اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Thursday, 8 February 2024

پنج نفر از کارکنان «فردای اقتصاد» همچنان در محل کار خود محبوس‌اند

/بهمن/۱۴۰۲

رادیو فردا

پنج تن از کارکنان نشریه «فردای اقتصاد» و دو تن از مقامات ارشد گروه مالی کیان، پس از گذشت سه روز همچنان در ساختمان محل کار خود محبوس هستند.

رادیوفردا مطلع شده است که همچنان تمرکز بازجویی از این افراد و بازرسی ساختمان، مربوط به اتهام بارگذاری یک ویدئو در شبکه‌های اجتماعی، با استفاده از آی‌پی این شرکت است.

مشخص نیست دقیقاً کدام ویدئو موضوع بازجویی از افراد است، اما برخی گزارش‌ها در روزهای اخیر حاکی از آن بود که این ویدئو به موضوع راه‌های دور زدن تحریم می‌پردازد.

حکم قطع انگشتان دست یک نفر به اتهام «دزدیدن پنج گوسفند» اجرا شد

حکم قطع انگشتان دست یک زندانی به اتهام «دزدیدن پنج گوسفند» اجرا شده است.

سازمان حقوق بشر ایران روز پنج‌شنبه ۱۹ بهمن اعلام کرد که حکم قطع چهار انگشت دست یک زندانی با هویت «یوسف ط»، ۳۴ ساله، ۲۶ تیر امسال در زندان مرکزی قم اجرا شده است.

این سازمان به نقل از یک منبع آگاه، اتهام آقای «یوسف ط» را «سرقت پنج رأس گوسفند از یک دامداری متعلق به یکی از اعضای سپاه پاسداران» اعلام کرده است.

این منبع گفته است که آقای «یوسف ط» در تمام طول ۱۳ ماهی که در زندان بوده، بر بی‌گناهی خود اصرار داشته و اتهام سرقت را رد کرده است.

بیشتر در این باره: حکم قطع انگشتان یک متهم دیگر در بهداری اوین اجرا شد

بر اساس این گزارش این متهم بنا بوده و در آن دامداری مشغول ساخت یک اتاق بوده است.

محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران در واکنش به اجرای این حکم گفت: «قطع انگشتان مردی به اتهام سرقت چند گوسفند، توسط نظام فاسدی که مسئولانش در دزدی و اختلاس میلیاردی گوی سبقت را از یکدیگر می‌گیرند، اوج بی‌رحمی و بی‌اخلاقی این نظام را نشان می‌دهد.»

آقای امیری‌مقدم در ادامه افزود: «خامنه‌ای، مسئولان و قضات قوه‌قضاییه و همچنین مجریان این احکام قرون ‌وسطایی باید در قبال چنین جنایاتی پاسخگو باشند.»

وریشه مرادی به بغی متهم شد

وریشه مرادی زندانی محبوس در زندان اوین به «بغی» متهم شد. چهار زندانی سیاسی زن در بند زنان زندان اوین به«بغی»متهم شده و در معرض صدور احکام سنگین قرار دارند

به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز پنجشنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۲، وریشه مرادی که هم اکنون به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین محبوس است، به «بغی» متهم شد.
او توسط بازپرس شعبه ۵ دادسرای عمومی و انقلاب تهران به «بغی» متهم شده است. این اتهامی است که می تواند احکام سنگینی در پی داشته باشد.

وریشه مرادی در شهریور ماه ۱۴۰۲، در سنندج بازداشت و در بازداشتگاه اطلاعات این شهر تحت بازجویی و شکنجه قرار گرفت. او در مردادماه ماه به بند ۲۰۹ زندان اوین و سپس به بند زنان این زندان منتقل شد.

