجاد ارعاب و وحشت» خوانده و درباره «فجایع جبران‌ناپذیر» در صورت ادامه این روند هشدار داده است.او از مجامع بین‌المللی حقوق بشر، نهادهای زنان و فمینیست‌های جهان، روزنامه‌نگاران و نویسندگان از جمله از گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان خواسته «مانع تشدید و تداوم خشونت‌های مرگبار حکومت علیه زنان معترض ایران شوند.خانم محمدی نامه اخیر خود شرح داده که بیش از سه ماه پیش، شاهد ورود زنی حدود ۷۰ سال بوده که «شب بازداشت آن قدر مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بود که سیاهی چشمشش و کبودی صورت و بدنش تا ۲۵ روز بعد که با قرار وثیقه از زندان خارج شده بود، کشیده نشد و او همواره نگران آسیب از ناحیه سر به‌دلیل ضربه‌های ترسناکی بود که خورده» بود.بیشتر در این باره: نرگس محمدی: در هر دو مورد تعرض جنسی و شکنجه حاضر به شهادت هستماین فعال مدنی در این نامه، ماجرای دختری حدود ۲۰ ساله را روایت کرده که به دلیل ضرب‌وشتم مأموران مرد از ناحیه «دنده» آسیب دیده بود و به «مو برداشتن» استخوان گونه یک دختر دیگر به دلیل خشونت مشابه مأموران اشاره کرده که موقع خوردن غذا از شدت درد، «ناله‌اش بلند» می‌شده است.او نوشته که شاهد انتقال یک دختر با «شانه و دست‌های کبود» به بند نیز بوده که مرتب می‌گفته، «پایم شکسته» است. این دختر گفته بود که زمان ضرب‌وشتم مأموران، دوربینی در سلول او وجود نداشت.کنشگر شناخته‌شده حقوق بشر در ایران پیش از این نیز درباره خشونت علیه زنان زندانی اطلاع‌رسانی کرده بود.به گفته این فعال حقوق بشر این مشاهدات در ماه‌های گذشته در حالی بوده است که بسیاری از بازداشت‌شدگان «به‌دلایل متعدد سیاسی و امنیتی تعداد بسیار بسیار محدودی از بازداشت‌شدگان به بند زنان زندان اوین منتقل می‌شوند» و آن‌ها و خانواده‌هایشان از بیم پیامدها، این اتفاقات را رسانه‌ای نمی‌کنند.نرگس محمدی با این حال در پایان نامه خود به جمهوری اسلامی هشدار داده که تشدید خشونت و سرکوب، «اراده مردم برای گذار از نظام دینی استبدادی را سست نخواهد کرد».

 


Friday 18 August 2023

طرقبه و شاندیز؛ بازداشت ۱۷۳ شهروند در یک مهمانی خصوصی

طرقبه و شاندیز؛ بازداشت ۱۷۳ شهروند در یک مهمانی خصوصی

خبرگزاری هرانا – ۱۷۳ شهروند در یک مهمانی خصوصی در شهرستان طرقبه و شاندیز بازداشت شدند. ۳۵ دستگاه خودرو متعلق به این شهروندان نیز توقیف شد. ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، شماری شهروند در یک مهمانی خصوصی در طرقبه و شاندیز، بازداشت شدند.

جانشین دادستانی شهرستان طرقبه و شاندیز با اعلام این خبر مدعی شد: “به تازگی ۱۷۳ نفر از اراذل و اوباش در مجلس لهو و لعب در طرقبه و شاندیز دستگیر شدند.”

جعفری افزود: “در این عملیات ها ۳۵ خودرو توقیف و عوامل اصلی گردانندگان این پارتی ها دستگیر و به مراجع قضایی معرفی شدند همچنین در مکان مذکور مشروبات الکلی کشف شد.”

در این گزارش به هویت و محل نگهداری این شهروندان اشاره ای نشده است.

ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.


Thursday 17 August 2023

انگیزه ناموسی؛ یک زن در تهران توسط پدرش به قتل رسید

انگیزه ناموسی؛ یک زن در تهران توسط پدرش به قتل رسید

خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه نوزدهم تیرماه، یک مرد در تهران دخترش را با انگیزه ناموسی به قتل رساند. متهم هم اکنون در بازداشت بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، روز دوشنبه نوزدهم تیرماه ۱۴۰۲، یک زن در تهران توسط پدرش به قتل رسید.

رئیس پلیش پیشگیری تهران در تشریح این رویداد گفت: در پی اعلام خبر مبنی بر مرگ مشکوک دختری، ۱۹ ساله که علت مرگ نیز خودکشی اعلام شده بود، تیم تخصصی از ماموران کلانتری ۱۵۳ شهرک ولی‌عصر پلیس پیشگیری تهران به محل اعزام شدند.

محمد گودرزی افزود: ماموران کلانتری با حضور در صحنه متوجه آثار کبودی بر روی سر و گردن دختر شدند. بعد از تحقیقات پلیسی و پی‌جویی‌های انتظامی و همچنین بررسی صحنه جرم مشخص شد پدر پس از متوجه شدن روابط غیرمتعارف دخترش با فرد مذکر، وی را با ضربات به سر و خفه کردن به قتل رسانده است.

گودرزی با بیان اینکه پدر این دختر از اتباع کشور همسایه است، گفت: متهم بازداشت شده، در بازجویی های پلیس به ارتکاب قتل دخترش اعتراف کرده است.

