اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Thursday, 20 July 2023

سپاه، تروريسم و میلیتاریسم ايرانی در ميدان جهانی



سپاه، تروريسم و میلیتاریسم ايرانی در ميدان جهانی

۲۴/مرداد/۱۳۸۶
  • کیوان حسینی

آیت الله علی خامنه ای و رژه نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

اگر نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروه های تروريستی وزارت امور خارجه آمريکا جای بگيرد، اين تحول به همان اندازه که برای دولت آمريکا، موضوعی کاملا منحصر به فرد و بی سابقه خواهد بود، برای اين تشکيلات نظامی بزرگ نيز، چالشی است که برای نخستين بار با آن رو به رو خواهد شد.

فهرست گروههای تروريستی که از سال ۲۰۰۱ ميلادی و به دستور رييس جمهوری آمريکا تهيه می شود، تلاشی است برای قطع ارتباطات مالی سازمان هايی که به گفته دولت آمريکا در «تروريسم بين المللی» دست دارند.

در اين فهرست نام سازمان هايی چون القاعده، مجاهدين خلق، حماس و حزب کارگران کردستان ترکیه (پ کا کا) ديده می شود. اگر نام سپاه پاسداران به اين فهرست افزوده شود، برای نخستين بار سازمانی با ابعاد يک ارتش رسمی – با ساختاری شبيه به يک ارتش - از سوی وزارت امور خارجه آمريکا به عنوان يک سازمان «تروريست» معرفی خواهد شد.

در اين صورت سپاه پاسداران نيز که فعاليت گسترده اش در عرصه اقتصاد و سياست ايران، از سوی منتقدانش به شکل گيری «میلیتاریسم» در ايران تعبير شده بود، برای نخستين بار به شکلی گسترده و همه جانبه، هدف سلسله تحريم های اقتصادی و محدوديت های مالی قرار خواهد گرفت.

سابقه برخورد تصميم گيران واشينگتن با سازمان هايی از اين دست نشان می دهد که ورود نام سپاه پاسداران به فهرست معروف تروريست های جهان، تنها به مسدود کردن دارايی های تک تک اعضای آن در خاک آمريکا يا ممنوعيت معامله با آنها ختم نمی شود.

آمريکا تا امروز گام به گام به گستره تحريم های جمهوری اسلامی ايران افزوده است. نام چندتن از اعضای سپاه و شرکت های وابسته به آن از قطعنامه های سازمان ملل سر درآورده است. برخی مقام های آمريکايی در تورهای اروپايی، به دولت ها، بازرگانان عمده و بانک ها فشار می آورند که به جبهه تحريم ايران بپيوندند.

و در اين شرايط است که ناگهان وزرات امور خارجه آمريکا بر روی نهادی دست گذاشته که کمابيش، در جای جای مناسبات سياسی، اقتصادی و امنيتی ايران حضور دارد: سپاه معروف پاسداران!

پاسدارهای ديروز و کت و شلواری های امروز

شايد نام سپاه پاسداران در ذهن مخالفان کهنه کار جمهوری اسلامی ايران، تصويری دهشتناک و خشن خلق کند، اما با گذشت نزديک به ۲۸ سال از تاسيس اين سازمان نظامی، اگر کارکردهای سپاه يکسره دگرگون نشده باشند، چهره پاره ای از رهبران سابق سپاه، دستخوش تحول شده است.

پاسدارهای ديروز، اين روزها مانند محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری، لبخند می زنند. چون محمد باقر قاليباف، شهردار تهران، کت و شلوار سفيد می پوشند. مانند علی لاريجانی، دبير شورای عالی امنيت ملی از واژه هايی فاخر در صحبت هايشان استفاده می کنند و همانند محسن رضايی، خود را نظريه پرداز مسايل استراتژيک معرفی می کنند.

سپاه پاسداران که به گفته مخالفان جمهوری اسلامی در سرکوب های سياسی ابتدای پيروزی انقلاب سال ۵۷ نقش داشته، سال ها است که گستره نفوذ خود را وسعت بخشيده و به تشکيلاتی کاملا متفاوت با آنچه در ابتدای شکل گيری وجود داشته، بدل شده است.

سپاه پاسداران که به گفته مخالفان جمهوری اسلامی در سرکوب های سياسی ابتدای پيروزی انقلاب سال ۵۷ نقش داشته، سال ها است که گستره نفوذ خود را وسعت بخشيده و به تشکيلاتی کاملا متفاوت با آنچه در ابتدای شکل گيری وجود داشته، بدل شده است.

اين تشکيلات که دفاع از «انقلاب اسلامی ايران»، در نامش هويدا است، برای اين «وظيفه»، در هر مقطعی، راهی تازه انتخاب کرده است.

