#قیام_سراسری
Monday, 4 December 2023
سفره خالی بازاریان و چپاول ملت
امروز ۱۳ آذر ماه بازاریان #گناوه و #لبخندان با پهن کردن سفره خالی در نهمین روز خود دست به اعتصاب واعتراض زدند
نرگس محمدی در نامهای از زندان: حتی به قیمت جانم به مبارزه ادامه میدهم
۱۳/آذر/۱۴۰۲
رادیو فردا
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه صلح نوبل امسال، در نامهای که به صورت قاچاق از زندان خارج شد، تأکید کرد که به مبارزه خود برای حقوق بشر ادامه میدهد حتی اگر به از دست دادن جانش بینجامد.
این نامه خانم محمدی روز دوشنبه توسط شبکه دولتی اسویتی سوئد منتشر شد.
این فعال حقوق بشر اکنون با اتهامات سیاسی از جمله تبلیغ علیه جمهوری اسلامی در زندان اوین محبوس است.
بر اساس گزارش این شبکه سوئدی، او در نامه خود نوشته است: «حبس، شکنجه روانی، سلول انفرادی دائمی، صدور پی در پی احکام؛ اینها من را متوقف نکرده و نخواهد کرد.»
خانم محمدی افزود: «من برای آزادی و برابری مبارزه خواهم کرد حتی اگر به قیمت جانم تمام شود.»
نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، ۲۳ فروردین پارسال با هجوم نیروهای امنیتی به خانهاش بازداشت و برای تحمل حبس به زندان قرچک ورامین فرستاده و اواخر تیرماه به زندان اوین منتقل شد.
او در دو پرونده جداگانه بهدلیل فعالیتهای حقوق بشری، در مجموع به ۱۰ سال و هشت ماه زندان و ۱۵۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
چند ماه پس از زندانی شدن خانم محمدی، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در پرونده دیگری که برای او تشکیل داد، از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، او را به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
شبکه اسویتی گفته که این نامه محمدی را در پاسخ به سؤالاتی که برای او از طریق واسطههایی به زندان ارسال کرده بود، دریافت کرده، اما جزئیات بیشتری در این باره ارائه نکرد.
خانم محمدی در ماه گذشته اعتصاب غذایی را در اعتراض به عدم دسترسیاش به خدمات پزشکی آغاز کرد.
او در نامه اخیر خود توضیحی درباره وضعیت سلامتیاش نداده و گفته که بیش از هر چیز، دلتنگ فرزندانش، کیانا و علی، است.
دو فرزند خانم محمدی همراه با پدرشان، تقی رحمانی، ساکن فرانسه هستند.
محمدی در این باره نوشت: «به ویژه این روزها که همه زندانیان جدید درباره مصاحبههایی که این دو انجام دادهاند صحبت میکنند. بیش از هشت سال است که آنها را ندیدهام.»
کیانا به شبکه سوئدی گفت که خانواده محمدی به مدت یک سال و نه ماه است هیچ تماس مستقیمی با او نداشتهاند.
این نوجوان هفده ساله گفت: «پیش از آن، ما گاهی اوقات با تلفن صحبت میکردیم، اما این کار متوقف شد.»
مراسم اهدای جوایز نوبل امسال روز دهم دسامبر در اسلو و استکهلم برگزار میشود.
در حالی که نرگس محمدی به دلیل زندانی بودن امکان شرکت در این مراسم را ندارد، به گفته بنیاد نوبل، فرزندان او به نمایندگی از مادرشان، در این مراسم شرکت خواهند کرد.
آنها دو دیپلم افتخار و مدالی را که به محمدی اهدا خواهد شد در شهر اسلو دریافت خواهند کرد و از طرف مادرشان سخنرانی خواهند کرد.
چند روز پیش، نرگس محمدی از سوی روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» به عنوان یکی از ۲۵ زن تاثیرگذار در سال ۲۰۲۳ معرفی شد.
در یادداشت کوتاهی که مرجان ساتراپی، سینماگر ایرانی-فرانسوی، درباره خانم محمدی برای فایننشال تایمز نوشته، آمده است: «نرگس مظهر شجاعت است، انتخاب روشن برای جایزه نوبل صلح.»
خانم ساتراپی افزوده است: «او برای حقوق بشر، برای حق زنان در کنترل بدن خود و علیه آنچه که او "شکنجه سفید" میخواند مبارزه میکند؛ مجازات سلول انفرادی و انزوای شدید که توسط جمهوری اسلامی تداوم یافته است.»