جنایت‌ های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌ شود.

بی خبری از وضعیت شهریار براتی نیا پس از دیپورت به ایران

با گذشت سیزده روز از دیپورت «شهریار براتی‌نیا»، فعال سیاسی از ترکیه به ایران و تحویل او به نیروهای مرزبانی، پیگیری‌ای نزدیکان و خانواده درباره محل نگهداری و شرایط سلامتی او بی‌نتیجه مانده است.

او که سابقه بازداشت و زندان در جمهوری اسلامی داشته است و از مدتی پیش بدون داشتن اجازه اقامت در ترکیه زندگی می‌کرد، روز ۱۲ مردادماه به ایران دیپورت شد.

این فعال سیاسی اول تیر ۱۴۰۲ در استانبول بازداشت و به کمپی در استانبول و سپس به کمپ «دوغوبایزید» در شرق ترکیه منتقل و سرانجام به نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی تحویل داده شد.

وضعیت پناهجویان و فعالین سیاسی و مدنی که برای حفظ جان و امنیت خود و خانواده‌شان مجبور به خروج از ایران و زندگی در ترکیه شده‌اند، بسیار نگران کننده است. جامعه جهانی به خاطر ماهیت جنایتکار جمهوری اسلامی، باید جلوی دیپورت پناهندگان ایرانی و تحویل آنان به حکومت ایران را بگیرد. همچنین سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری باید زمینه را برای خروج هزاران پناهجوی ایرانی که اکثر در شرایط نا امن و بلاتکلیف سالهاست در ترکیه به سر می‌برند، فراهم کنند.