پيش از جنگ، حذف انقلابيونی که به آيت الله خمينی وفادار نبودند، در دوران جنگ، حضور فعال در نبرد با ارتش صدام حسين و بعد از جنگ، تلاش برای تداوم نظام سياسی دينی که با انقلاب شکل گرفته بود، ساده ترين تصوير مراحل گوناگون فعاليت های اين تشکيلات پيچيده در ۲۷ سال اخير است.

اما به گفته صاحب نظران تلاش برای تداوم قدرت روحانيون، برای سپاه پاسدارانی که با پايان جنگ، حتی تک کرسی خود را در دولت از دست داد، روندی ساده نبوده و نيست.

پاسدارهای سرشناس برای اين هدف خود، با اتکا به حمايت يکی از دو گروه سياسی قدرتمند جمهوری اسلامی، يعنی محافظه کاران، چنان در هزارتوی قدرت اين نظام سياسی رخنه کردند که حالا به سختی می توان سپاه را از اين گروه سياسی تميز داد. آنها اصولا بخش بزرگی از محافظه کاران امروز را تشکيل می دهند.

اوج نفوذ و قدرت

به گفته پاره ای تحليل گران، کليدی ترين چالشی که رو در رويی سپاه پاسداران با سياستمدران مخالف با حضور نظاميان را در عرصه عمومی عيان کرد، به قدرت رسيدن محمد خاتمی در جمهوری اسلامی ايران بود.

در سال هفتاد و شش، با حضور «اصلاح طلبان» در کاخ رياست جمهوری، سپاه با گروهی رو به رو شد که جمعی از آنها همرزمان سابق بودند، اما با شعارهايی از پلکان قدرت بالا رفتند که مبنای توجيه حضور نظاميان را در سياست زير سوال می بردند.

با به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد که خود سپاهی خوانده می شد، مناسبات حضور سپاه در اقتصاد و سياست ايران، چهره ای کاملا آشکار به خود گرفت و اين سازمان از يک نيروی نظامی منتقد برخی سياستمدران، به تشکيلاتی فعال در عرصه های غيرنظامی بدل شد.

سردارانی که بر پايه گزارش هايی تاييد نشده، با رهبر جمهوری اسلامی ايران رابطه نزديکی داشتند، در تمام مدت حضور اصلاح طلبان در قدرت ساکت ننشستند. آنها هرازگاهی بيانيه هايی که «تهديد آميز» خوانده می شد صادر کردند، به رييس جمهوری نامه سرگشاده نوشتند و حتی خود به ميدان سرکوب منتقدان در مقاطعی چون شورش دانشجويان در سال ۷۸، وارد شدند.

اما با به قدرت رسيدن محمود احمدی نژاد که خود سپاهی خوانده می شد، مناسبات حضور سپاه در اقتصاد و سياست ايران، چهره ای کاملا آشکار به خود گرفت و اين سازمان از يک نيروی نظامی منتقد برخی سياستمدران، به تشکيلاتی فعال در عرصه های غيرنظامی بدل شد.

در حال حاضر تنها پنج تن از اعضای کابينه محمود احمدی نژاد سابقه فعاليت های امنيتی و نظامی ندارند.

در زمينه فعاليت های اقتصادی اگر چه هنوز سپاه پاسداران گزارشی از مسايل مالی خود منتشر نمی کند و بودجه اين تشکيلات نيز کماکان محرمانه مانده است، اما دولت از امضای قراردادهای کلان چند ميليون دلاری با سپاه در حضور خبرنگاران هيچ ابايی ندارد.

از مهم ترين قراردادهايی که به اين شکل به امضا رسيد، قرارداد احدث خط لوله گاز عسلويه – ايرانشهر بود که ارزش آن يک ميليارد و ۳۰۰ ميليون دلار است. وزير نفت، در زمان امضای اين قرار داد با سردار رحيم صفوی، به خبرنگاران گفت که در اين پروژه «ترک تشريفات» شده و سپاه در گرفتن اين پروژه هيچ رقيبی نداشته است.

امضای علنی اين قرار داد از سوی برخی ناظران، اعلام عمومی ورود سپاه به عرصه نفت – حياتی ترين بخش فعاليت اقتصادی در ايران – تفسير شد.

پيش از آن سپاه از انتشار روزنامه و توليد فيلم سينمايی تا انواع فعاليت های اقتصادی نقش داشت. چنين شرايطی برای وابستگان سپاه، «اوج نفوذ و قدرت» توصيف شده است.