توماج صالحی به زندان دستگرد اصفهان منتقل شده است
۱۳/آذر/۱۴۰۲
رادیو فردا
وکیل توماج صالحی میگوید این خواننده معترض در تماسی که روز دوشنبه ۱۳ آذرماه با خانواده خود داشته است، اعلام کرده که «از عصر دیروز به بند پذیرش در زندان دستگرد (اصفهان) منتقل شده است».
امیر رئیسیان، وکیل دادگستری در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «برای پرونده اخیر هیچ قرار تأمینی صادر نشده است اما در پرونده قبلی قرار وثیقه به قرار بازداشت موقت تبدیل و تشدید شده است».
او با «عجیب» توصیف کردن این اتفاق نوشت که قرار بازداشت موقتی که در سال گذشته صادر شده «به علت الزام قانونی» نمیتوانسته بیش از یک سال تمدید شود و موکل او به همین دلیل آزاد شده بود و مشخص نیست «با چه مجوزی قرار بازداشت صادر شده است».
توماج صالحی که در سالهای اخیر با ترانههایش درباره مسائل اجتماعی به شهرت رسیده و یکی از سرشناسترین حامیان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» است، آبان پارسال پس از مدتی زندگی مخفی، در روستای گِردبیشه، از توابع استان چهارمحال و بختیاری، بازداشت شد.
او روز ۲۷ آبان «پس از تحمل ۲۵۲ روز زندان انفرادی و مجموعاً یک سال و ۲۱ روز حبس» به قید وثیقه آزاد شد اما تنها ۱۲ روز بعد و پس از انتشار ویدئویی که در آن شکنجه شدنش در زندان را شرح میداد، با ضرب و شتم بازداشت شد.
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، با تأیید بازداشت آقای صالحی گزارش داد که او به خاطر «اظهارنظرهای کذب و بدون سند که در فضای مجازی منتشر کرد به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» بازداشت شد.
وکیل توماج صالحی در ادامه پست روز دوشنبه خود نوشت که توماج صالحی در حالی روز ۹ آذرماه امسال بازداشت شده که قرار بازداشتش در روز ۱۲ آذرماه یعنی سه روز بعد صادر شده است.
او در انتها تأکید کرد: «پرونده برای رسیدگی به اعتراض به قرار بازداشت موقت به دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان ارسال شده است.»
این وکیل دادگستری دو روز پیشتر با انتشار تصویر شکوائیه و لوایح ارائه شده به قوه قضائیه، در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت شکایت موکلش «از ضابطین تقدیم دادسرای کارکنان دولت شده است».
در تصویر شکوائیه منتشر شده که تاریخ ۳۰ مهرماه امسال را دارد، این زندانی سیاسی از مأموران اطلاعات استان اصفهان به اتهام «اذیت و آزار بدنی برای گرفتن اقرار»، «ضرب و جرح عمدی»، «توهین» و «آزار و شکنجه» در روز بازداشت در آبانماه سال گذشته، شکایت کرده است.
وکیل توماج صالحی در تصاویر دیگر منتشر شده از پرونده قضائی دیگر خطاب به رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان، با تشریح «وضعیت نگرانکننده چشم» موکل خود درخواست کرده تا «رسیدگیهای ضروری پزشکی» در این زمینه صورت گیرد.