Wednesday 16 August 2023

جنگ قدرت و پاچه خواری رئیسی برای تصاحب صندلی سلطنت ولایت فقیه

آیا اقلیت‌های دینی در ایران از حقوق‌بشر عالی برخوردارند؟ 

مرداد ۲۳, ۱۴۰۲ ایران وایر
«آرا شاوردیان»، نماینده ارامنه و مسیحیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، روز ۲۰مرداد۱۴۰۲ در گفت‌وگو با خبرگزاری «ایسنا» ادعا کرده «اقلیت‌های دینی از حقوق‌بشر عالی در ایران برخوردارند.» او در این گفت‌وگو اظهار داشته: «اگر در ایران بخواهیم اقلیت‌ها را از بعد حقوق‌بشری‌ بررسی کنیم، باید بگوییم اقلیت‌ها از حقوق عالی برخوردار هستند. در قانون اساسی ایران برای ادیان و اقلیت‌ها، قوانین خوبی وضع شده و ما به‌راحتی می‌توانیم به آداب دینی خود بپردازیم و در بحث تعلیم و تربیت و حقوق عمومی هم، به همین ترتیب است.»آیا اقلیت‌های دینی-مذهبی در نظام جمهوری اسلامی از حقوق‌بشر عالی برخوردارند؟ آیا اقلیت‌ها در انجام مناسک مذهبی آزادند؟ آیا حقوق عامه در نظام جمهوری اسلامی شامل حال اقلیت‌های دینی-مذهبی هم می‌شود؟ «ایران‌وایر» در این گزارش، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد.
حقوق اقلیت‌های دینی در قانون اساسی مطابق اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی،‌ «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این‌ها، باید براساس موازین اسلامی باشد.» محوریت اسلام در اصل ۱۲ مورد تاکید مجدد قرار گرفته و آمده «دین رسمی ایران اسلام و مذهب جعفری اثنی‏‌عشری است و این اصل، الی‏‌الابد غیرقابل تغییر است.» در همین اصل، سایر مذاهب اسلامی شامل «حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی»، به رسمیت شناخته شده و تاکید شده «پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‏‌ها رسمیت دارند و در هر منطقه‏‌ای که پیروان هریک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شورا‏ها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب.»قانون اساسی در اصل ۱۳، ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی را به‌عنوان تنها اقلیت‌های دینی شناخته شده مورد حمایت قرار داده و آورده «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی،‌ تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‌‏شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می‌‏کنند.» با‌این‌وجود، در قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید نشده که غیرمسلمانان از حقوق مساوی و برابر با مسلمانان برخوردارند. در اصل ۱۹ آمده «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‌ها، سبب امتیاز نخواهد بود.» در این اصل، اشاره‌ای به برابری دینی و مذهبی نشده، هرچند کلمه «مانند این‌ها» می‌تواند در برگیرنده دین و مذهب هم باشد، ولی نگاهی به سایر اصول تبعیض‌آمیز قانون اساسی نشان می‌دهد که آن‌ها دین و مذهب را مشمول این اصل نمی‌دانند در اصل ۲۰ هم که از کلمه «همه افراد ملت» نام برده، ولی حقوق انسانی را با رعایت موازین اسلامی برای همه افراد مشروع دانسته است. اصل ۲۰می گوید: «همه افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.» در واقع در نظام جمهوری اسلامی، دین اسلام و مذهب شیعه، برتر از سایر ادیان و مذاهب شناخته شده است.آیا می‌توان نتیجه گرفت که قانون اساسی جمهوری اسلامی، متضمن حقوق‌بشر عالی در ایران برای اقلیت‌های دینی است؟خیر؛ هم در قانون اساسی و هم در قوانین موضوعه مصوب در سال‌های پس از شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی و هم در عمل، اقلیت‌های دینی و مذهبی از بسیاری از حقوق محروم شده و شهروند درجه دو به حساب می‌آیند. برخی از موارد نقض حقوق اقلیت‌های دینی-مذهبی را این‌گونه می‌توان بر‌شمرد:قانون اساسی تنها پیروان ادیان زرتشت، یهود و مسیحیت را به‌عنوان اقلیت دینی به رسمیت شناخته [اصل ۱۳] و سایر اقلیت‌های دینی همچون بهاییان و نوکیشان مسیحی [کسانی که بعدتر به دین مسیحیت گرویده‌اند] را به رسمیت نمی‌شناسد. جمهوری اسلامی نه‌تنها حقوق و آزادی‌های دینی سایر اقلیت‌های دینی را محترم نمی‌شمارد، بلکه به طرق مختلف موجبات آزار‌واذیت آن‌ها را فراهم کرده و می‌کند. قانون اساسی در اصول متعدد، کسب مناصب مهم حکومتی را از آن مسلمانان شیعه پیرو ولایت فقیه دانسته و پیروان سایر ادیان و غیرشیعیان، از تکیه بر این مناصب محروم شده‌اند. مناصبی همچون:رهبر شدن (اصل ۱۰۹)عضویت در شورای نگهبان (اصل ۹۱)زرتشتیان و کلیمیان هرکدام یک نماینده، و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده، و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هرکدام یک نماینده انتخاب می‏کنند. سایر اقلیت‌های دینی نمی‌توانند در مجلس نماینده داشته باشند. ضمن اینکه پیروان ادیان شناخته شده در قانون اساسی نیز تنها می‌توانند هم‌کیشان خود را در مجلس نمایندگی کنند. (اصل ۶۴)ریاست جمهوری (اصل ۱۱۵)، حتی مسلمانان غیر شیعه نمی‌توانند رییس‌جمهور شوند ریاست قوه‌قضاییه (اصل ۱۵۷)رییس دیوان عالی کشور (اصل ۱۶۲فعالیت حزبی برای غیر مسلمانان ممنوع شده است. اصل ۲۶ قانون اساسی می‌گوید: «احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته‌‏شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آن‌ها منع کرد یا به شرکت در یکی از آن‌ها مجبور ساخت»، ولی مطابق ‌قانون فعالیت احزاب، جمعیت‌‌ها و انجمن‌ های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده، پیروان اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی حق فعالیت حزبی ندارند و تنها می‌توانند در انجمن‌های دینی و در حیطه امور دینی خود فعالیت کنند. سایر اقلیت‌های دینی مثل بهاییان، اساسا حق هیچ‌گونه فعالیت جمعی ندارند.