پس از نماز جمعه زاهدان و خطبههای انتقادی مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی، شهروندان مانند جمعههای گذشته قصد برگزار کردن راهپیمایی اعتراضی مسالمتآمیز داشتند که از سوی نیروهای نظامی و امنیتی محاصره شدند.
Friday, 20 October 2023
حمله خشونتبار نیروهای امنیتی به نمازگزاران زاهدان و بازداشت دهها شهروند بلوچ
بر اساس گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال و اطلاعاتی که از سوی برخی رسانهها مانند حالوش منتشر شده است، عوامل جمهوری اسلامی ظهر جمعه ۲۸ مهر به نمازگزاران در زاهدان حملهور شده و اقدام به بازداشت خشونتبار دهها شهروند کردند. به گزارش منابع محلی، دستکم ۲۰۰ نفر بازداشت شدند.
Thursday, 19 October 2023
بهنام لایق پور از کشته شدگان اعتراضات سراسری
بهنام لایقپور» ۳۷ ساله یکی از جانباختگان اعتراضات سراسری ایران است که با جان باختن «مهسا امینی»، در شهرهای مختلف ایران آغاز شد. بهنام شامگاه چهارشنبه۳۰شهریور، به ضرب گلوله ماموران امنیتی جان باخت. هنرمندی که کارش طراحی و اجرای تتو و پیرسینگ بود و در آخرین پست اینستاگرامیاش اعلام کرده بود به احترام مردم ایران فعالیتهایش را تعلیق کرده است. نزدیکان او گفتند که پیکر او چهار روز بعد از کشته شدن، با این شرط که امضا کنند بهنام به دلیل سکته قلبی یا تصادف جان خود را از دست داده به آنها تحویل داده شد.
بهنام لایقپور متولد ۸ بهمن ۱۳۶۴ در رشت بود. او در شهر رشت، سالن تتو و پیرسینگ داشت و در صفحهٔ اینستاگرامی خود، اعلام کردهبود بهخاطر کشتهشدن مهسا امینی و خیزش ۱۴۰۱ ایران، فعالیت خود را تعلیق کرده. او دوستدختری به نام «غزل» داشت که میخواست تا قبل از نوروز ۱۴۰۲ با او ازدواج کند.
کشتهشدن
بهنام زخمی روی زمین افتاده بود و یکی از مامورها با اسلحه بالای سرش ایستاده بود و نمیگذاشت کسی به او کمک کند.
در تاریخ ۳۰ شهریور در جریان اعتراضات در شهر رشت، بهنام لایقپور که برای انجام کار خود به بیرون رفتهبود، نیروهای امنیتی به مردم یورش میبرند و از فاصلهٔ نزدیک به بهنام لایقپور شلیک میکنند. به گزارش رادیو زمانه، مأموران با اسلحه بالای سر بهنام ایستاده بودند تا کسی به کمک وی نرود و میگفتند «هر کسی برای کمک جلو بیاید، میزنیمش…» به گزارش رادیو زمانه نیروهای امنیتی دو بار با گلوله ساچمهای به گلو و قفسه سینه بهنام لایقپور شلیک کردند و تمام صورت و گلوی او پر از ساچمه بودهاست. به همین دلیل، گلولهها شریان گلو را پاره کرده و ساچمهها به داخل ریه او نفوذ کرده بود. پس از سه روز، پیکر بهنام لایقپور به خانوادهاش تحویل دادهشد و آنها مجبور شدند که باید بهنام لایقپور را در گورستان «بهشت رضوان رشت» در جادهٔ قزوین-رشت به به خاک بسپارند همچنین به آنها اعلام شد که اجازهٔ برگزاری مراسم را هم نخواهند داشت.[۲] اما در مراسم خاکسپاری بهنام لایقپور، تعداد زیادی از معترضان حضور داشتند.[
۳۰ شهریور در جریان اعتراضات در شهر رشت،نیروهای امنیتی به مردم یورش میبرند و از فاصلهٔ نزدیک به بهنام لایقپور شلیک میکنند.
مأموران با اسلحه بالای سر بهنام ایستاده بودند تا کسی به کمک وی نرود.