Thursday, 30 November 2023
ظلم به زنان در اسلام
ظلم به زنان در اسلام
زنان در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی در شرایط دردناکی بسر میبرند. تقریبا در هیچ حوزهای از زندگی نیست که آنها با ظلم و ستم آشکار مواجه نباشند. در جامعه ایران در حال حاضر زن ستیزی ناشی از ذات درونی حاکمیت نظام سرمایهداری وابسته و مناسبات ارتجاعی آن میباشد، نظامی که در جهت حفظ منافع طبقه سرمایه دار حاکم تنظیم شده است. ستم اقتصادی-اجتماعی به زنان به دلیل این که زنان نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند در عین حال ستمی بر خانواده آنان و از این طریق ستم بر کل جامعه میباشد. در جامعه ما تبعیض سازمان یافتهای که توسط سیستم سرمایهداری بر زنان تحمیل میشود، به ویژه در مورد زنان طبقه کارگر و زحمتکش بسیار شدیدتر است. در جامعه ایران تحت نام مذهب، سنت و رسومات مردسالارانه چنان ستمهای آشکاری علیه زنان اعمال میشود که انکارناپذیر میباشد موجب میشود که زن در جامعه نه تنها از حقوق برابر با مردان برخوردار نباشد بلکه این امر به صورت امری کاملا عادی و مرسوم نادیده گرفته شده و حقوقش پایمال شود. واضح است که در چنین جامعهای هم نهاد یا ارگانی برای رسیدگی به ستمها و تبعیضهائی که به زنان اعمال میشود بطور واقع وجود نداشته باشد. در نظام زن ستیز جمهوری اسلامی تبعیض علیه زنان و حقوق نابرابر آنان با مردان با الهام گرفتن از قوانین اسلامی، مشروع جلوه داده شده و با آن توجیه میشود. در این نظام با تاکید بر این که زن همیشه به عنوان یک عضو وابسته که حیات و هستیاش تحت مالکیتِ به زعم آنان جنس برتر مرد میباشد، این طور القاء میشود که گویا زن لزومی به داشتن حقوق مساوی با مرد ندارد. از نظر اقتصادی تکیهگاه مالی اکثریت مطلق زنان همواره وابسته به وجود یک مرد است؛ خواه پدر او باشد و یا همسر. اگر همسر یک زن راضی باشد او میتواند کار کند و درآمدش را برای خود نگه دارد و الا زن برای خانه داری و تربیت فرزندان زاده شده و مرد او وظیفهی تامین مالی او را دارد اما آن گونه که صلاح بداند؛ در نتیجه زیر سلطه رژیم جمهوری اسلامی استقلال مالی و اقتصادی برای یک زن رویایی دست نیافتنی است. در جامعه ما ستم بر زنان در تمام عرصههای اقتصادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی برجسته و قابل مشاهده است. صرف نظر از مزد نابرابر و شرایط بدتر برای زنان کارگر و زحمتکش در مقایسه با مردان، زنان امروز ایران به طور کلی از چندین جهت دیگر نیز تحت ستم قرار گرفتهاند. یکی از موارد برجسته این امر در رابطه با قتل زنان به دست افراد خانواده خود از پدر و برادر گرفته تا همسر و یا ولی دم میباشد که آن را قتلهای ناموسی نام نهاده اند. سلطه فرهنگ مردسالاری در خانواده توسط رژیم حاکم آگاهانه تقویت میشود، همانطور که در اخبار دیده و شنیده میشود باعث چنان قتلهائی میگردد. همچنین خشونتهای کلامی و آزار و اذیتهای جسمانی و حتی جنسی هم در رابطه با زنان در محیط خانه و هم در فضای بیرون از خانه چه در محل کار و مهمانی و یا خیابان، پارک و غیره صورت میگیرد. اما در جامعه زن ستیز ایران، زنان از نظر جنسی هم از کوچکترین امنیتی برخوردار نیستند. تازه دستگاههای حکومتی در موارد سو استفادههای جنسی نیز همیشه زنان را مقصر جلوه میدهند. از طرف دیگرحکومت در مورد مسائل جنسی در دوران تحصیل هیچگونه آگاهی رسانی نمی کند. برعکس آنها بسیار سازماندهی شده جوانان را به انجام روابط خارج از عرف سوق میدهند. در این بین به دلیل عدم حمایت قانون و همچنین مهمتر از آن عدم پذیرش جامعه، باز هم این زنان هستند انگ هرزگی و بی بند و باری به آنها زدهمیشود. اینجاست که زنانی که با این مسایل مواجه میشوند یا به صورت واقعی به سمت