برخلاف اصل ۲۸ قانون اساسی که همه در انتخاب شغل آزادند، ولی بند الف ماده ۲۹ قانون ارتش، استخدام در ارتش جمهوری اسلامی را به متدینین به دین اسلام محدود کرده و پیروان سایر ادیان از عضویت در ارتش محروم هستنمطابق ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی، کافر از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثه متوفای کافری مسلم باشد، وراث کافر ارث نمی‌برند، اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند. پیش‌تر «روبرت بگلریان» نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب کشور در مجلس شورای اسلامی خبر داده بود که با پیگیری‌های پانزده ساله و مداوم و با استناد به اسناد حقوقی در نامه­‌نگاری‌ها و برگزاری نشست‌های تخصصی متعدد با مسوولین در رده­‌های مختلف، سرانجام موفق به تفاهم با قوه‌قضاییه شدند که منجر به صدور بخشنامه شماره ۱۰۰۰/۲۳۷۶۷/۹۰۰۰ مورخ ۱۲/۰۹/۱۴۰۱ معاون اول محترم قوه‌قضاییه به دادگستری­‌های کل کشور گردید. براساس این بخشنامه، پیروان اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی، مشمول این ماده نمی‌شوند و آن‌ها مطابق دین خود ارث می‌برند. با‌این‌وجود، هنوز این قانون مشمول بهاییان و سایر اقلیت‌های دینی می‌شود.محروم شدن پیروان اقلیت‌های دینی از عضویت در شوراهای شهر و روستا، دیگر تبعیضی است که علیه اقلیت‌ها با نظر تفسیری شورای نگهبان اعمال می‌شود. «فکت نامه»، پیش‌تر در گزارشی با عنوان «استناد شورای نگهبان به سخنرانی آیت‌الله خمینی برای حذف اقلیت‌های دینی از شوراها»، به تفصیل به اعمال محدودیت در ورود اقلیت‌های دینی به شوراهای شهر و روستا در مناطقی که اکثریت آن مسلمان‌نشین هستند پرداخته است. شورای نگهبان با ارجاع به نظر آیت‌الله خمینی، معتقد است غیرمسلمانان نمی‌توانند بر مسلمانان ریاست کنند. از این حیث، عضویت آن‌ها در شوراها را خلاف مبانی شرعی می‌دانند.محدودیت و فشار علیه اقلیت‌های دینی در نظام جمهوری اسلامی محدود به تبعیض‌های مندرج در قوانین نیست، بلکه در عمل نیز فشار و تبعیض علیه اقلیت‌های دینی بسیار است. از محروم کردن سنی‌ها از داشتن مسجد و برپایی نماز جمعه در تهران، تا تبلیغ دین توسط پیروان مسیحی و یهودی و نابرابری در استخدام و حقوق و دستمزد و محدودیت‌های کسب‌و‌کار و ورود به دانشگاه و … .رتبه ایران از منظر آزادی مذهبی در دنیاآخرین گزارش سالانه ایندکس دموکراسی که توسط «اکونومیست» منتشر شده، نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۲، ایران در میان ۱۶۷ کشور دنیا که شاخص‌های دموکراسی در آن‌ها مورد ارزیابی قرار گرفته، در رتبه ۱۵۴ قرار دارد. یعنی ایران تنها وضعیتی بهتر از «یمن، چین، تاجیکستان، گینه، لائوس، چاد، ترکمنستان، کنگو، سوریه، آفریقای مرکزی، کره شمالی، میانمار و افغانستان» دارد. نمودار زیر، رتبه ایران در شاخص دموکراسی و نمره ایران در آزادی مذهبی را نشان می‌دهد. شاخصی که ایران در آن، در ردیف ۱۴ کشور انتهای جدول قرار گرفته است:در ایندکس دموکراسی، شاخص تساهل مذهبی و آزادی بیان دینی، با طرح پرسش‌های زیر مورد سنجش قرار گرفته:آیا اقلیت‌های قومی، مذهبی و سایر اقلیت‌ها، از میزان معقولی از خودمختاری و صدای خود در روند سیاسی برخوردارند؟ آیا همه ادیان، مجاز به فعالیت آزاد هستند، یا برخی از آن‌ها محدود شده‌اند؟ آیا حق عبادت اعم از علنی و خصوصی جایز است؟ آیا برخی از گروه‌های مذهبی از دیگران احساس ترس می‌کنند، حتی اگر قانون مستلزم برابری و حمایت باشد؟ آیا هیچ تبعیض قابل‌ توجهی براساس نژاد، رنگ یا اعتقادات مذهبی افراد وجود دارد؟نتایج حاصله و بررسی دیگر شاخص‌های دموکراسی، نشان می‌دهد دو کشور چاد و آفریقای مرکزی که رتبه دموکراسی آن‌ها از ایران پایین‌تر است، اما در شاخص آزادی مذهبی وضعیتی بهتر از ایران دارند و در مقابل، سه کشور اریتره، ازبکستان و عراق که در شاخص دموکراسی رتبه‌ بالاتری از ایران دارند، در شاخص آزادی مذهبی، اوضاع وخیم‌تری به نسبت ایران دارند.
جمع بندی
آرا شاوردیان، نماینده ارامنه و مسیحیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، مدعی است: «اقلیت‌های دینی از حقوق‌بشر عالی در ایران برخوردارند.» بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد که این ادعا، فاصله بسیار با واقعیت دارد.قانون اساسی و قوانین عادی در نظام جمهوری اسلامی در بسیاری از حوزه‌ها تبعیض‌آمیز، و پیروان اقلیت‌های دینی، حتی اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی را از بسیاری از حقوق و امتیازات برابر با مسلمانان محروم کرده است.مطابق قانون اساسی و قوانین عادی پیروان اقلیت‌های دینی شناخته شده:از بسیاری از مناصب حکومتی همچون رهبری، ریاست‌جمهوری، ریاست قوه‌قضاییه، عضویت در شورای نگهبان، ریاست دیوان عالی کشور و …، محروم شده‌اند.از فعالیت حزبی محروم و تنها در انجمن‌های دینی که به احوال شخصیه می‌پردازد امکان فعالیت دارند و از حق اشتغال در ارتش جمهوری اسلامی هم محروم هستند.براساس قوانین نانوشته، پیروان اقلیت‌های دینی سهمی از مدیریت کشور ندارند، آن‌ها نه‌تنها نمی‌توانند وزیر و استاندار و فرماندار و … شوند، بلکه حتی در مدیریت مدارس دینی هم با محدودیت‌هایی روبه‌رو هستند.اقلیت‌های دینی رسمیت نیافته در قانون اساسی مثل بهاییان، از هیچ حقی برخوردار نیستند و اصلاحات اعمال شده در حق دیه و ارث اقلیت‌های دینی شناخته شده نیز شامل آن‌ها نشده و مورد آزار‌و‌اذیت نهادهای امنیتی و قضایی قرار دارند.بنابراین ایران وایر به ادعای آقای آرا شاوردیان، نماینده ارامنه و مسیحیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، مبنی‌بر اینکه: «اقلیت‌های دینی از حقوق‌بشر عالی در ایران برخوردارند»، نشان «دروغ پینوکیو» می‌دهد.دروغ پینوکیو: اظهاراتی که عدم صحت آن‌ها قبلا ثابت شده است، یا براساس تحقیقات و مدارک موجود، کذب از کار درآمده‌اند و یا به عبارتی، یک دروغ عیان هستند.
شاخص دموکراسی و نمره ایران در آزادی مذهبی