اتهام بغی بر علیه سه زندانی سیاسی زن مرضیه فارسی، فروغ تقی پور و نسیم غلامی فرد
لیست اسامی تعدادی از زنان زندانی سیاسی در زندان اوین

با ارسال هرگونه اطلاعات خود در این زمینه به ما کمک کنید تا صدای او و صدای همه زندانیان باشیم

لطفا هرگونه اطلاعات خود را در


Wednesday, 7 February 2024

رژیم ستمگر خامنه ای جلاد مانع از برگزاری سالروز تولد حنانه کیا توسط خانواده اش شدند .

خانواده #حنانه_کیا در سالروز تولد جگرگوشه‌شان‌، زیر فشار و تهدید حکومتی قاتل، که دخترشان را در خیابان با گلوله کشت، حتی اجازه رفتن بر سر مزار و منتشر کردن عکس و فیلم‌ هم نداشتند. 
شش ماه پیش ماموران حکومتی در سالگرد قتل حنانه در خانه‌ای که مادر و پدر و هلیا خواهر ۱۶ ساله او زندگی می‌کردند را شکستند و بازداشت‌شان کردند. امیر، همسر حنانه هم که از دلتنگی‌هایش برای او می‌گفت‌، بازداشت شد‌

اخراج بیش از ۲۵ استاد فقط از دانشگاه تهران طی دو سال/ اخراجی‌ها اغلب دانش‌آموخته‌ یا کنش‌گر علوم انسانی‌اند

حالا که به نیمه سال تحصیلی و شروع ترم دوم دانشگاه‌ها و البته روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ نزدیک می‌شویم، روند کنار گذاشتن استادان از دانشگاه هنوز هم ادامه دارد، مثلاً احمد شکرچی استاد جامعه‌شناسی دانشگاه  بهشتی، با انتشار نامه‌ای از عدم تمدید قرارداد و اخراج خود در تاریخ یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۲، توسط هیئت اجرایی دانشگاه بهشتی خبر داد، یا در موردی دیگر محسن خلیلی، استاد دانشگاه فردوسی، نهم بهمن ماه سال جاری، از اخراج خود بعد از ۱۸ سال تدریس در دانشگاه خبر داد. 
مواردی دیگر هم از این دست طی یکی دو ماه اخیر گزارش شده است تا چراغ خاموش روند اخراج اساتید ادامه داشته باشد.

انسان‌ستیزی چرا؟! به برخوردهای غیرقانونی پایان دهید!