هرزگی کشیده میشوند و یا تا پایان عمر در انزوا و ناراحتی زندگی میکنند. البته مقصر جلوه دادن زنان از طرف حکومتیان به این موارد ختم نمی شود. مثلاً کسی مواضع مسئولین حکومتی را در جریان اسیدپاشی به زنان در اصفهان فراموش نکرده است که به جای کسی که اسید به صورت زنان پاشیده بود، خود زنان را مقصر جلوه دادند که گویا شکل پوشش آنها مناسب نبود. طبعا در چنین جامعهای با چنین تفکر و قوانین نانوشتهای که در وجود بخشی از افراد آن جامعه نهادینه شده، عملا زندگی کردن را آنچنان دشوار میکند که گاه زنان برای خلاصی از این فشار ها به خودکشی روی میآورند. با توجه به این که فرهنگ حاکم بر جامعه ما طبق گفته مارکس، فرهنگ طبقه حاکم بر جامعه است، در فیلمها و سریالهایی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ساخته شده و از تلویزیون پخش میشوند، کوشش در تقویت فرهنگ زن ستیزی واشاعه فرهنگ مردسالاری به وضوح دیده میشود. در چنین اوضاعی حتی اگر زنانی هم به تواناییهای خود واقف اند و تسلیم فرهنگ مرد سالاری نمیشوند و یا آن دسته از زنان که بر اثر جبر حاکمه مجبور به مقابله با ستم مضاعف علیه خود هستند و میتوانند خود را بالا کشیده و بر مشکلات آیند، در فرهنگ حاکم این کار آنها نه با خودشان به عنوان یک زن بلکه به عنوان مرد ارزش گذاری میشود. جملههایی چون (او مانند یک مرد است)،(مانند یک مرد کار میکند) و غیره بیانگر آن است که توانایی او را با واقعیتهای وجودی خودش نمیسنجند. در واقع به اینگونه نه تنها از او تجلیل نمیکنند، بلکه تاکید میکنند که همه این صفتهای خوب را از جنس برتر گرفتهاند. تازه این موارد بدون در نظر گرفتن مسایل و مشکلات مادی که نقش و تاثیر بسیار بزرگی در زندگی زنان دارد مطرح شده است. حال در نظر بگیرید که یک زن در چنین جامعهای، دست به گریبان مشکلات اقتصادی و معیشتی هم باشد. داستان مشکلات مادی به ویژه در مورد زنان کارگر و زحمتکش اینجا خود غم نامه دیگری است. با یک نگاه سر انگشتی به آمار و افشاگریهایی که همین چند وقت اخیر توسط یک حرکت خودجوش توسط زنان در جامعه ایران صورت گرفت، زنانی که اتفاقا اکثراً از طبقه خرده مرفه بوده و تقریبا همه آنها دارای تحصیلات دانشگاهی بودند، مشخص شد که تعداد بسیار بالایی از زنان در محیط کار و در چهارچوب روابط کاری، بعضا توسط همکاران و کارفرمایان خود دچار آزارهای جنسی شدهاند. اما این مساله در مورد زنان طبقه کارگر و زنان خانوادههای متوسط به پایین از زمین تا آسمان متفاوت است. مساله پیدا کردن شغل و در آمد داشتن برای امرار معاش برای این زنان آن هم با توجه به هزینههای سرسام آور و بسیار بالا شرایط متفاوت و دردناکی برای این زنان به وجود آورده است. مشخصا شرایط ظالمانه ای که به زنان سرپرست خانواده تحمیل شده و به طور کلی برای خانوادههای بی بضاعت، زندگی را بسیار دشوارتر نمود و به جهنمی تبدیل کرده است. آنچه که مسلم است نابرابری اجتماعی، جنسیتی، حقوقی، معیشتی و فقدان آزادی واقعیاتی است که بر زنان ایران تحمیل شده است. بر زنانی که طی خیزشهای اخیری که در ایران اتفاق افتاد بار دیگر حضور بسیار پررنگ و تاثیرگذار و البته برابر خود با مردان را به همگان ثابت کردند. زنان آگاهی که علیرغم تمام این فشارها و نابرابریها امروز به حقوق خود آگاهند و برای رسیدن به آن در کنار مردان مبارزه میکنند. بدون شک اجباری بودن حجاب و ممانعت از شرکت زنان در استادیومهای ورزشی و تماشای مسابقات به نوبه خود نقض حقوق زن میباشد. اینها از حقوق اولیه و ضروری زنان هستند. اما شاهدیم که نیروهائی میکوشند از یک طرف مشکلات و از طرف دیگر مطالبات زنان ایران را به چنین مسائلی تقلیل دهند و مسأله اصلی یعنی کسب برابری حقوقی مرد و زن در تمام عرصههای زندگی را به حاشیه ببرند.