Monday 14 August 2023

حکومت آیت‌الله‌ها و استراتژی نظامی سازی شیعیان‏ ‌‏


این حکومت راهکار نظامی‌سازی شیعیان را یکی از پایه‌های بقای خود در قدرت می‌داند
از هنگام ربودن انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و دستیابی به قدرت، حکومت آیت‌الله‌ها از اندیشه ولایت فقیه به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف استراتژیک و پروژه سیاسی خود در کشورهای عربی استفاده می‌کند و هیچ پروایی از این که پیامدهای این سیاست‌بازی، منطقه را با چه بحران‌هایی رو‌به‌رو می‌کند، ندارد. رژیم ایران گستره بهره‌برداری از ولایت فقیه را چنان توسعه داده است که هیچ عرصه‌ای از گزند این استفاده‌جویی بی‌بهره نمانده است و این اندیشه سیاسی-مذهبی در تمام جهت گیری‌ها ریشه داونده است. اما عمده‌ترین مظهر این پدیده در نظامی‌سازی شیعیان نمایان شده است و به عنوان یک اصل اساسی در راستای گسترش تشیع که حکومت آیت‌الله‌ها از آن با عنوان «صدور انقلاب اسلامی» یاد می‌کند، تبدیل شده است. 
رژیم ایران اندیشه صدور انقلاب را چنان با اعتقادات مذهبی پیوند داده است که بسیاری از جوانان شیعه آن را بخشی از اصول مذهبی می‌پندارند و خدمت در این مسیر را به عنوان یک رسالت دینی تلقی می‌کنند. نظام جمهوری اسلامی ایران در پرتو همین راهبرد توانسته است جوانان را برای برآورده کردن اهداف سیاسی خود در جهان عرب بسیج کند و با ایجاد گروه‌های مسلح، زمینه گسترش نفوذ سیاسی و نظامی خود را تحت پوشش باورهای مذهبی، در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان فراهم کند. 
بنابر این، حکومت آیت‌الله‌ها که راهکار نظامی‌سازی شیعیان را به عنوان یکی از عمده‌ترین پایه‌های بقای خود در قدرت می‌داند، سعی می‌کند با استفاده از تمام گزینه‌های ممکن، جوانان شیعه، به‌خصوص اقلیت‌های شیعه‌مذهب را در کشورهای مختلف تبدیل به گروه‌ها نظامی کند. افسران نظامی ایران نوجوانان شیعه‌مذهب را آموزش نظامی می‌دهند و پیشرفته‌ترین جنگ‌افزار‌ها را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند تا به دفاع از سیاست‌های تهدید آمیز رژیم ایران در منطقه بپردازند. بسیج کردن جوانان شیعه مذهب در کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن که دچار آشفتگی سیاسی هستند، بخشی از همین راهبرد ماهرانه است. رژیم ایران با مسلح کردن جوانان شیعه‌مذهب کشورهای یاد شده، آن‌ها را به سوریه و برخی دیگر از کشورها می‌فرستد تا منافع عربستان سعودی و ایالات متحده را هدف حمله قرار دهند. با بهره‌برداری از همین استراتژی، حکومت آیت‌الله‌ها از یک سو جوانان شیعه را در شماری از کشورهای عربی تحریک می‌کند تا دست به اقدامات تهدید آمیز بزنند و ثبات و امنیت کشور خود را دچار چالش کنند، و از سوی دیگر، گروه‌های شبه‌نظامی‌ را که در کشورهای مختلف تشکیل داده است، به عنوان نیروهای جنگی به نقاط دیگری اعزام می‌کند تا مسیر توسعه‌طلبی‌های رژیم ایران را هموار کنند. افزون بر آن، استفاده از شعارها و نماد‌های مذهبی برای نامگذاری گروه‌های مسلح، دسته‌های نظامی و مراکز آموزشی نظامی، به ویژه در چارچوب سپاه پاسدارن، همچون پایگاه ثامن الائمه، پایگاه غدیر، گردان ولیعصر، گردان ثارالله و گردان عاشورا، ترفند دیگری برای تحریک فرقه‌گرایی و برانگیختن احساسات مذهبی در میان جوانان است.
البته عرصه استفاده از این ترفندها تنها منحصر به قلمرو ایران نیست و رژیم ایران همین نمادهای مذهبی را برای نامگذاری گروه‌های مسلح که از جوانان شیعه‌مذهب در سایر کشورهای منطقه ایجاد کرده است، نیز به کار می‌برد؛ لشکر فاطمیون افغانستان و لشکر زینبیون پاکستان، گروه‌های مسلح ایجاد شده توسط سپاه  هستند که با ادعای دفاع از عتبات مقدسه، اما برای تحقق اهداف استراتژیک حکومت آیت‌الله‌ها، در کنار نیروهای سپاه پاسداران در سوریه می‌جنگند. علاوه بر آن، رژیم ایران سعی می‌کند تمام اهداف منطقه‌ای خود را با ارزش‌های دینی و باورهای مذهبی پیوند دهد تا جوانان را از این روزنه فکری وارد کارزار کند. دفاع از زیارتگاه‌های اهل بیت و مراقد امامان در نجف و کربلا و حرم حضرت زینب در سوریه، بهترین شیوه برای کشاندن جوانان شیعه‌مذهب به میدان‌های نبرد است. در یمن نیز جوانان زودباور شیعه مذهب با استفاده از همین شعارهای مذهبی، به جبهه‌های جنگ سوق داده می‌شوند و با امیدواری به پاداش الهی، در خدمت پروژه سیاسی ایران در منطقه قرار می‌گیرند.

احضار ده‌ها تن از دانشجویان به نهادهای امنیتی در آستانه سالگرد اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»

۲۴/مرداد/۱۴۰۲

رسانه‌های دانشجویی از احضار گسترده دانشجویان به نهادهای امنیتی با توجه به نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» خبر دادند.