بن بست سپاه در اصلاح طلبی ايرانی

به گفته شماری کارشناسان مسايل ايران، رويارويی آمريکا با سپاه پاسداران که از ۱۲۵ هزار نيرو، قدرت سياسی گسترده، حمايت مالی يک دولت نفتی، نفوذ جدی ميان شيعيان عراق و لبنان و همچنين قدرت نظامی قابل ملاحظه ای برخوردار است، می تواند به مقابله ای طولانی مدت و حتی خونبار بدل شود.

اگر جمهوری اسلامی ايران در دهه ۶۰ خورشيدی، نظامی مبتنی بر نفوذ روحانيون در جامعه، با اتکا به وجهه کاريزماتيک آيت الله خمينی توصيف می شد، در سال های اخير، بارها برخی فعالان جامعه مدنی، تشکيلات امنيتی، نظامی، سياسی و اقتصادی سپاه پاسداران را «پايه های مستحکم» اين نظام دينی توصيف کرده اند و کمتر نامی از روحانيون مذهبی به ميان کشيده می شود.

اين در حالی است که در عرصه مناسبات داخلی سياست روز ايران نيز، برخی اصلاح طلبان – دستکم در لايه های تندروتر – پيش از اين به صراحت گفته اند که اصلاحات نظام سياسی ايران به بن بست سپاه پاسداران برخورد کرده است.

عليرضا رجايی، از ملی – مذهبی های اصلاح طلبی که تا يک قدمی ورود به مجلس شورای اسلامی، در جريان مبارزات انتخاباتی مجلس ششم حضور داشت، از جمله کسانی بود که سال گذشته در يک سخنرانی، سپاه پاسداران را سد اصلی اصلاح طلبی در ايران معرفی کرد.

اگر جمهوری اسلامی ايران در دهه ۶۰ خورشيدی، نظامی مبتنی بر نفوذ روحانيون در جامعه، با اتکا به وجهه کاريزماتيک آيت الله خمينی توصيف می شد، در سال های اخير، بارها برخی فعالان جامعه مدنی، تشکيلات امنيتی، نظامی، سياسی و اقتصادی سپاه پاسداران را «پايه های مستحکم» اين نظام دينی توصيف کرده اند و کمتر نامی از روحانيون مذهبی به ميان کشيده می شود.

اما اينکه آيا روش های مقابله جويی دولت کنونی ايالات متحده آمريکا، در اوضاع سياسی ايران، چه تاثيری – چه مثبت و چه منفی – خواهد گذاشت، از سوالاتی است که در حال حاضر پاسخ آن بيشتر با گمانه زنی همراه است.

برخی از آگاهان سياسی ايران، معتقدند که سخت گيری های خارج از ايران، برای تندروهای داخل، به ويژه نظاميان، مشروعيت خشونت و توجيه های عوام فريبانه برای سرکوب جنبش های آزادی خواهانه به ارمغان می آورد.

در برابر کم نيستند صاحب نظرانی که می گویند، رشد «اختاپوسی» يک سازمان نظامی قدرتمند چون سپاه، در سال های اخير چنان بی مرز و محدوده پيش می رود که اگر مقابله ای جدی با آن صورت نگيرد، خاتمه کار، چيزی جز خشونتی سخت نخواهد بود.

در هر دو صورت، آنچه اين سال ها مدام در زبان برخی آگاهان، «میلیتاریسم» رو به گسترش جمهوری اسلامی ايران توصيف می شود، همانند بسياری حکومت های مبتنی بر قدرت نظاميان، در صورت ريشه دواندن و رشد و باليدن، مجموعه ناملايمات خاورميانه توفان زده را، بار ديگر در آستانه آشوب و خشونت های تازه قرار می دهد؛ خشونتی که به گفته ناظران می تواند اين بار، سخت تر از هميشه باشد.

یک زن معترض در گنبدکاووس بازداشت شد.ترس جمهوری کثیف اسلامی ضد بشری از آزادی زنان

یک زن معترض در گنبدکاووس بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – یک زن مخالف حجاب اجباری در پی سر دادن شعارهایی اعتراضی در یکی از میادین گنبدکاووس، توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک زن معترض در شهر گنبدکاووس بازداشت شد.

یک شاهد عینی لحظه بازداشت این شهروند به هرانا گفت: “بعد از ظهر سه شنبه بیست و هفتم تیرماه، یک زن مخالف حجاب اجباری که در یکی از میدان های شهر گنبدکاووس اقدام به سر دادن شعارهایی اعتراضی علیه رهبری جمهوری اسلامی کرده بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.”

وی بدون اشاره به هویت این شهروند، اظهار داشت که بازداشت این زن معترض همراه با ضرب و شتم صورت گرفته است.

تا لحظه تنظیم این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه وی اطلاعی حاصل نشده است.