ملت شریف ایران؛ برخورد غیرقانونی و مغایر با حقوق اولیه انسانی با زندانیان، داستانی تکراری است که بارها پیامدهای سنگینی برای جامعه و نظام داشته است، اما گویا قرار نیست این چرخ ناصواب از گردش بیفتد. بنا بر اصل ۳۹ قانون اساسی، هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است!
تجربه نشان داده است این اصل نیز مانند بسیاری دیگر از اصول ازجمله منع شکنجه، منع سانسور، حق اعتراض، آزادی بیان، حق مسکن، حق آموزش، حق تأمین اجتماعی و بسیاری دیگر از اصول قانون، برای اجرا نشدن نوشته شده‌اند. اگر همین اصل ۳۹ که حق چندان بزرگ و عجیبی نیست بلکه تفاوت جامعه بدوی و شهری را رقم می‌زند رعایت شده بود، شاید اتفاقات تلخی مانند قتل زهرا کاظمی، ستار بهشتی، امیر جوادی‌فر، محمد کامرانی، محسن روح‌الامینی، هدی صابر و بسیاری دیگر رقم نمی‌خورد. نباید فراموش کرد که حوادث تلخی که با گشت ارشاد برای بسیاری از زنان و دختران ایرانی اتفاق افتاده است، ناشی از برخورد بدوی و عدم رعایت همین اصل بدیهی است. هنوز یک سال بیشتر نگذشته از جنبشی بزرگ و فراگیر که با برخورد خارج از قاعده مأموران به واسطه احساس سلطه‌ای که دارند آغاز شد.
روز ۲۷ دی‌ماه، عبدالله مؤمنی برای اجرای حکم یکساله‌اش که بابت حضور در همایش آنلاین «نجات ایران» به آن محکوم شده بود، با اصرار اجرای احکام به زندان اوین مراجعه می‌کند. گمان عده‌ای بر این بود که شاید به‌خاطر بیماری همسرش، اجرای حکم به تعویق بیفتد اما ماجرا طور دیگری رقم خورد. عبدالله مورد ضرب‌وشتم قرار گرفت که حتماً باید دستبند به دستانش زده شود! و پسرانش پس از اعتراض به ضرب وشتم پدر نیز مورد ضرب‌ وشتم و توهین قرار گرفتند و برای مدتی بازداشت شدند. 
مأموری که چنین برخورد نادرستی را سازماندهی کرده‌ بود، به اطرافیان مؤمنی اینطور گفته بود که قصد تربیت فرزندان عبدالله را دارد! بخش عجیب و شاید حتی طنز ماجرا این بوده که این مأمور همراهان عبدالله مؤمنی را تهدید کرده است که پس از وقت اداری برای دعوا «سر کوچه» بایستند!
آنچه مأمور دادسرای ۳۳ مدعی شده است، یعنی «تربیت»، دقیقاً حلقه مفقوده حادثه تلخ برخورد با عبدالله مؤمنی است. تربیت، همان جایی می‌تواند باشد که مأمور قانون را از کسی که می‌خواهد معادلات را به روش شعبان بی‌مخ حل کند، جدا کند. این روش متعلق به دورانی بسیار پیشتر بوده است و امروز نمی‌توان از آن پاسخ گرفت. کما اینکه درنهایت نتوانستند به عبدالله مؤمنی دستبند بزنند و او را ناچار بدون دستبند به زندان بردند. 
سال‌هاست که ساختار حاکم با چنین برخوردهای خارج از قاعده با شهروندان، هم برای جامعه و هم برای خودش هزینه‌های هنگفت ایجاد می‌کند. واقعیت این است که برگزاری یک همایش مجازی که هیچ منع قانونی ندارد، به جایی آسیبی نمی‌رساند و آنچه آسیب خواهد رساند، فساد افسارگسیخته‌ای است که هرروز خبر جدیدی از آن به ما می‌رسد و هیچ‌گاه مشخص نشده است چپاول‌هایی که حالا به اعداد میلیارد دلاری رسیده است، چگونه صورت گرفته و چه کسانی پشت این ماجراها بودند و چطور سال‌ها ادامه داشته است. اگر دستگاه امنیتی به‌جای پیگیری منتقدان سیاسی و اجتماعی تمرکز بیشتری روی فساد افسارگسیخته داشت، شاید نتایج بهتری حاصل می‌شد و سرمایه اجتماعی جامعه به واسطه ایجاد اعتماد بین مردم و حکومت افزایش پیدا می‌کرد. هرچند فاجعه اعدام محمد قبادلو نشان می‌دهد اراده‌ای برای چرخیدن در بر پاشنه‌ای درست نیست.