بر اساس این گزارش‌ها، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی طی روزهای اخیر اقدام به «احضار تلفنی» و «تهدید» ده‌ها تن از دانشجویان دانشگاه‌های امیرکبیر، علامه، خواجه نصیر، تربیت مدرس، فردوسی مشهد و اصفهان کرده‌اند.

کانال خبرنامه امیرکبیر که رویدادهای مرتبط با دانشجویان این دانشگاه را پوشش می‌دهد، روز دوشنبه ۲۳ مرداد ماه از احضار تلفنی دست‌کم ۱۰ تن از دانشجویان دانشگاه‌ صنعتی امیرکبیر، پلی‌تکنیک تهران، خبر داد.

این دانشجویان به «دفتر پیگیری وزارت اطلاعات» واقع در خیابان برادران مظفر و همچنین «دفتر پیگیری و حقوقی نیایش» واقع در مجاورت باشگاه انقلاب تهران احضار شده‌اند.

خبرنامه امیرکبیر همچنین به نقل از تعدادی از دانشجویان احضار شده، نوشت که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی «از آنها خواسته‌اند تا تعهد دهند که در تجمعات اعتراضی احتمالی سالگرد مهسا امینی شرکت نخواهند کرد.»

همزمان شوراهای صنفی دانشجویان کشور از «احضار تلفنی» دست‌کم «۱۵ دانشجوی دانشگاه‌ علامه‌طباطبایی» خبر داد و اعلام کرد که این دانشجویان «طی تماس‌های تلفنی با شماره‌ ناشناس، به وزارت اطلاعات» احضار شده‌اند.

در گزارش این شورا تاکید شده که موج «احضار تلفنی» بسیار گسترده است و شماری از «دانشجویان دانشگاه‌های بهشتی، تهران، خواجه نصیر و فردوسی مشهد» نیز با «تماس‌های تلفنی نهادهای امنیتی» احضار شده‌اند.

همچنین در گزارشی دیگر، کانال دانشجویان متحد از آغاز موج «احضار تلفنی» دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در تهران خبر داد و افزود: «از عصر شنبه ۲۲ مرداد، چند دانشجوی خواجه نصیر طی تماس تلفنی از سوی نهادهای نامشخص احضار شده‌اند.»

این گزارش را شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر هم تایید کرد و افزود: «اخیرا از سوی نهادهای نامشخصی با برخی دانشجویان تماس‌هایی تهدیدآمیز صورت گرفته است.»

شورای صنفی دانشگاه خواجه نصیر ضمن «محکومیت» احضار تلفنی دانشجویان آن را «غیرقانونی» خواند و تاکید کرد که «به صورت رسمی پی‌گیری‌های خود را از نهاد حراست دانشگاه انجام می‌دهد تا روند تماس‌های مشکوک قطع و امنیت دانشجویان تضمین شود.»

در دانشگاه فرهنگیان اصفهان نیز نیروهای حراست این دانشگاه اقدام به احضار شماری از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان به «هسته گزینش» کرده‌اند.

موج احضار دانشجویان از هفته گذشته و با «احضار تلفنی» ۱۲ تن از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس تهران آغاز شد.

شوراهای صنفی دانشجویان کشور روز ۲۰ مرداد ماه افزایش «احضار تلفنی» فعالان دانشجویی را ناشی از نگرانی مقام‌های جمهوری اسلامی از نزدیک شدن «سالگرد مهسا امینی» و «بازگشایی دانشگاه‌ها» عنوان کرد.

در گزارش شوراهای صنفی تاکید شده که «این اقدامات در پی فرارسیدن سالگرد قتل ژینا (مهسا) امینی و هراس سیستم سرکوب از اعتراضات دانشجویی و با انگیزه‌ ایجاد رعب و وحشت در میان دانشجویان» انجام می‌شود.


سوابق و فجایع اخلاقی خمينی در جوانی


احمد خميني در سال 1982 در مصاحبه اي با بي بي سي درباره سوابق پدرش در كودكي و نوجواني گفته است:       « پدرم خيلي شيطان بود. مثلاً ايشان هر دو دستش شكسته ، يك پايش شكسته ، صورتش چند جايش شكسته ، سرش شكسته. اينها همه در اثر بازی ها و شيطنت‌هايی بوده كه آن موقع مي كرده! ايشان مي گفتند: برادر من ، اين آقای پسنديده خيلي آدم منظمي بود ، خيلي تميز بود ، به قدری تميز و مؤدب بود كه وقتي بزرگترها او را مي ديدند از الاغ پياده مي شدند. اما من ، نزديكي هاي شب بايد يكي بيايد مرا بگردد لاي اين آشغالها؛ لاي اين خاك و گِل‌ها و توي جوی و اينها ، پيدا كند و ببرد... ايشان تضاد روحي عجيبي دارند... در عين اين كه امام يك مگس را كه توی اتاق هست امشي نمي زنند ، آن مگس را مي گيرند ، در اتاق را باز مي كنند و آن حيوان را بيرون مي كنند(!!!) مي گويند يك حيوان را چرا ما بگيريم ، چرا چيزش كنيم. در عين حالي كه اين گونه هست ، اما عجيب است اگر هزار نفر جوان هم بيايند خلاف دين بكنند ، معتقد است همه را بايد كشت. اين تضاد است.» [مجازات شرعيِ "خلاف دين كردن" از سوي يك جوان اعدام نيست. اما بطوری که اشاره  شد مقصود از "دين" در ادبیات روح ا... خمینی ، "خود" اوست.]  خميني در کودکی به وضوح از کودکان هم‌سن‌وسال خود خاص‌تر به نظر می‌رسید. در آن زمان بازی محبوب و رایج بین کودکان، بازی "دزد و وزیر" بود که او هم مانند بسیاری از کودکان هم‌سن خود به این بازی علاقه داشت. حتی کودکان دیگر هم متوجه خاص بودن شخصیت او شده بودند ، به‌ گونه‌ای که با ورود او به بازی ، نقش شاه به او داده می‌شد!  فرزندش احمد در این مورد می‌گوید: « پدرم با وجود این‌که کودکی خردسال بیش نبود ، اما همیشه در بازی‌ای که انجام می‌داد اصرار داشت نقش شاه را داشته باشد!»

