Monday, 31 July 2023
مسیحیت از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران
با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تدوین قانون اساسی آن نظام حکومتی در ایران شکل گرفت که نظامی کاملاً ایدئولوژیک مبتنی بر دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت مطلقه فقیه بود. آیتالله خمینی همواره تأکید داشت که حفظ نظام از واجبات است و برای تأمین آن میتوان تمامی احکام شرع از قبیل نماز و روزه و حج و غیره را نیز حتی تعطیل کرد. بدین ترتیب از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی مردم ایران با رژیمی مواجه شدند که حاکمیت دینی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در آن تماماً در دست یک نفر و آن شخص ولیفقیه بود. به عبارت دیگر نظامی استبدادی و توتالیتر و آن هم از نوع دینی آن طبیعی است وقتی رژیمی استبدادی و مبتنی بر برداشتهای دینی و ایدئولوژیک باشد آحاد مردم هیچگونه حق ابراز نظر و عقیده و یا انتخاب دینی ندارند و همگی موظفند از آن نظام به عنوان یک حکومت دینی و الهی تبعیت کنند. هر گونه تخلف و یا ابراز عقیده و نظری که با آن زاویه داشته باشد نه تنها تحمل نمیشود که آن را مخالفت با حکم الهی و تقابل با حکم خدا و دین و پیامبر و قرآن تلقی نموده و مستحق سختترین مجازاتها میدانند. این نظم دینی توسط آیتالله خمینی و خامنهای و نهادهای دینی دستساز آنها مثل مجلس شورای اسلامی؛ شورای نگهبان قانون اساسی به صورت قوانین دینی و حکومتی تدوین و به اجرا در آمد. ثمره آن تبدیل کشور به پیروانی حاکم و اکثریتی که از هیچگونه حق و حقوق متداول و شناخته شده بینالمللی برخوردار نبودند گردید. بهتر است در گام نخست نگاهی به قرآن به عنوان مانیفست و دستورالعملی که آحاد مسلمانان موظف به تبعیت از احکام مندرج در آنند بیندازیم. قرآن هیچگونه احترامی برای اهل کتاب (مسیحی؛ یهودی؛ زرتشتی) قایل نیست، در شرع اسلام ارزش مردم به انسان بودن آنان نیست، بلکه به دین و ایمان شان است. در قرآن آمده است: با کسانی که به الله و قیامت ایمان نمیآورند و حرام داشتهی الله و رسولش را حرام نمیدانند و به دین الحاق (اسلام) متدین نمیشوند قتال کنید(آنها را بکشید). مگر به دست خویش جزیه (باج و خراج) بپردازند؛ و بدین ترتیب خوار و پست شوند. توجه شود که در این آیه نیامده است که با کسانی یا با اهل کتابی که بر مسلمانان تاختهاند یا ستم نمودهاند، بایستی قتال شود؛ بلکه، آمده است که با کسانی که به الله و روز آخر ایمان نمیآورند و حرام داشتهی الله و رسولش را حرام نمیدانند و به دین الحاق (اسلام) متدین نمیشوند بایستی قتال شود. البته، این قتال درمورد اهل کتاب بایستی تا به آنجا ادامه یابد که آنان تبدیل به پیروانی خوار و ذلیل شوند. واژهی بکار رفته، واژهیِ ساغر هست و به معنای کسی که خوار و پست هست یا در خواری و پستی افتاده، است. این واژه در تمام مواردی که در قرآن به کار رفته به همین معناست؛ مثلاً: آیهیِ ۱۳ از سوره الاعراف. حال، با وجود چنین احکام به اصطلاح الهی، آیا میتوان انتظار داشت که قرآن اجازه دهد مسیحیان در ایران به یک پیروان فعال و تبشیری تبدیل شوند؟ (تبشیر در لغت به معنای بشارت دادن و مژده آوردن است و خود واژه انجیل نیز به معنای بشارت و نوید است (لوقا، ۲: ۱ متی، ۲۶: ۱۳؛ مرقس، ۱:۱) مقامات جمهوری اسلامی واژه تبشیری را درمورد کلیساهای فارسی زبان پروتستان مانند کلیسای جماعت ربانی و کلیسای انجیلی به کار میبرند. اما چرا درحالی که پیروان مسیحی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده، جمهوری اسلامی این مسیحیان را مورد حمله قرار میدهد؟ مسیحی خوب، مسیحی بد، مسیحیان ایرانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند، متعلق به کلیساهای قومی از جمله کلیسای ارامنه یا آشوری هستند. مراسم در این کلیساها مانند کلیسای کاتولیک آشوری و کلیسای گریگوری ارامنه، به زبان غیر فارسی و برای غیرمسلمان برگزار میشود و مسلمانان درصورت درخواست و علاقه نیز نمیتوانند درس مسیحیت یاد بگیرند و به مسیحیت بپیوندند. درحالی که این مسیحیان بیآزار و خوب به شمار میروند، کلیساهایی نیز در ایران وجود دارند که مراسم خود را به زبان فارسی برگزار میکنند و مسلمانان درصورت علاقه میتوانند از اصول مسیحیت بیاموزند و تحت شرایطی و پس از طی مراحلی مسیحی شوند. (کلیسای خانگی) این مسیحیان نوکیش و مسیحیانی که به زبان فارسی موعظه میکنند مسیحیان بدی به شمار میروند که جمهوری اسلامی از آنها به عنوان تبشیری یاد میکند. در واقع کلیساهای تبشیری که جمهوری اسلامی آنها را دندان تیز کرده و منحرف میخواند، کلیساهای پروتستانی هستند مانند کلیساهای انجیلی و جماعت ربانی که صدها میلیون عضو در سراسر جهان دارند و محدود به کشور و یا گروه خاصی نمیشوند. در این کلیساها، در ایران، اقوام مختلف و همچنین نوکیشان مسیحی در کنار یکدیگر مراسم عبادتی خود را به جا میآورند. با توجه به دستگیری گسترده نوکیشان مسیحی در ایران از آمار کل افرادی که به دلیل تغییر دین در ایران دستگیر شدهاند، اطلاع دقیقی در دسترس نیست. اما آن چه به وضوح به چشم میآید، در چند سال اخیر، تعداد قابل توجهی از نوکیشان مسیحی توسط جمهوری اسلامی در کشور دستگیر شدهاند. این درحالی است که مطابق با ماده ۱۸اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی عقیده، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و برگزاری آن در محیط عمومی یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.