امروز دیگر نمی‌توان با اعدام و ضرب‌وشتم بر مردم حکم راند. اعدام جوانی که حتی با معیارهای خود دستگاه پر ایراد قضا در ایران نباید اعدام می‌شد، ظلم بین و صریح است و تنها دستاورد آن، عمیق‌تر شدن شکاف‌های اجتماعی در ایران خواهد بود. سال‌ها این شیوه‌ها آزموده شده، اما گویا آزمایندگان را عبرتی حاصل نیست.
ما امضاکنندگان این بیانیه شیوه‌های ناقض حقوق اولیه انسان‌ها و مغایر با حقوق بشر، قانون اساسی و قوانین آیین دادرسی کیفری و مغایر با حرمت و کرامت انسانی  را محکوم می‌کنیم و مسئولان می‌خواهیم که به میثاق خود با ملت بازگردند و به همه مردم این سرزمین رنگین‌کمانی احترام بگذارند و به جای استفاده از ابزارهای نابجا و نادرستی مانند اعدام و ضرب‌وشتم، برای تحقق حقوق قانونی مردم تلاش کنند و به‌جای زندانی کردن منتقدان، نقدها را بشنوند، شاید راهی برای برون‌رفت از این وضعیت بغرنج یافت شود.
✍️ امضاها:
آخوندی محمدصادق 
آدینه وند ابوطالب
آذری قمی فاطمه 
آزادی محمّد 
آصالح حسن 
آقاخانی رضا 
آقاخانی زهرا
آقانوری فاطمه 
آقایی محمود
آقایی مسعود
آل بویه پروانه 
آل شفیعی فومنی سید یعقوب
آورند مژگان 
آویژگان محسن   
احمدپور سیداحمدرضا
احمدی پیمان
احمدی رضا 
احمدی محمدرضا 
احمدی وحید 
احمدی ونهری سید غفور 
احمدی‌نژاد زهرا 
اخلومدی رامین 
اربابی سعیده
اسدی احمدرضا   
اسدی بتول 
اسدی بهاره 
اسدی حکیمه
اسدی کبری 
اسدی لاری عبدالرحیم 
اسدی هدی 
اشفاق حسن 
اعرج شیروانی محبوبه 
افشار فائزه 
افشاری فرزانه 
افشاری فهیمه 
امامی امیرحسین 
امامی ولی الله
امیری حبیب الله
انصاری فاطمه 
ایازی سید محمد علی
ایپکچی لیلا 
ایرانی عبدالحسین 
ایزدی مصطفی
باباچاهی علی 
بادکوبه‌ای‌مصطفی
باقر بختیار محمد 
باقری مجتبی 
باقری محمود 
باقری هادی
باهر آرزو 
بختیار محمد باقر   
بدیعی مجتبی 
برزویی افسانه 
بقایی فرشته 
بنی رضی عباس 
بهمنی امیر
پارسی مطهره 
پدریان مرتضی 
پوراسماعیلی وحید
پهلوان عاطفه 
تاجیک مهسا
توکل عباس 
توکل مرتضی 
تولّایی مجید 
تهرانی مجتبی
تیموری رضا 
ثاراللهی احمد 
جامی عبدالرحیم 
جعفری آمنه 
جعفری محمد 
جعفری محمد مهدی    
جعفری مهدی 
جلالی زاده جلال 
چالاکی امین 
حاتم سیاوش
حاجیلو زهرا 
حبیبی احترام 
حبیبی سکینه 
حبیبی غلامحسین 
حجتی غلامرضا 
حسن     نظری
حسن زاده مرتضی 
حسنعلی ابوطالبی
حسنلو طیبه 
خادم حمیدرضا
خان مصدق شبنم 
خسروشاهی منصوره 
خسروی سعید 
خلیلی حسن 
خواجه نژاد محمود 
خیراللهی مجتبی 
دانش‌سرآرودی اکبر 
دانشفر ناصر 
داوری محمد
دردکشان جواد
دردکشان فاطمه 
دردکشان محمد 
دردکشان محمود 
دردکشان ملیحه 
دهباشی زاده مصطفی 
دهقان معصومه
ذهبیون منصور
راستی‌بروجنی عباس
رافت مژگان 
ربانی املشی زهرا 
ربانی‌املشی محمدصادق
رجایی الهه
رجایی حسین 
رجایی علیرضا 
رجبیان علیرضا 
رحیمی اکرم 