 دكتر حميد خواجه نصيري به نقل از مرتضي پسنديده در شرح برخي از اخلاقيات و صفات خميني بیان می کند:« روح ا... در كودكی از آزار دادن حيوانات بسیار لذت می برد و آنقدر آنها را بدون غذا و آب در اسارت نگاه می داشت تا از گرسنگی و تشنگی جان سپارند. وی در نوجوانی به اندازه چند نفر غذا می خورد و فردی بسيار زورمند بود. تا سن پانزده سالگی ، چهارپايان هيچ طويله ای در خمين از شرّ آزارهای جنسی وی در امان نبودند  و پس از آن نيز شروع به مزاحمت برای نواميس مردم و تجاوز به زنان و دختران در راههای اطراف خمين می نمود. وی به همين دليل بارها از سوی مردم با چماق و حتی داس مورد حمله قرار گرفت و دست و پا و سرش شکسته و مجروح شد اما هر بار پس از اندكی استراحت خوب می شد و كارهايش را با شدت بيشتری از سر می گرفت و آن ضربات مانند اين بود كه پيكر يك ديو را خراش دهند. هنگامی كه در اثر پيگيری شاكيان ، پرونده ای در مراجع انتظامی و قانونی برايش تشكيل می شد ، همواره با نفوذ صدرالاشراف كه بعدها به وزارت دادگستری و رياست مجلس سنا رسيد نجات می يافت. به عنوان مثال هنگامی كه در قم به جرم "لواط به عنف" داشت محكوم مي شد ، با وساطت وی با يك ماه حبس تأديبی آزاد گرديد ، اما پس از اين كه به قدرت رسيد تا توانست به نوادگان او صدمه زد و حتی دستور داد دكتر جواد صدر و پسر و عروسش را به زندان افكنده و حد بزنند زيرا نمی خواست كسی بداند يا باور كند كه خانواده ما مدتی جيره خوار آنان بوده است. روح ا... در پانزده سالگی مرتكب قتل گرديد و ادعا نمود كه مورد تجاوز مقتول قرار گرفته بوده است. [از نخستين كارهای خمينی پس از ورود به ايران ، محو تمامي سوابق سوء و معدوم ساختن پرونده هايي بود كه در مراجع امنيتي ، نظامي و قضايي خمين، اراك و قم داشت و اين كار با اعزام چند تن به سركردگي فردی به نام حسينی به انجام رسيد. آگاهان از سوابق جوانی خمینی در هنگام فتنه 57 یا از دنیا رفته بودند و یا پیرمردانی بودند که با شناختی که از خلق و خوی وی داشتند نمی خواستند با افشای رسمی سوابق وی خود را در معرض غضب شدید او قرار دهند، ولی با این حال اسراری از حقایق زندگی او افشا گردیده که وقتی در کنار رفتار و اعمال رسمی وی در طول حکومتش قرار می گیرد، برای شناخت او کفایت می کند.] 

[خمینی در رساله اش قوانین تجاوز و خشونت های جنسی را با  آرامش و دقتی عجیب توضیح می دهد. او حتی در تحریرالوسیله (مسئله 12) فتوای مباح بودن رابطه جنسی با نوزادان دختر را صادر می کند: «كسي كه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد و چه منقطع ، و اما ساير كام گيري ها از قبيل لمس به شهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ (شهوت رانی با ران) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد...». در"خاطرات سید حسین" (یکی‌ از مریدان نزدیک خمینی در زمان تبعیدش در عراق) نقل شده است که خمینی در عراق به همراه سید حسین به خانه یکی‌ از آشنایان به نام سید صاحب می رود. سید صاحب دختری چهار ساله داشته که بسیار دوست داشتنی و زیبا بوده. پس از صرف شام ، خمینی بی‌ مقدمه از صاحب خانه اجازه می خواهد که دختر چهار ساله اش را به عقد موقت(صیغه) خود درآورد!! صاحب خانه نیز می‌پذیرد. آن شب سید حسین صدای جیغ و گریه دخترک چهار ساله را تا صبح از اتاق خمینی می شنود. هنگام صبح ، سید حسین نگاهی‌ سرزنش آمیز به خمینی می اندازد. خمینی که متوجه این نگاه می شود ، به سید حسین می گوید که برای ارضای جنسی‌ خود فقط از لای پای دخترک استفاده کرده و این در اسلام حلال است!! دور از ذهن نیست که فردی که در کتابش رابطه جنسی با طفل شیرخوار را جایز می داند خود به دختری چهار ساله تجاوز نکرده باشد... البته دلیل آزار جنسی این کودک را نباید تنها در انحراف جنسی جستجو نمود. همانطور که اشاره شد خمینی در کودکی  از آزار حیوانات لذت فراوان می برد. این اختلال روانی "سادیسم" نام دارد. اما از همه مهم تر اینکه تجاوز به کودکان (و بطور کلی اِعمال هرگونه شکنجه بر موجودات زنده) یکی از اعمال متداول در شیطان پرستی است زیرا به دلیل شناعت زیاد ، موجب جلب رضایت فراوان شیطان گردیده و عامل را مورد عنایات ویژه آن ملعون قرار می دهد ، و یک رمال و ساحر حرفه ای هیچ فرصتی را در جلب نظر شیطان از دست نمی دهد. خمینی پس از شکست غائله خرداد 42 دانست که سحر وی برای به حرکت درآوردن توده مردم کافی نبوده و باید برای تقویت آن بیشتر بکوشد.]