سپاه پاسداران تروریسم بینالمللی
سپاه پاسداران تروریسم بینالمللی
مهناز ترابی
حضور نظامیان سپاه در سیاست یعنی میلیتاریسم در سال ۱۳۷۶ شمسی (۱۹۹۷ میلادی) با حضور اصلاحطلبان در کاخ ریاست جمهوری آغاز شد. در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد که خود از سپاهیان بود حضور سپاه در اقتصاد و سیاست کشور بسیار پررنگ گردیده این سازمان از یک نیروی نظامی منتقد برخی سیاستمدران، به تشکیلاتی فعال در عرصههای غیرنظامی بدل شد. سردارانی که بر پایه گزارشهایی تأیید نشده، با رهبر جمهوری اسلامی ایران رابطه نزدیکی داشتند، در تمام مدت حضور اصلاحطلبان در قدرت ساکت ننشستند. آنها هر از گاهی بیانیههایی که تهدیدآمیز خوانده میشد صادر کردند، به رئیس جمهوری نامه سرگشاده نوشتند و حتی خود به میدان سرکوب منتقدان در مقاطعی چون شورش دانشجویان در سال ۷۸، وارد شدند. و با شروع ریاست جمهوری احمدینژاد عملاً از گردانندگان محوری سیاسی و اقتصادی شدند. در زمینه فعالیتهای اقتصادی اگر چه هنوز سپاه پاسداران گزارشی از مسائل مالی خود منتشر نمیکند و بودجه این تشکیلات نیز کماکان محرمانه مانده است، اما دولت از امضای قراردادهای کلان چند میلیون دلاری با سپاه در حضور خبرنگاران هیچ اِبایی ندارد. از مهمترین قراردادهایی که به این شکل به امضاء رسید، قرارداد احدث خط لوله گاز عسلویه – ایرانشهر بود که ارزش آن یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار است. وزیر نفت، در زمان امضای این قرار داد با سردار رحیم صفوی، به خبرنگاران گفت که در این پروژه ترک تشریفات شده و سپاه در گرفتن این پروژه هیچ رقیبی نداشته است. امضای علنی این قرار داد از سوی برخی ناظران، اعلام عمومی ورود سپاه به عرصه نفت – حیاتیترین بخش فعالیت اقتصادی در ایران، تفسیر شد. پیش از آن سپاه از انتشار روزنامه و تولید فیلم سینمایی تا انواع فعالیتهای اقتصادی نقش داشت. چنین شرایطی برای وابستگان سپاه، اوج نفوذ و قدرت توصیف شده است. به گفته شماری کارشناسان مسائل ایران، رویارویی آمریکا با سپاه پاسداران که از ۱۲۵ هزار نیرو، قدرت سیاسی گسترده، حمایت مالی یک دولت نفتی، نفوذ جدی میان شیعیان عراق و لبنان و همچنین قدرت نظامی قابل ملاحظهای برخوردار است، میتواند به مقابلهای طولانی مدت و حتی خونبار بدل شود. نام سپاه در سالهای اخیر، بارها برخی فعالان جامعه مدنی، تشکیلات امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی سپاه پاسداران را پایههای مستحکم این نظام دینی توصیف کردهاند و کمتر نامی از روحانیون مذهبی به میان کشیده میشود. رشد اختاپوسی یک سازمان نظامی قدرتمند چون سپاه، در سالهای اخیر چنان بی مرز و محدوده پیش میرود که اگر مقابلهای جدی با آن صورت نگیرد، خاتمه کار، چیزی جز خشونتی سخت نخواهد بود. و این خشونت امروز علیه مردم ایران به کار گرفته میشود. در انقلاب زن، زندگی، آزادی با سرکوبگری اعتراضات سراسری در کوچه و خیابان وبا دستگیری و تیراندازی به سمت مردم و کشتارهای دستهجمعی و دستگیریهای گسترده معترضان زن و مرد و کودک و دانشجو وکشتار کودکان و دزدیدن کودکان و افراد معترض و سر به نیست کردن آنان مسمومیتهای زنجیرهای مدارس و خوابگاههای دختران دانشجو و موج پیشرونده اعدامها برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و ایجاد خفقان و ضرب و شتم و زندانی کردن زنان بدون حجاب اجباری و جریمههای مال سنگین آنان و نیز وثیقههای سنگین جهت آزاد سازی مردم معترض کوچه و خیابان، از جمله دیگر کارهای این نیروی فاسد و جنایتکار در ایران است. جنگ افروزیها و حمایت تسلیحاتی سپاه در جنگ علیه مردم اوکراین که به دستور شخص خامنهای که از جانب مردم ایران ضحاک خونخوار نام گرفته، و نیز جنگ افروزیهای سپاه پاسداران در لبنان و سوریه و فلسطین و عراق و یمن و افغانستان، کل خاورمیانه و کل دنیا را به آشوب کشیده و ثروت عظیم ایران را در راه تروریسم هزینه کرده و میکند. به طوری که امروز ملت بزرگ و عظیمالشأن ایران در زمره فقیرترین مردم دنیا از لحاظ درآمد زندگی و اقتصادی و در نبود امکانات بهداشتی و درمانی و رشد تورم اقتصادی مهار نشدنی قرار گرفتند. اگر سپاه نبود مردم ایران اکنون در صلح و آرامش بودند و فشار تحریمهای بینالمللی را تحمل نمیکردند. سپاه و بسیج و خامنهای از جمله سردمداران تروریسم جهانی میباشند و کشورهای اروپایی و آمریکا و انگلیس باید بر این چهره کثیف تاریخ مهر تأیید تروریسم بزنند و آنها را تحریم کنند و نه مردم شریف ایران را.