رحیمی رضا 
رحیمی سمانه
رحیمی محمدحسن 
رحیمی یاسر
رستم‌‌کلایی جلال 
رضایی محمد 
رفیعی حسین 
روح الامین سید ابراهیم 
روغنی زنجانی مسعود
رهبری صادق 
ریحانی تورج
زارع پورحیدری رقیه 
زرکوب عباس
زرین کمر امیر 
زرین کمر ثریا 
زمانی محسن 
زمانی مهدی 
ژند رضا
سادات الحسینی علی 
سادات حسینی فرزانه
سالاری نرجس
سالم مرتضی 
سبطی مصطفی 
سبطی ملیحه 
سربندی حسین 
سورانه مرتضی 
سهرابی سمانه 
سیدنژاد سیدمحمدعلی 
سیف حسینی مهدی 
سیلانی خاطره 
شادبختی غلامرضا 
شاه ولی منیره 
شاهزمانی اکبر
شاهزیدی علی 
شجاعی احمد 
شریعتی علی 
شریفی آرمین 
شریفیان هرمز 
شمس صدیقه 
شهپر پرویز 
صادقپور محمود
صادقلو یحیی
صالحی اسماعیل 
صالحی عارف 
صالحی عباس 
صالحی محمدعلی 
صحرا گرد مریم 
صرامی مصطفی 
صفار مانی 
صفری ابوالحسن
صفوی سوده 
صفوی منیره 
صلواتی فضل الله 
صلواتی محمود 
صیامپور احمد 
ضیائی وحید 
طاعتیان نسرین
طاهریان طیبه 
طلیعی کاظم 
طهماسبی فر سهیلا 
عاطفی محدثه 
عبدلی سیما 
عزیزی منصوره
عسگری حبیب الله 
عسگری فریبا 
عشقی ذبیح الله 
عطایی محمد 
عطوفت روئین 
علوی حامد 
علوی غلامحسین 
علی نژاد آسیه 
علی‌حسینی محمدرضا
علی‌عسگریان  حمید
علی‌عسگریان مجید
عمرانی محمود
غسّایی ابوالفضل
غضنفرپور حسن 
غفاری فریده
غنی‌پور ابراهیم
فاتح عباسعلی 
فاضل سعید 
فاضل نجف آبادی ابراهیم 
فتحی منیژه
فخر مهدی
فراغت امید 
فراهانی مجید 
فرخی محمدمهدی
فرهنگی حسن
فلاح محمد 
فولادیان حامد 
فهیمی پروین 
قدیانی ابوالفضل 
قربان نژاد اشرف 
قمیشی رحیم 
قیصری غلامحسین 
کاری مجید 
کاظمی عباس 
کاظمی عبدالله 
کبیر حسین 
کبیر سمیه 
کتابی پور سعید 
کربلایی حسین 
کریم الدینی ملیحه 
کریمی علی 
کریمی محمد 
کریمی محمد 
کریمیان معصومه 
کلانتری روح الله 
کمیلی فاطمه 
کوچک محسنی منصور
کوه‌شکاف ناهید
کیانی بهناز 
گنجی پریسا 
گوارایی فاطمه 
گودرززاده بهمن 
گودرزی حسین 
گودرزی میثم 
گیوی صدیقه 
لقمانیان حسین 
محب کیا محمد 
محب کیا مصطفی 
محمد فراهانی علی 
محمدی محسن
محمدی محمد 
محمدی مهدی
محمودی مقدم محمدعلی 
مرادی عبدالله 
مرادی قاسم 
مرتضایی امیرحسین
مزروعی علی 
مسعودی مجید 
مسعودی منصوره 
مشایخ مسعوده 
مشیری راد حبیب الله 
مصباح اکرم 
مظفری مهدی 
معین مصطفی 
مقدس محمد علی
مکی مهدی 
ملکی محمد 
ملکی مطهره 
منتظری احمد 
منتظری اشرف 
منتظری سعیده
منتظری طاهره 
منتظری مرتضی 
منشوری نوگل 
موسوی سیدعلی
مومنی عقیل 
مومنی مرتضی 
مومنی منصوره 
مهدیان شکوفه 
مهدیان فاطمه 
مهرابی میرزامحمد 
مهرداد رامین
مهیاری شهناز 
مهیاری طاهره 
میراکبری سید عبدالله
میردامادی سیداحمد
میرشریفی سیدرسول
میرلوحی احسان 
میرلوحی حسن
نادی غلامحسین 
ناسوتی الهام 
ناصری‌طاهری عبدالله 
ناظم زاده محمد 
نجفی ابوالفضل 
نجفیان وحید
نصر عباس
نصیری محمود 
نصیری مهدی 
نظری حسن
نظری علی 
نعیمی سعید
نورمحمدی مرتضی
نوریها بتول 
نوریها محبوبه
نوریها محمدرضا
نیلی مرتضی
نیما صفار
وجیهه عظیما
وفاپور حسین
الویری مرتضی
هادوی احمد 
هادوی محمّدامین
هاشمی هادی 
الهامی مجید 
هدایتی حنظله 
هدایتی هاشم 
یوسفی جلال الدین