ترس خامنه ای از آزادی بیان معلمان



#کوکب_بداغی_پگاه، معلم ساکن شهرستان #ایذه توسط هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان، به انفصال موقت از خدمت به مدت یک ماه محکوم شد.
براساس حکمی که توسط شعبه دو هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان در تاریخ بیست و هفتم تیر صادر و به این معلم ابلاغ شده است، وی به دلیل شرکت در اعتراضات معلمان و سخنرانی در جریان اعتراضات به انفصال موقت از خدمت به مدت یک ماه محکوم شده است.

قانون اساسی:
اصل ۲۲-رعایت حقوق ذاتی و شهروندی (امنیت زندگی)
اصل ۲۴-حق آزادی قلم و بیان
اصل۲۷-حق آزادی تجمع و تظاهرات
اصل ۲۸-حق امنیت کار
اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون

اعلامیه جهانی حقوق بشر:
ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون
ماده ۱۹- حق آزادی بیان
ماده ۲۰-حق آزادی تجمع و تظاهرات
ماده ۲۲- حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی
ماده ۲۳-حق امنیت کار

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران 
#مهسا_امینی 
#vvmiran 
@baschariyat 
#MahsaAmini

یک بلاگر توسط ماموران اطلاعات سپاه در گرگان بازداشت شد

یک بلاگر توسط ماموران اطلاعات سپاه در گرگان بازداشت شد

خبرگزاری هرانا – روابط عمومی سازمان اطلاعات سپاه نینوا استان گلستان، از بازداشت یک بلاگر در گرگان به دلیل آنچه “ترویج سبک زندگی غربی” عنوان شده است، خبر داد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بسیج، یک بلاگر توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه در گرگان بازداشت شد.

روابط عمومی سازمان اطلاعات سپاه نینوا استان گلستان با انتشار اطلاعیه ای در این رابطه، ” ترویج سبک زندگی غربی” را از دلایل بازداشت این فرد عنوان کرد.

در این اطلاعیه آمده است که بازداشت این شهروند با دستور مقام قضایی صورت گرفته است.

گفته می شود، صفحه اینستاگرامی وی نیز با ۱۰۰ هزار دنبال کننده مسدود شده است.

در این گزارش به هویت شهروند بازداشتی، اتهامات مطروحه و محل نگهداری وی اشاره ای نشده است.

دو قتل ناموسی دیگر در پیرانشهر و ورامین




دو قتل ناموسی دیگر در پیرانشهر و ورامین

۱۸/تیر/۱۴۰۲

رادیو فردا

عکسی که از زیلان ایواز، دختر پیرانشهری کشته‌شده توسط پدرش با انگیزه ناموسی، در منابع خبری منتشر شده است

منابع خبری از قتل یک دختر ۱۸ ساله در پیرانشهر واقع در آذربایجان غربی توسط پدرش و قتل یک مادر توسط پسرش در ورامین، هردو با انگیزه «ناموسی»، خبر می‌دهند.

سایت حقوق بشری هانا نام این دختر پیرانشهری را «زیلان ایواز» اعلام کرده و در خبری آورده است که پدر زیلان پس از اطلاع از رابطە دخترش با یک پسر، روز جمعه ۱۶ تیر او را با اسلحه کُلت کمری کشته شده است.

درباره وضعیت پدر این دختر و بازداشت او تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است.

در همین حال «همشهری‌آنلاین» روز یک‌شنبه ۱۸ تیر گزارشی از دادگاه قتل «فجیع» یک مادر توسط پسرش در ورامین منتشر کرده است.

بر اساس این گزارش یک پسر ۲۲ ساله با هویت «شهرام» در سال ۱۳۹۹ اقدام به کشتن مادر خود و شریک زندگی او با انگیزه «دفاع از ناموس و آبرو» کرده و در دادگاه نیز گفته است که از این اقدام خود پشیمان نیست و «اگر صد بار دیگر هم این اتفاق بیفتد» باز هم مادر خود را خواهد کشت.

بیشتر در این باره: آمار «رسمی» زن‌کشی در ایران: در دو سال گذشته هر چهار روز، یک زن به قتل رسیده است

روزنامه شرق ۱۴ تیر امسال‌ در گزارشی تحقیقی و با بررسی آمار «زن‌کشی» در رسانه‌ها از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ اعلام کرد که در دو سال گذشته به‌طور میانگین هر چهار روز، یک زن‌ در نقاط مختلف کشور توسط یکی از مردان خانواده خود به قتل رسیده است.