رادیو فرداتوماج صالحی، رپِر معترض مخالف حکومت، بار دیگر با «ضرب و شتم» بازداشت شد
حسابهای کاربری توماج صالحی، خواننده رپ اعتراضی که به تازگی با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود، از بازداشت خشونتآمیز او به دست شماری از مأموران لباسشخصی مسلح در شهر بابل خبر میدهند.
بر اساس این گزارشها، آقای صالحی روز پنجشنبه، نهم آذر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
حساب کاربری منتسب به توماج صالحی نوشته که این هنرمند با «ضرب و شتم» بازداشت شده است.
از علت بازداشت دوباره او، کمتر از دو هفته پس از آزادیاش از زندان، هنوز اطلاعی در دست نیست.
این خواننده معترض روز ۲۷ آبان «پس از تحمل ۲۵۲ روز زندان انفرادی و مجموعاً یک سال و ۲۱ روز حبس» به قید وثیقه آزاد شد.
زنده
جستجو
پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲ تهران ۲۱:۴۹
خبرهای کوتاه
آذر ۰۹, ۱۴۰۲
رادیو فردا
توماج صالحی، رپِر معترض مخالف حکومت، بار دیگر با «ضرب و شتم» بازداشت شد
توماج صالحی
حسابهای کاربری توماج صالحی، خواننده رپ اعتراضی که به تازگی با قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود، از بازداشت خشونتآمیز او به دست شماری از مأموران لباسشخصی مسلح در شهر بابل خبر میدهند.
بر اساس این گزارشها، آقای صالحی روز پنجشنبه، نهم آذر، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
حساب کاربری منتسب به توماج صالحی نوشته که این هنرمند با «ضرب و شتم» بازداشت شده است.
از علت بازداشت دوباره او، کمتر از دو هفته پس از آزادیاش از زندان، هنوز اطلاعی در دست نیست.
این خواننده معترض روز ۲۷ آبان «پس از تحمل ۲۵۲ روز زندان انفرادی و مجموعاً یک سال و ۲۱ روز حبس» به قید وثیقه آزاد شد.
بیشتر در این باره:توماج صالحی: در زمان شکنجه به من «آدرنالین» تزریق کردند تا بیهوش نشوم و درد را تحمل کنم
توماج صالحی در اولین ویدئویی که پس از آزادیش منتشر کرد گفت در زمان بازداشت به گردن او آمپولی تزریق شده که به احتمال زیاد «آدرنالین» بوده تا «در زمان شکنجه بیهوش نشوم و درد را تا اوج آن تحمل کنم».
آقای صالحی در این ویدئو که روز دوشنبه، ششم آذر، در کانال یوتیوب او منتشر شد، گفت: «در زمان بازداشت دست و پای من را شکستند و به صورت و سر من بسیار ضربه زدند. سعی کردم با دستانم جلوی ضربهها را بگیرم که انگشتانم شکست.»
او اضافه کرد که به همین دلیل باید دست و پای خود را جراحی کند.
این خواننده معترض همچنین گفت که مسئولان پرونده تا لحظه آزادی او تلاش میکردند که «صفحاتم در شبکههای اجتماعی را در اختیار آنها بگذارم که با این مسئله مخالفت کردم».