نیروهای امنیتی دو بار با گلوله ساچمهای به گلو و قفسه سینه بهنام لایقپور شلیک کردند و تمام صورت و گلوی او پر از ساچمه بود.
پس از سه روز، پیکر بهنام لایقپور به خانوادهاش تحویل دادهشد و آنها مجبور شدند که باید بهنام لایقپور را در گورستان «بهشت رضوان رشت» در جادهٔ قزوین-رشت به به خاک بسپارند همچنین به آنها اعلام شد که اجازهٔ برگزاری مراسم را هم نخواهند داشت
قانون اساسی:
اصل ۲۲-رعایت حقوق ذاتی و شهروندی (امنیت زندگی )
اصل۲۷-حق آزادی تجمع و تظاهرات
اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون
اعلامیه جهانی حقوق بشر:
ماده۳-حق حیات برای همه
ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون
ماده ۲۰-حق آزادی تجمع و تظاهرات
ماده۲۲-حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی
وکیل خانواده ژینا مهسا امینی به یک سال حبس محکوم شد
به گزارش شبکه حقوقبشر کردستان، صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل خانوادە ژینا مهسا امینی، از سوی شعبە ٢٨ دادگاە انقلاب اسلامی تهران بە ریاست قاضی عموزاد بە اتهام "فعالیت تبلیغی علیە نظام" به یک سال حبس تعزیری و به عنوان مجازات تکمیلی به مدت دو سال منع فعالیت در فضای مجازی محکوم شد.
بر اساس این گزارش، روز سهشنبه ۲۵ مهر پس از حضور علی رضایی، وکیل مدافع صالح نیکبخت، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، این حکم به وی ابلاغ شد.
علی رضایی در اطلاعیهای کە دویچه وله فارسی نیز بە نسخەای از آن دست یافتە، اعلام کرده است: «متأسفانه دادگاه بدون توجه به دفاعیات اینجانب و آقای نیکبخت، او را به حداکثر مجازات این اتهام یعنی یک سال حبس و نیز مجازات تکمیلی محکوم کرد.»
او همچنین گفتە کە تعیین حداکثر مجازات قانونی برای صالح نیکبخت "جای شگفتی" دارد.
شبکه حقوقبشر کردستان کە اخبار حقوقبشری در مناطق کردنشین ایران را پیگیری و منتشر میکند، پیشتر در گزارشی به نقل از یک منبع مطلع عنوان کردە بود: «نیکبخت با شکایت وزارت اطلاعات و بە اتهام "فعالیت تبلیغی علیە نظام" از طریق انجام مصاحبە با رسانەهای داخلی و خارجی و اعتراض به نظریه کارشناسی کمیسیون پزشکی قانونی درمورد مرگ ژینا امینی مورد محاکمە قرار خواهد گرفت.»
#صالح_نیکبخت، حقوقدان و وکیل خانوادە #ژینا_مهسا_امینی، از سوی شعبە ٢٨ دادگاە انقلاب اسلامی تهران بە ریاست قاضی عموزاد بە اتهام «فعالیت تبلیغی علیە نظام» به یک سال حبس تعزیری و مجازات تکمیلی محکوم شد
درخواست ۲۰۰ اهل قلم برای آزادی نیلوفر حامدی و الهه محمدی
۲۰۰ روزنامهنگار، خبرنگار و نویسنده در نامه سرگشادهای خواستار آزادی نیلوفر حامدی و الهه محمدی شدهاند. این دو خبرنگار در رابطه با پرونده قتل ژینا مهسا امینی بیش از یک سال است که در زندان بهسر میبرند.
مهسا امینی و "زن، زندگی، آزادی" برنده جایزه ساخاروف ۲۰۲۳
حقوق بشری "ساخاروف" اتحادیه اروپا به مهسا امینی و جنبش "زن، زندگی، آزادی" تعلق گرفت. پس از نوبل صلح به نرگس محمدی، این دومین جایزه معتبر جهانی است که در دو هفته گذشته به ایرانیان تعلق میگیرد.