در این گزارش رقم «زن‌کشی» در بازه زمانی دوساله ۱۶۵ مورد اعلام شده، اما آمده است: «این آماری است که رسانه‌ای شده و به‌زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف کشور، زن‌کشی‌های زیادی هم رخ می‌دهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه مورد نظر مخابره نمی‌شود.»

بر اساس گزارش شرق بر خلاف باور عمومی که «اغلب زن‌کشی‌ها در شهرها و روستاهای دورافتاده انجام می‌شود»، در دو سال گذشته و از میان ۱۶۵ زن به قتل رسیده، ۴۱ زن «بیخ گوش پایتخت» کشته شده‌اند.

در نبود نهادها و رسانه‌های مستقل در ایران و فشارهای امنیتی بر فعالان حقوق زنان از سوی جمهوری اسلامی، شفافیتی در آمار زنان کشته‌شده به دلیل مسائل ناموسی، خشونت خانگی، مالی و غیره به دست مردان خانواده‌ها، وجود ندارد.

در مواجهه با عاملان قتل‌های ناموسی در ایران خلاء‌های قانونی بسیاری وجود دارد که مورد انتقاد فعالان حقوق بشر ایران است. از جمله این که بر اساس ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، پدران قاتل محسوب نمی‌شوند و در صورت اثبات جرم به دلیل قتل فرزندان خود، حداکثر به پرداخت دیه و حبس تا ده سال محکوم می‌شوند.

در بسیاری از موارد هم که قتل ناموسی توسط سایر مردان خانواده صورت می‌گیرد، اولیای دم با گذشت از خون فرزند خود، زمینه آزادی قاتل را فراهم می‌کنند.


هر چهار روز یک زن‌کشی؟/ بررسی قتل حداقل ۱۶۵ زن توسط مردان خانواده در دو سال گذشته

هر چهار روز یک زن‌کشی؟/ بررسی قتل حداقل ۱۶۵ زن توسط مردان خانواده در دو سال گذشته

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در دو سال گذشته و از میان ۱۶۵ زن به قتل رسیده، ۴۱ زن در استان تهران کشته شده‌اند؛ بیخ گوش پایتخت. لازم به تأکید است که این آمار صرفا مبتنی بر «زن‌کشی» به تعبیر صریح آن رسانه‌های رسمی است و موارد متعدد خودکشی زنان که برخی از آن‌ها به اجبار خانواده انجام شده و برخی برای فرار و خلاصی از خشونت خانگی، کودک‌همسری و… به هیچ عنوان لحاظ نشده است.
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ شرق نوشت: سرشین، مهین‌تاج، مریم، دنیا، شبنم، معصومه، روژین، شکیلا، پرستو، فرشته و ستایش هم‌داستان شدند؛ از بهار ۱۴۰۲ پیش‌تر نرفتند و گور سرد، پذیرای تن جوان و زخم‌آلود آن‌ها شد. تن جوان سرشین در خاک مریوان پنهان شد و سر تراشیده مریم در خاک خوی فرو رفت. قلب جوان فرشته و ستایش در یکی از روستاهای لرستان آرام گرفت و تن پراکنده روژین در کرمانشاه. زنان جوانی که هر کدام به دست شوهر، پدر یا برادرشان به قتل رسیدند، زندگی‌شان ناگهان ته کشید، اما آب از آب دنیا تکان نخورد و جهان از مظلومیتشان از هم نپاشید.

فقط در سه ماه نخست امسال حداقل ۲۷ زن بنا بر دلایل مبتنی بر ناموس توسط شوهر یا پدرشان به قتل رسیدند. البته این آماری است که رسانه‌ای شده و به زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف کشور، زن‌کشی‌های زیادی هم رخ می‌دهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه مورد نظر مخابره نمی‌شود.

این گزارش به دنبال تحلیل علل زن‌کشی نیست، یک گزارش صرفا تحقیقی، روایی و مبتنی بر آمار است؛ آمار رسمی و تأییدشده در رسانه‌های رسمی کشور که می‌گوید در دو سال گذشته یعنی از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زن‌کشی در کشور انجام شده است؛ یعنی به‌طور میانگین هر چهار روز، یک زن در نقاط مختلف کشور به دست یکی از مردان خانواده‌اش به قتل رسیده است؛ شوهر، پدر، برادر و در مواردی شوهر سابق، عمو، دایی، پدرشوهر و در موارد معدودی مردان دورتر خانواده. برای دستیابی به این آمار، صفحه حوادث هر روز روزنامه ایران، اعتماد و چند خبرگزاری ازجمله رکنا و ایمنا در دو سال گذشته بررسی شده است.