توماج صالحی که در سالهای اخیر با ترانههایش درباره مسائل اجتماعی به شهرت رسید و یکی از سرشناسترین حامیان اعتراضهای سراسری ۱۴۰۱ بود، آبان پارسال در روستای گِردبیشه، از توابع استان چهارمحال و بختیاری، بازداشت شد.
آقای صالحی در ویدئوی روز دوشنبه خود با اشاره به اینکه مأموران وزارت اطلاعات در عمل «بالاتر از قانون» هستند، گفت: «معاون دادستان چرا باید از اطلاعات بترسد و با ترس و لرز حال من را بپرسد و بگوید آیا اینجا هم شکنجهات میکنند یا نه؟»
Monday, 27 November 2023
سرکوب معترضان توسط علی خامنهای
سرکوب معترضان توسط علی خامنهای
پریا ترابی
در جریان خیزش سراسری نیروهای انتظامی به همراه نیروهای سپاه پاسداران و نیروهایزمینی ارتش، پلیسآگاهی، پلیسامنیتعمومی، فتا،یگانویژه ناجا، و نوپو و بسیج و شبهه نظامیان خارجی از جمله نیروهای سرکوبگر اعتراضات مردمی بودند . علی خامنهای در ۲۸ آبان ۱۴۰۱ دستور سرکوب فوری معترضان را صادر کر د. رئیس قوهقضائیه محسنی اژهای گفت برای عناصر فعال جای بخششی وجود ندارد . نمایندگان مجلس در ۱۵ آبان ۱۴۰۱ خواستار اعدام معترضان شدند. که تا ۲۷ آبان همان سال تعداد معترضان به بیش از ۶۰۰۰۰ نفر میرسید. روحانیون نیز درخواست تداوم اعدام را صادر کردند. برای سرکوب اعتراضات جمهوری اسلامی از آمبولانس و لیزر استفاده شد. لیزر برای نشانهگیری قبل از شلیک و آمبولانس برای انتقال آنها به بازداشتگاه. پلیس ضدشورش از تیراندازی مستقیم به مردم و گازاشکاور و ماشین آبپاش استفاده کرد و در این میان کو
دکان زیادی نیز کشته شدند. قطع اتصال اینترنت در روزهای ابتدایی بسیار مشهود بود. جمهوری اسلامی به رهبری شخص پلید و بد طینت خامنهای به گفته سازمان حقوق بشری ههنگاو ۱۸۶ کودک و نوجوان ۱۵۴ پسر و ۳۲ دختر را ربوده و برخی را به ۷۴ ضربه شلاق و جریمه مالی محکوم کرد. نیروهای جمهوری متجاوز اسلامی به دختران و پسران ۱۳ تا ۱۴ سال تجاوز جنسی کرده و مانند نیکا شاکرمی که پس از تجاوز و ضرب و شتم شدید او را از بلندی به پایین پرت کرده و آن را خودکشی اعلام کرد. جمهوری اسلامی با فیلم گرفتن از صحنه تجاوز به کودکان برای باجگیری و سکوت کودکان و نوجوانان استفاده کرد. جمهوری اسلامی به دستور شخص خامنهای به مسموم کردن سریالی دانشآموزان و دانشجویان پرداخت و از طرف دیگر با گلولهای ساچمهای و پینتبال به نابیناکردن چشم بسیاری از معترضان پرداخت. مسئولان حکومتی هرگز این کشتارها و جنایات را برگردن نگرفتند و آن را انکار کردند. حکومت جمهوری اسلامی حتی در تحویل اجساد کشتهشدگان اعتراضات به خانوادهایشان اشکالتراشی و طلب پول کلان کرد. حکومت اسلامی بدطینت دانشجویان و معلمان و کارگران و فعالان کارگری و روزنامه ههنگاو زیادی را دستگیر و زندانی و به احکام طولانی حبس و شلاق و بسیاری هم به اعدام محکوم کرد. سرکوب معترضان همچنان ادامه دارد و با گروگانگیری و ربایش و معترضان و دستگیری خانوادههای آنان و شکنجه و صدور روز افزون احکام اعدام همچنان به حکومت منحوس و دیکتاتوری خود ادامه داده و موجب فقر و بیکاری و بیسوادی کودکان و جنگاوری در تمام دنیا میشود . من پریا ترابی این حکومت مستبد و دیکتاتور را محکوم و خواهان سرنگونی این استبداد کثیف هستم.
Subscribe to:
Posts (Atom)