سیاستایران
مهسا امینی و "زن، زندگی، آزادی" برنده جایزه ساخاروف ۲۰۲۳
10 ساعت پیش10 ساعت پیش
جایزه حقوق بشری "ساخاروف" اتحادیه اروپا به مهسا امینی و جنبش "زن، زندگی، آزادی" تعلق گرفت. پس از نوبل صلح به نرگس محمدی، این دومین جایزه معتبر جهانی است که در دو هفته گذشته به ایرانیان تعلق میگیرد.
https://p.dw.com/p/4XgRo
عکس تزیینیعکس: Jonathan Brady/PA Wire/empics/picture alliance
تبلیغات
مهسا امینی و جنبش "زن، زندگی، آزادی" از سوی پارلمان اروپا به عنوان برنده جایزه "ساخاروف" سال ۲۰۲۳ اعلام شدند.
روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا در سخنانی با اشاره به جانباختن ژینا مهسا امینی در شهریورماه سال ۱۴۰۱ و آغاز خیزش "زن، زندگی، آزادی" گفت: «پارلمان اروپا با افتخار در کنار افراد شجاعی است که به مبارزه برای برابری، عزت و آزادی در ایران ادامه میدهند. ما در کنار کسانی هستیم که حتی از زندان نیز به تلاشهایشان برای "زن، زندگی و آزادی" ادامه میدهند.»
این جایزه از سال ۱۹۸۸ هر سال به افراد و سازمانهایی اعطا میشود که از حقوق بشر و آزادی دفاع میکنند و در این مسیر هزینههای فراوانی پرداختهاند.
ویلما نونیز اسکورسیا و اسقف کاتولیک رولاندو آلوارز، دو چهره سرشناس دفاع از حقوق بشر در کشور نیکاراگوئه، و سه زن اهل لهستان، السالوادور و آمریکا که پارلمان اروپا از آنها با عنوان "رهبران مبارزه برای سقط جنین امن، آزاد و قانونی" یاد کرده، دیگر نامزدهای دریافت این جایزه معتبر حقوق بشری بودند.
https://p.dw.com/p/4XgRo
سیاستایران
مهسا امینی و "زن، زندگی، آزادی" برنده جایزه ساخاروف ۲۰۲۳
10 ساعت پیش10 ساعت پیش
جایزه حقوق بشری "ساخاروف" اتحادیه اروپا به مهسا امینی و جنبش "زن، زندگی، آزادی" تعلق گرفت. پس از نوبل صلح به نرگس محمدی، این دومین جایزه معتبر جهانی است که در دو هفته گذشته به ایرانیان تعلق میگیرد.
https://p.dw.com/p/4XgRo
عکس تزیینیعکس: Jonathan Brady/PA Wire/empics/picture alliance
تبلیغات
مهسا امینی و جنبش "زن، زندگی، آزادی" از سوی پارلمان اروپا به عنوان برنده جایزه "ساخاروف" سال ۲۰۲۳ اعلام شدند.
روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا در سخنانی با اشاره به جانباختن ژینا مهسا امینی در شهریورماه سال ۱۴۰۱ و آغاز خیزش "زن، زندگی، آزادی" گفت: «پارلمان اروپا با افتخار در کنار افراد شجاعی است که به مبارزه برای برابری، عزت و آزادی در ایران ادامه میدهند. ما در کنار کسانی هستیم که حتی از زندان نیز به تلاشهایشان برای "زن، زندگی و آزادی" ادامه میدهند.»
این جایزه از سال ۱۹۸۸ هر سال به افراد و سازمانهایی اعطا میشود که از حقوق بشر و آزادی دفاع میکنند و در این مسیر هزینههای فراوانی پرداختهاند.
ویلما نونیز اسکورسیا و اسقف کاتولیک رولاندو آلوارز، دو چهره سرشناس دفاع از حقوق بشر در کشور نیکاراگوئه، و سه زن اهل لهستان، السالوادور و آمریکا که پارلمان اروپا از آنها با عنوان "رهبران مبارزه برای سقط جنین امن، آزاد و قانونی" یاد کرده، دیگر نامزدهای دریافت این جایزه معتبر حقوق بشری بودند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
ژینا مهسا امینی، ۲۲ ساله اهل سقز، روز ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱ به بهانه "حجاب نامناسب" از سوی ماموران گشت ارشاد در تهران بازداشت و به ساختمانی در خیابان وزرا منتقل شد. او ساعاتی بعد به بیمارستان انتقال یافت و سه روز بعد، خبر جان باختن او به طور رسمی از سوی خانوادهاش تایید شد.