قتل ناموسی دختر ۱۵ ساله به خاطر یک اس‌ام‌اس

گروه حوادث: «زیلان. ا»؛ دختر ۱۵ ساله‌ای که روز جمعه ۱۶ تیر ماه جاری با اسلحه کلت کمری و با انگیزه ناموسی به خاطر دریافت یک «اس‌ام‌اس» (پیامک) به دست پدرش به قتل رسید.
 
به گزارش اعتماد،ساعت هفت و نیم، هشت صبح بود که صدای شلیک گلوله صدای پیامکی که از گوشی زیلان بلند شده را خاموش کرد. صدای شلیک گلوله در روستا پیچید و همسایه‌ها ابتدا به اورژانس و بعد به پلیس خبر دادند. پلیس، پدر زیلان را دستگیر کرد. حالا هم اهالی زیوه از این ماجرای غم‌انگیز در حیرت هستند و هم نزدیکان این دختر نوجوان. اهالی روستا در مورد این حادثه به «اعتماد» توضیح می‌دهند که پدر خانواده اصالتا اهل شهرستان پیرانشهر است. نزدیک پانزده، بیست سالی هست که برای زندگی به زیوه آمده‌اند. پدر مقتول کلا رفتار‌های خشونت‌آمیزی داشت. چه با خانواده خودش و چه با اهالی روستا.
 
از ابتدای سال جاری تاکنون بر اساس اخبار رسمی که توسط رسانه‌ها منتشر شده؛ زیلان؛ نهمین دختری است که به دست پدرش به قتل رسیده است. هرچند برخی از اخبار مربوط به دخترکشی یا اصلا منتشر نمی‌شود یا عنوان خودکشی به خود می‌گیرد.
 
۲۵ فروردین ماه، «مریم. س» ۳۴ ساله اهل دهستان الند شهرستان خوی در آذربایجان غربی با انگیزه ناموسی به دست پدرش به قتل رسید. هرچند پدر و برادران او وانمود کردند، مریم خودکشی کرده است.۲۷ فروردین ماه، «دنیا. ر» ۱۹ ساله اهل کرمانشاه توسط پدرش با انگیزه ناموسی به قتل رسید. شنیده‌ها حاکی از این است که پدر دنیا یک هفته پس از بازداشت آزاد شده است. در مورد این خبر نیز در ابتدا ادعا شده بود که دنیا به دست یکی از اقوام‌شان کشته شده است.

۹ اردیبهشت ماه، «شیروان» ۲۴ ساله اهل صفاییه در آذربایجان غربی با انگیزه ناموسی به دست پدرش به قتل رسید.۱۳ اردیبهشت ماه، «ستایش. م» ۱۶ ساله اهل روستای ابوالوفا در شهرستان کوهدشت استان لرستان با انگیزه ناموسی به دست پدرش قتل رسید.
۱۳ اردیبهشت ماه، «معصومه. م» ۲۹ ساله اهل روستای دم روستان کوهدشت استان لرستان با انگیزه ناموسی به دست پدرش به قتل رسید.۱۳ اردیبهشت ماه، «فرشته. م» ۱۹ ساله اهل شهرستان کوهدشت لرستان با انگیزه ناموسی به دست پدرش به قتل رسید.

۱۳ خرداد ماه، دختری ۳۷ ساله اهل ایلام به دلیل اختلافات خانوادگی به دست پدرش به قتل رسید.۱۳ خرداد ماه، «روژین. ع» ۱۷ ساله اهل شهرستان دیواندره در استان کردستان با انگیزه ناموسی به دست پدر و برادرش به قتل رسید. هرچند برخی منابع محلی به «اعتماد» گفتند که قتل به دست پدر روژین صورت گرفته است.۱۶ تیر ماه» زیلان. ا» ۱۵ ساله اهل روستای زیوه شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی با انگیزه ناموسی به دست پدرش به قتل رسید.....

روستای زیوه. روز حادثه
روستای زیوه در شهرستان پیرانشهر واقع در استان آذربایجان غربی است و حدود ۳۵۰ خانوار در آن ساکن هستند. وقتی حادثه رخ می‌دهد خبرنگار «اعتماد» برصدد می‌آید که برای دستیابی به اطلاعات بیشتر با اهالی و یکی از بستگان زیلان ارتباط برقرار کند. تمام اهالی ماجرای مربوط به زیلان را می‌دانستند و در مورد این اتفاق با ناراحتی صحبت می‌کردند. یکی از اهالی به «اعتماد» می‌گوید: «پدر زیلان دامدار بود و یک مغازه لبنیاتی داشت. اخلاق مناسبی در برخورد با مردم از خود نشان نمی‌داد. قبلا هم سابقه بدرفتاری با خانواده‌اش را داشت. شنیده‌ایم می‌گویند؛ به خاطر یک اس‌ام اس که در گوشی زیلان دیده، او را با کلت کمری به قتل رسانده است. هیچ کس هم نمی‌داند داخل پیام چه نوشته شده بود.»