*سایت خبری تحلیلی کلمه

اعدام، اعدام است


✍️ جعفر عظیم‌زاده

▫️اعدام در بنیادی‌ترین سطح، بویژه در جوامع امروزی، مسئله‌ای عمیقا سیاسی است که در زروَرقی حقوقی پیچیده شده تا از حقانیت و مقبولیت اجتماعی برخوردار شود.

▫️با این حال حکومت‌هایی چون جمهوری اسلامی آنجا که با خطر بالقوه و بالفعل اعتراضات مردمی مواجه می‌شوند  این زرورقهای قانونی را نیز به کناری نهاده و بی‌واسطه به سرکوب و اعدام روی می‌آورند.

▫️هر چند که جمهوری اسلامی اعدام‌های بسیار گسترده‌تری همچون دهه شصت را در کارنامه خود دارد اما اعدام‌هایی که از سوی حکومت طی ماه‌های گذشته انجام شده در پی جنبش زن زندگی آزادی و بر بستر یک "نه بزرگ" از سوی "اکثریت قاطع مردم" به "اقلیت حاکم" صورت می‌گیرد. به این‌ معنا هر چند که این اعدام‌ها با هدف ارعاب جامعه انجام می‌شود اما در عین حال بیانگر ناتوانی محرز حکومت و بن‌بست آن در حل و یا حتی تخفیف بحران‌های عمیق اقتصادی سیاسی و اجتماعی فرهنگی است که تمامی اجزای جامعه را در بر گرفته است.

▫️اعدام، اعدام است و تا آنجا که به ماهیت شنیع و به غایت ضد انسانی آن و همچنین نمایش شقاوت و قدر قدرتی حکومت‌ها بر میگردد فرق چندانی بین اعدام‌های سیاسی و غیر سیاسی وجود ندارد.

▫️این اعدام‌ها و تداوم آنها نه تنها مفری برای جمهوری اسلامی نخواهد داشت بلکه باعث جریحه‌دار شدن احساسات انسانی بخش‌های هر چه وسیع‌تری از مردم، بویژه بخش خاکستری جامعه خواهد شد و آنها را نیز به صف توده‌های مردمِ خواهان تغییرات بنیادین در کشور خواهد راند.

▫️البته طبیعی است که تحت چنین شرايطی، بخشی از نیروهای سیاسی با احتیاط بیشتری فعالیت کنند اما از طرف دیگر، این نیز طبیعی است که با این اعدام‌ها، کنشگری فعالان سیاسی بیش از پیش اشکال رادیکالتر و سرسختانه تری به خود گیرد و با در هم آمیختگی با موج نفرت و انزجاری که این اعدام‌ها در جامعه ایجاد می‌کند امواج توفنده تر و تعیین کننده تری از اعتراضات مردمی را بیافریند.

*گزیده‌ای از یادداشت نویسنده در ایران فردا