چند شاهد عینی در خودروی حامل او و همچنین در ساختمان وزرا تایید کردند که مهسا امینی دستکم در دو مرحله توسط ماموران گشت ارشاد مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
جانباختن ژینا مهسا امینی سرآغاز جنبش اعتراضی "زن، زندگی، آزادی" در میان ایرانیان در داخل و بسیاری از کشورهای جهان شد و ماهها ادامه یافت. این خیزش اعتراضی بهشدت از سوی جمهوری اسلامی سرکوب شد.
جایزه معتبر حقوق بشری "ساخاروف" در روز ۱۳ دسامبر اعطا میشود.
پارلمان اروپا پیشتر خبر داده بود که سه فراکسیون عمده این پارلمان روز ۲۹ شهریور مهسا ژینا امینی را نامزد دریافت این جایزه معتبر حقوق بشری کردند.
پرستو حکیم، مرضیه امیری و مطیعالله ویسا، سه فعال در زمینه آموزش از کشور افغانستان هم در میان نامزدهای اولیه این جایزه حقوق بشری بودند که از راهیابی به فهرست نامزدهای نهایی بازماندند.
به این ترتیب، این دومین جایزه معتبر جهانی در زمینه صلح و حقوق بشر است که در دو هفته اخیر به ایرانیانی تعلق میگیرد که برای دموکراسی و آزادی در ایران کوشش میکنند. در روز ۱۴ مهرماه جایزه نوبل صلح به نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در ایران، تعلق گرفت.
در سال ۲۰۱۲ جعفر پناهی، فیلمساز منتقد، و نسرین ستوده، حقوقدان مستقل و فعال حقوق بشر، دو ایرانی دیگری بودند که این جایزه را بهطور مشترک دریافت کرده بودند.
ساخاروف؛ از پدر بمب هیدروژنی تا مخالف سرسخت آن
این جایزه بهیاد آندره ساخاروف، فیزیکدان و مخالف سیاسی شوروی نامگذاری شده است.
او که به پدر بمب هیدروژنی شوروی شهره بود، زمانی که به قدرت تخریب این بمب پی برد به مخالف سرسخت آن تبدیل شد و در نامهای به برژنف، رهبر وقت شوروی، به نقص حقوق بشر در کشور اعتراض کرد.
ساخاروف، برنده جایزه نوبل صلح سال ۱۹۷۵، در زمینه خلع سلاح هستهای فعالیت زیادی کرد. او حدودا ۱۰ سال را در زندان و تبعید گذراند و در دسامبر سال ١٩٨٩ در ۶۸ سالگی درگذشت.
پارسا رضادوست از کشته شدگان اعتراضات سراسری
پارسا رضادوست متولد اول دی ۱۳۸۲ و محصلِ سال آخر هنرستان بود. رشتهٔ نقشهکشی میخواند و سیام شهریور ۱۴۰۱ در جریان سرکوب اعتراضات «زن زندگی آزادی» بر اثر اصابت گلولهٔ مأموران حکومتی در هشتگرد کرج کشته شد. خانوادهاش بر روی اعلامیهٔ او نوشتند «شادی کنید ای دوستان، من شادم و آسودهام، بوی جوانی بشنوید از پیکر فرسودهام.»
فیلمهای رقص و آواز پارسا مدتهاست که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود و حسام رضادوست، برادر پارسا، در گفتوگو با رادیو فردا میگوید که برادرش را سر کوچهٔ خودشان، در کوچهٔ آرزو، خیابان شقایق، در شهر جدید هشتگرد، با گلولهٔ مستقیم زدند و آمبولانس را برگرداندند، اجازه ندادند او را ببرد. کرکرهٔ یک فستفود که پارسا پناه گرفته بود را پایین کشیدند تا جان داد و بعد پیکرش را به زندان قزلحصار بردند و اثر انگشت از پیکر بیجانش گرفتند.شهناز اسلامی، مادر پارسا که بیمار و درگیر شیمیدرمانی است، به رادیوفردا میگوید که دوستش مانع رفتن پارسا به اعتراضات شده بود اما پارسا گفته بود: «تاامثال ما چهار نفر نرویم و تیر نخوریم، این مملکت مملکت نمیشود.»