«کامران عبداللهی» دهیار روستای زیوه نیز در تایید این اتفاق به «اعتماد» می‌گوید: «این روستا تقریبا ۳۵۰ خانوار دارد. بنابراین همه همدیگر را می‌شناسند. خبر درست است، اما نمی‌دانیم چرا این کار را کرده. جمعه بین ساعت ۸ الی ۹ صبح این اتفاق رخ داد.»یکی از بستگان این خانواده نیز به «اعتماد» می‌گوید: «پدر او با ما هم که اقوامش بودیم رفتار درستی نداشت. اکثرا با همه درگیر می‌شد. پرخاشگر بود. چندین بار هم با خانواده‌اش برخورد‌های نامناسب داشت.».اما عموی زیلان، در مورد این حادثه به سوالات «اعتماد» پاسخ می‌دهد.

زیلان چند سال داشت؟ آیا مدرسه هم می‌رفت؟
۱۵ سالش بود. سه سالی می‌شد که برادرم نمی‌گذاشت به مدرسه برود. سه خواهر و یک برادر دیگر هم دارد که از او کوچک‌تر هستند. در واقع زیلان فرزند اول خانواده بود.

دلیل اینکه پدر زیلان نمی‌گذاشت به مدرسه برود چه بود؟
برادرم دامداری دارد. بیشتر دلش می‌خواست بچه‌هایش در همان دامداری کار کنند. یک جورایی هم بددل بود.

شنیده شده برادرتان سابقه ضرب و شتم خانواده را داشته، درست است؟
بله؛ رفتار مناسبی نداشت و قبلا هم بچه‌هایش را مورد آزار قرار می‌داد. گاهی هم آن‌ها را کتک می‌زد.

پدر زیلان اعتیاد به مواد مخدر داشت؟
نه اصلا؛ سیگار هم نمی‌کشید ولی متاسفانه از نظر اخلاقی آدم عصبی بود.

برخی می‌گویند؛ زیلان به خاطر رابطه‌اش با یک پسر به قتل رسیده؟ چه اتفاقی می‌افتد که صبح جمعه این دختر نوجوان به قتل می‌رسد؟
والا چیزی که مادر زیلان به من گفته و برادرم هم در بازداشتگاه می‌گفت؛ این بود که ساعت ۸ صبح یک پیام برای گوشی زیلان می‌آید و پدر او هم پیام را می‌بیند و عصبانی می‌شود و این اقدام را انجام می‌دهد. بیشتر از این چیزی نبوده، یعنی مادر زیلان هم همین حرف‌ها را می‌گوید.

«شیما قوشه» حقوقدان در مورد فرزندکشی به دست پدر برای «اعتماد» توضیحاتی را ارایه می‌دهد.
در موارد مربوط به فرزندکشی پدر مجازات نمی‌شود؟ این قانون از کجا نشات می‌گیرد؟
قوانین مربوط به این موضوع در کشور ما از یک قاعده فقهی مبنی بر (انت و مالک لابیک) می‌آید. یعنی تو و مالت برای پدرت هستید. بنابراین مجوز کشتن فرزند از این قاعده گرفته شده. در نتیجه اگر پدر یا جد پدری (پدربزرگ پدری) فرزند یا نوه خود را بکشد، قصاص نمی‌شود. تا پیش از سال ۱۳۷۵ پدرانی که فرزندان خود را به قتل می‌رساندند حتی تعزیر هم نمی‌شدند. در واقع به نوعی از مجازات معاف بودند، اما قانونگذار سال ۱۳۷۵ برای قاتلانی که قصاص به آن‌ها تعلق نمی‌گرفت، مثل این مورد خاص یا موارد دیگر (غریبه‌ای که فردی را کشته و امکان بخشش او توسط اولیای دم وجود دارد) از جنبه عمومی جرم ۳ الی ۱۰ سال حبس را قرار داد. این قانون هم جرم‌نگاری شده است؛ اگر کسی به هر دلیلی شخصی را کشته و قصاص نشود سه الی ۱۰ سال حبس برای او در نظر گرفته می‌شود، اما قبل از این قانون پدر یا جد پدری از مجازات معاف می‌شده. در بیشتر موارد مربوط به این پرونده‌ها، قاتل پدر بوده است.