 روح ا... به الكل اعتياد داشت و اين اعتياد تا آخرين ساعاتی كه من با وی بودم ترك نگرديد. می گفت كه به عنوان دواي جسم براي كمردرد و خاصه كم خوابی استفاده می كنم. روح ا... در دوران طلبگی شبی دو بطر عرق می خورد و علاقه خاصی به مشروبات انگليسی داشت [خميني در جواني به سيگار نيز اعتياد داشته است و ف. طباطبایی (همسر احمد خميني) در کتاب "اقلیم خاطرات" به آن اشاره کرده است.] هنگامی كه در اراك(حوزه علميه) زندگی می كرد با درويشی آشنا شد و مدتی با او بود. آن درويش به او آموخت كه هفته ای يك بار گوشت مار و افعی بخورد و مهره شان را در جيب بگذارد تا مردان و به ويژه زنان را شيفته و دلباخته خود نمايد و او آن قدر گوشت مار و افعی خورد كه يكباره متوجه شدم به راستی چشم و ابرويش هيأت و مهابت افعی گرفته و نگاهش جانكاه و مخوف آمده است. از آن هنگام از دهان و بدنش بوی مردار متصاعد می شد. در جوانی برای سفارت انگلستان مأموريت های ويژه ای انجام می داد. » 

به طور کلی خمینی عامل سیاستهای لندن بود. رابرت درايفوس نیز در كتاب خود با عنوان "در گروگان خميني" كه در سال 1980 در نيويورك منتشر گرديد درباره نقش خمینی در وقایع 28 مرداد 32 مي نويسد: « انقلاب واقعي عليه مصدق ، تصميمي است كه قبلاً توسط رؤساي سازمان هاي مخفي آمريكا، انگلستان و اسرائيل و هيئت هاي مديره شركت هاي بزرگ نفتي بين المللي اتخاذ شده بود. مختصر وجوه پرداختي توسط آنان بود كه بودجه تشكيل گروههاي تظاهركننده را تأمين كرد...در ميان حدود پنج هزار نفر و يا بيشتر شركت كننده كه فرياد جاويد شاه سر می دهند يك ملاي گمنام هم حضور دارد كه نامش روح ا... موسوی می باشد. اين يكي از شوخي هاي جالب تاريخ است كه مردی كه مسئوليت سرنگوني شاه را در سال 1979 بر عهده داشته، 25 سال پيش از آن از افرادی بوده است که به نفع سلطنت شعار می داده است!» همچنين بنا بر گفته دكتر مظفر بقايي كرماني(از عناصر شاخص و اوليه نهضت دكتر مصدق)، خميني در دوران مبارزات مربوط به ملي شدن صنعت نفت در تهران حضور داشته و با نام "آقاي موسوي" در تظاهرات عليه نهضت شركت فعال داشته و حتي در تاريخ 9 اسفند 1331 در خيابان كاخ ، رهبري تظاهرات نيروهاي شاه دوست را بر عهده داشته است! چند ماه پس از پيروزي انقلاب، هنگامي كه مردم براي بزرگداشت دكتر محمد مصدق بر مزار وي گرد آمدند ، خميني که از دكتر مصدق نفرتي عميق داشت گفت: « یک نفر یک کار لغوی کرده است (ملی کردن صنعت نفت) خوب اگر اَسلام باشَه ، نفت هم مال خودمانه(!) هر جا چهار تا استخوان پيدا شد مي روند جمع مي شوند. اَسلام را رها كردند(!) استخوان پوسيده ها را زنده كردند.» خمیني همچنين درباره مصدق گفت: « مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند[هر کاری می خواهند بکنند]. من از آن ریشه هایش می دانم. یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت ا... کاشانی دید که اینها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد، اینها یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را "آیت ا..." گذاشتند. این در زمان آن [مصدّق] بود که اینها فخر می کنند به وجود او. او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زده اند و به اسم آیت ا... توی خیابانها می گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد ، و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می زد.» یعنی اگر مصدق در قدرت مانده بود ، من به حکومت نمی رسیدم!! [باید خاطرنشان ساخت که شاه ایران در دهه آخر سلطنتش به شدت بر انگلیسی ها می تاخت و آنها را به تنبلی و در پیش گرفتن حیات انگلی متهم کرده  است.