مادرِ پارسا از تهدیدهای امنیتی در سالگرد فرزندش میگوید و اینکه اجازه ندادند مراسم سالگرد برگزار شود:
«یک روز مانده به سالگرد، دیدم شمارهٔ شخصی افتاده، من نتوانستم جواب بدهم. حسام جواب داد. گفتند مادرتان را بفرستید بیاید آگاهی. دو سه کلمه میخواهیم با او صحبت کنیم. دوباره به پسرم زنگ زدند که ساعت چهار بیایید اینجا خودتان را معرفی کنید. بچهام را کشتند، میخواهند تقدیرنامه بدهند؟ چی میخواهند بدهند که ما برویم؟ برویم که مثل امثال پدر مهدی کرمی، خانوادهٔ سارینا، ما را هم بگیرند و نگه دارند؟ از قبل هم تهدید کرده بودند که حق سالگرد ندارید. هم بچهمان را از دست بدهیم، هم حق نداشته باشیم. یک نفر که زباله آتش میزند را سریع میگیرند و اعدام میکنند ولی اینجا که دور تا دور دوربین است، کسی که شلیک کرده را نمیتوانند شناسایی کنند. نمیدانم چرا نمیتوانند شناسایی کنند. فقط خدا شناسایی کند. همین و بس.»
«از خدا میخواهم قاتل بچهام خودش بیاید بگوید من بودم. شاید یک ذره، یک طرف دلم آرام شود. جگرم از این میسوزد که این بچه چقدر مهربان بود. این همه صدایش کردیم یک بار نگفت بله. جانم داداش، جانم مامان. اینها مرا میسوزاند. توی اتاقش میروم، روانی میشوم.»
حسام رضادوست، برادر پارسا، در گفتوگو با رادیوفردا از جزئیات کشته شدن برادرش و فشارهای امنیتی بر خانوادهاش میگوید.
روز سیام شهریور در شهر جدید هشتگرد فراخوان داده بودند. پارسا را سر کوچهٔ خودمان با گلولهٔ جنگی، گلولهٔ کلاشنیکف، زدند. یک فستفود آنجا بود که پارسا از مشتریانش بود و دوست و آشنای خانواده ما هم است. پارسا به آنجا پناه برد اما مأموران ریختند و کرکره را پایین دادند تا بچه ۴۰ دقیقه زجر کشید و تمام کرد. بعد او را بردند زندان و در زندان اثر انگشت گرفتند.
ما برای تحویل گرفتن پیکر پارسا اقدام کردیم. متأسفانه اذیت میکردند. پارسا را به ما تحویل نمیدادند. چند دوست و رابط پادرمیانی کردند تا ما توانستیم پارسا را تحویل بگیریم و به خاک بسپاریم.
اولین بار بود آنجا شلوغ شد. تا حالا در این شهرک فراخوانی داده نشده بود. پارسا هم بچه بود. تجربهٔ این شلوغیها را مثل شهرهای دیگر که شلوغ میشد، نداشتند. متأسفانه پنج - شش مأمور نیروی انتظامی تیراندازی میکنند و متأسفانه تیر به پهلوی پارسا میخورد. یکی از دوستان که ما را میشناخت با برادرم تماس میگیرد و میگوید که پارسای شما تیر خورده.
برادرم خودش را میرساند و میبیند که تیر به پهلوی پارسا خورده و کلیه و طحال و کبد از داخل ترکیده بود و امکان زنده ماندن بچه صفر بود.
یعنی پیکر پارسا را به زندان برده بودند؟
بله. با اینکه این اتفاق افتاده بود، اجازهٔ ورود آمبولانس را از سر بلوار ندادند و تیر هوایی زدند، آمبولانس برگشت. بعد از اینکه پارسا جانش را از دست میدهد، بلندش میکنند و سوار یک ماشین شخصی به بیمارستان میبرند. میبینند همه چیز تمام شده، میبرند زندان قزلحصار و اثر انگشت میگیرند و بعد به سردخانهٔ بهشت سکینه میبرند. فردای آن روز ما توانستیم پارسا را در همان قطعهای که پدرم دفن بود خاک سپرده شد.
Subscribe to:
Comments (Atom)