آیا اطلاع از قانون مجازات اسلامی درباره اینکه پدر مجازات نمی‌شود به افزایش این جنایت کمک می‌کند؟
بله؛ یکی از بارزترین این موارد پرونده رومینا اشرفی بود که بعد‌ها هم متوجه شدیم پدر با علم اینکه می‌دانسته مجازات نمی‌شود رومینا را کشته است. داماد خانواده وکیل بود و در جواب پدر رومینا که از او پرسید اگر دخترم را بکشم قصاص می‌شوم؟ گفته بود؛ نه. این یعنی مجوز کشتن را داری... ضمن اینکه از پدر رومینا در دادگاه پرسیده بودند چرا بهمن خاوری (پسری که با رومینا در ارتباط بود) را نکشتی؟ پدر رومینا جواب داده بود که اگر او را می‌کشتم، قصاص می‌شدم. پس پدر کاملا آگاهانه تصمیم به قتل دخترش گرفت. بنابراین این جواز قانونی باعث افزایش تعداد فرزندکشی به معنی عام نه لزوما دخترکشی شده است.

اگر نگرانی از قصاص بود شاید تعداد این نوع قتل‌ها کمتر می‌شد. البته این را هم بگویم که صرفا دانستن مجازات قصاص از تعداد آن کم نمی‌کند. کما اینکه بسیاری از قاتلان با علم اینکه می‌دانند قصاص می‌شوند دست به ارتکاب قتل می‌زنند. در نتیجه در نظر گرفتن مجازات سنگین لزوما به معنای کم کردن یا پایان آن جرم نیست، اما موضوعی که با قطعیت می‌توان درباره آن صحبت کرد، «مجازات نداشتن فرزندکشی» است. یعنی ممکن است باعث افزایش این نوع قتل‌ها شود. همان طور که می‌بینیم تعداد مادرانی که فرزندان خود را می‌کشند خیلی کمتر از پدرانی است که فرزندان خود را به قتل می‌رسانند. چرا، چون مادر قصاص می‌شود.

قانون مربوط به فرزندکشی به دست پدر قابلیت اصلاح دارد؟
از نظر من بله؛ درست است که این قاعده از فقه آمده ولی، چون فقه ما برگرفته از فقه امامیه است و فقه امامیه در مقایسه با فقه اهل تسنن پویا و با مختصات زمان و مکان قابل تغییر است. در حالی که فقه اهل تسنن همان چیزی است که در شرع اسلام آمده و قابل تغییر هم نیست. نمونه‌ای از این تغییرات هم قبلا اعمال شده است. نمونه بارز آن دیه اقلیت‌های غیرمسلمان ساکن در ایران بود. تا قبل از سال ۱۳۸۲ دیه اقلیت‌ها تقریبا یک دهم دیه مسلمان‌ها بود. یعنی اگر دو نفر با هم در یک ماشین بودند و فوت می‌شدند و یکی از آن‌ها مسیحی بود دیه او یک دهم فرد مسلمان بود.

اتفاقی که افتاد رهبری از باب حکم حکومتی فتوا داد و دیه اقلیت‌ها برابر با فرد مسلمان شد و یک تبصره به ماده ۲۹۵ قانون سابق مبنی بر همین فتوا اضافه شد، اما بحث تساوی دیه زن و مرد هنوز برابر نیست. به خاطر جنبش زنان که تمام این سال‌ها از مشروطه تاکنون فعالیت داشتند، دیوان عالی رای صادر کرد و صندوقی را تهیه کردند مبنی بر خسارت‌های جانی که از آن پرداخت می‌کنند. هرچند اسم آن دیه نیست و هنوز هم دیه زن و مرد در ایران برابر نشده است. البته در مورد این صندوق نیز نقد‌های بسیاری وجود دارد. مبنی بر اینکه چرا از بودجه عمومی باید تامین شود. در این میان برای شخصی که خسارت دیده هست اتفاق خوبی افتاد و آن این است که برابر یک مرد دیه دریافت می‌کند. در نتیجه به صورت کلی تمام احکامی که از شرع اسلام آمده به این دلیل که قانون ما مدعی است از فقه امامیه گرفته شده، امکان تغییر دارد.

در مورد بحث فرزندکشی وکلایی مثل من و برخی دیگر که اساسا با قصاص مخالف هستیم، معتقدیم مجازات سنگین شاید از افزایش تعداد فرزندکشی‌ها کم کند. بنابراین مجازات تعزیری (۳ الی ۱۰ سال حبس) در بحث فرزندکشی باید سنگین‌تر شود و مدت حبس پدر بیشتر باشد. پس از قتل رومینا اشرفی موضوع مجازات سنگین برای پدر در مجلس مطرح شد و حتی قرار بود با نام قانون رومینا بررسی شود، اما متاسفانه دوره مجلس تمام شد. آنجا پیشنهاد شد که مجازات پدری که فرزندش را می‌کشد تا ۲۵ سال حبس افزایش پیدا کند.