▪️ حاکمیت زنستیز، خیابانها را به قتلگاه زنان تبدیل کرده؛ نه امنیت هست، نه پاسخگویی
قتل دلخراش الهه حسیننژاد، دختر جوانی که تنها بهدلیل یک گوشی موبایل به طرز وحشیانهای با کارد کشته و جسدش در بیابان رها شد، نه فقط یک فاجعه انسانی که نمادی است از انحطاط یک جامعه بیپناه تحت حاکمیت فاسد علی خامنهای. حاکمیتی که ساختارهایش از بالا تا پایین، از بیت رهبر تا شهرداریها و کلانتریها، در فساد، رانت و بیکفایتی غرقاند و هیچ امکانی برای امنیت زنان باقی نگذاشتهاند.
▪️ شهرداری و تاکسیرانی در فساد و بینظمی غوطهورند؛ مسافرکشی با خودروهای فرسوده و بینامونشان
در تهرانِ بیصاحب، پرسهزنی خودروهای فرسوده با رانندگانی بیهویت که شبها در ماشینهای خود میخوابند، نه فقط چهره شهر را مخدوش کرده بلکه جان زنان را در خطر دائم قرار داده است. شهرداری فاسد و نهاد تاکسیرانی ناکارآمد، سالهاست حتی از حذف ۱۰ هزار پیکان فرسوده هم عاجز ماندهاند. این بینظمی، آینهی فروپاشی سیستماتیک ساختاریست که خامنهای بنا نهاده؛ سیستمی که حتی توان نظمبخشی به یک چهارراه را ندارد، اما به سرکوب مردم در خیابان خوب میرسد.
▪️ دستگاه قضایی و نیروی انتظامی بهجای حمایت از زنان، خود ابزار سرکوب و رعباند
در چنین وضعیتی که نیروهای انتظامی و قضایی، نه حافظ قانون، بلکه ابزار سرکوباند، کسی از جان زنان حراست نمیکند. قربانی شدن الهه، تکرار تراژدی تلخیست که هر روزه در حاشیههای پایتخت و دیگر شهرها رقم میخورد. این حکومت، نه فقط زنستیز است، بلکه زنکش است؛ و زنانی که زیر سایه حاکمیت ولایت فقیه زندگی میکنند، هر لحظه باید نگران جان خود باشند؛ زیرا قاتل نه فقط در بیابان، بلکه در ساختار رسمی حکومت لانه کرده است.