خاطرات آیت الله منتظری و موضوع قتل عام ۶۷
در کتابی که از خاطرات آقای منتظری منتشر شده، به جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اشاره شده که در بخشی از آن نوشته است: «بالاخره این مطالب را من برایشان (نیری – اشراقی- پورمحمدی و رئیسی) خواندم بعد یک نسخه از آن را هم به آنها دادم و شفاهی به آنها گفتم «الان دهه محرم است، یک مقدار دست نگه دارید». بعد به آنها گفتم: «اگر امام اصرار دارند شما یک عده از آنها را که در زندان شیطنت میکنند و تبلیغ و فعالیت دارند مجدداً با روش صحیح بازجویی کنید و آنها را درست محاکمه کنید و پس از محاکمه اگر محکوم به اعدام شدند اعدامشان کنید، در این صورت لااقل کسی نمیگوید کسی را که به پنج سال زندان محکوم شدهاست جمهوری اسلامی اعدام کردهاست».
۲ . مهدی خزعلی:
یکی دیگر از مقامات و عوامل همین نظام که در زمان قتل عام ۶۷ در نهاد ریاست جمهوری فعالیت میکرده مهدی خزعلی میباشد. وی در سال ۱۳۹۵ طی یک مصاحبه تلویزیونی با یکی از تلویزیون های فارسی زبان به گوشه هایی از جنایت و نسل کشی انجام گرفته در سال ۶۷ اشاره نموده است.
خزعلی از جمله به مشاهدات مرتضوی زنجانی رئیس وقت زندان اوین از راهروهای مرگ و زندانیان وصیت بدست، در صف اعدام و حلق آویز دسته دسته زندانیان در بند ۲۰۹ اشاره می کند. یا مشاهدات امیر رسولی از مسئولین فرهنگی زندان را بازگو می کند که چطور بوسیله جراثقال؛ تیرآهنی که ۹ طناب دار به آن آویزان بود زندانی ها حلق آویز شده و بالا کشیده می شدند و تا مدتها دست و پا زده و تاپ میخوردند تا کشته شوند. این صحنه بقدری وحشتناک بوده که همواره هر حرکت پاندلی حتی حرکت پاندلی تسبیح در دست پسر بچه اش برای او یادآور این کابوس هولناک بوده است و نسبت به آن واکنش نشان میداده است.
.میرحسین موسوی:
میرحسین موسوی نخست وزیر وقت خمینی، در یک صحبت خصوصی در سال ۸۸ که نوار صوتی آن پخش شده، تلاش کرد از این جنایت فاصله گرفته و از آن تبری جوید. موسوی در صدد برآمد تا موضع گیری های تاییدآمیز اولیه خود در زمان جنایت را توجیه نماید. وی از جمله گفت شرایط آنزمان اقتضا میکرد که از نظام دفاع کند.
۴ . واکنش سایر مقامات نظام :
علی اکبر هاشمی رفسنجانی که جانشین وقت فرمانده کل قوا (خمینی) و رئیس مجلس نمایندگان بود در سال ۶۷ با حمایت از حرفهای موسوی اردبیلی در نماز جمعه که گفته بود اعدام مجاهدین نیازی به محاکمه ندارد به تایید این کشتار پرداخت و سالها بعد هم در یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگار خارجی گفت این حرفها شایعه از طرف مجاهدین برای پوشاندن تلفاتشان در عملیات نظامی شان است. رفسنجانی دست آخر هم برای تبری جستن از این جنایت از یک سو و برای پاسخگو نبودن در برابر حرفهایی که در گذشته زده بود از سوی دیگر، در کتاب خاطرات خود بطور کامل در این باره سکوت کرده و این موضوع را از خاطرات خود حذف نموده است.
موسوی اردبیلی نیز تلاش کرد تقصیر را گردن خمینی انداخته و بگوید با اینکه ما می گفتیم سر موضع نیستند و نیازی به اعدامشان نیست اما خمینی تاکید بر سر موضع بودن و کشتن همه می کرد.
کروبی نیز با گفتن اینکه « تاکنون هیچگاه ریز آن قضایا بررسی و چرایی آن مشخص نشده است و معلوم نیست چه اندازه ای در این ماجرا دخالت داشته اند» تلاش کرده همچنان پرده ابهام را روی آن جنایت هولناک توسط شخص خمینی، حفظ نماید.
تلاشی که بی پاسخ نماند و سعیده منتظری دختر آیت الله منتظری خطاب به موسوی و کروبی نوشت:
« چرا عملا کردارمان را به تاریخ می سپاریم تا آیندگان ناقد ما باشند؟ این وظیفه همگانی ماست که گذشته خود را نقد نماییم و اگر اشتباهی داشته ایم در صدد جبران آن بربیاییم این مهم برای دولتمردان ضروری تر است . آنها بایستی قبل از اینکه تاریخ و آیندگان به نقد کردار آنان بپردازند خود گذشته خود را نقد نمایند . حتما میدانید که نقد صادقانه به نفع جنبش سبز هم خواهد بود».
روشن است که کلیه دست اندرکاران این جنایت و نسل کشی، باید در برابر عدالت قرار گرفته و پاسخگوی اعمال ضدبشری خود باشند. این جنایت و کشتار بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ هرگز شامل مرور زمان نشده و نخواهد شد و دادخواهی خون آن شهیدان تا هر زمان که عدالت جاری شود، ادامه خواهد یافت.