اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Friday, 2 August 2024

نامه ویدا ربانی از اوین: فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی، می‌تواند با هر خشونتی پر شود

جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ایران ۱۰:۵۴

نامه ویدا ربانی از اوین: فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی، می‌تواند با هر خشونتی پر شود

۱۱ مرداد ۱۴۰۳
ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و قعال حقوق بشر زندانی در ایران
ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و قعال حقوق بشر زندانی در ایران

ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر زندانی، در نامه‌ای از زندان اوین که در حساب اینستاگرامی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و هم‌بندی او، منتشر شد، با تأکید بر اهمیت رعایت حقوق شهروندی زندانیان نوشت: «فاصله میان بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی، شکافی است که می‌تواند با هر خشونتی پر شود.»

خانم ربانی در این نامه که روز چهارشنبه دهم مرداد منتشر شد، در‌ مورد شرایط دشوار سه زن زندانی در اوین که یکی از آنها حکم اعدام گرفته و دو‌ تن دیگر با خطری مشابه روبرو هستند، اطلاع‌رسانی کرده است.

او با اشاره به حکم اعدام برای هم‌بندی خود؛ پخشان عزیزی، از شکنجه و آزار او نوشته است: «وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده می‌شد، پخشان حیات صرف (بدون شأن و منزلت و حقوق انسانی) بود و قانون از او دفاع نمی‌کرد ولی همان اقتدار قانونی، امروز او را به عنوان شهروند شناسایی کرده و مستحق اعدام می‌داند.»

ویدا ربانی با اشاره به خشونت اعمال شده بر زنان زندانی و صدور حکم اعدام برای آنها در دادگاه می‌نویسد: «زن‌های بی حق شده، حالا شهروند می‌شوند تا بتوان آنها را به دادگاه برد و برای او سنگین‌ترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.»

پخش زنده


جستجو


جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ایران ۱۰:۵۴


ايران


نامه ویدا ربانی از اوین: فاصله بین بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی، می‌تواند با هر خشونتی پر شود


۱۱ مرداد ۱۴۰۳


ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و قعال حقوق بشر زندانی در ایران


ویدا ربانی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر زندانی، در نامه‌ای از زندان اوین که در حساب اینستاگرامی نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و هم‌بندی او، منتشر شد، با تأکید بر اهمیت رعایت حقوق شهروندی زندانیان نوشت: «فاصله میان بازداشت تا تحویل متهم به دستگاه قضایی، شکافی است که می‌تواند با هر خشونتی پر شود.»


خانم ربانی در این نامه که روز چهارشنبه دهم مرداد منتشر شد، در‌ مورد شرایط دشوار سه زن زندانی در اوین که یکی از آنها حکم اعدام گرفته و دو‌ تن دیگر با خطری مشابه روبرو هستند، اطلاع‌رسانی کرده است.


او با اشاره به حکم اعدام برای هم‌بندی خود؛ پخشان عزیزی، از شکنجه و آزار او نوشته است: «وقتی سر پخشان به دیوار کوبیده می‌شد، پخشان حیات صرف (بدون شأن و منزلت و حقوق انسانی) بود و قانون از او دفاع نمی‌کرد ولی همان اقتدار قانونی، امروز او را به عنوان شهروند شناسایی کرده و مستحق اعدام می‌داند.»


ویدا ربانی با اشاره به خشونت اعمال شده بر زنان زندانی و صدور حکم اعدام برای آنها در دادگاه می‌نویسد: «زن‌های بی حق شده، حالا شهروند می‌شوند تا بتوان آنها را به دادگاه برد و برای او سنگین‌ترین حکم ممکن یعنی مرگ را صادر کرد.»


همچنین ببینید:گزارشگر ویژه سازمان ملل تهدید بازجوها به «تجاوز و کشتن» شش زن زندانی در ایران را نگران‌کننده دانست


پخشان عزیزی، زندانی سیاسی که پیشتر به «بغی» متهم شده، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شده است. او از اوایل تیرماه به دستور مقامات زندان اوین از ملاقات و تماس با خانواده محروم شده است.


خانم عزیزی پیشتر با نوشتن نامه‌ای تحت عنوان « کتمان حقیقت و آلترناتیو آن» که ‌سازمان حقوق بشری هه‌نگاو منتشر کرد، روایت خود را از نحوه بازداشت و شکنجه‌ توسط نهادهای امنیتی شرح داد. او نوشت که بارها در بازجویی به دار کشیده می‌شد، ۱۰ متر به قعر زمین فرو می‌بردندش و باز بیرون می‌آوردند و سرخورده و شکست‌خورده‌ اجتماعی قلمدادش می‌کردند.


این زندانی سیاسی متهم به «عضویت در گروه‌های مخالف نظام» است؛ اتهامی که او همواره رد کرده است.


ویدا ربانی در نامه خود از خطر اعدام دو زندانی‌ دیگر؛ نسیم سیمیاری و وریشه مرادی نیز نوشته است.


ویدا ربانی: نسیم سیمیاری چند ماه را در خانه امن سپاه پاسداران و در ناکجایی، بی‌پناهی و رهاشدگی از حقوق قانونی سپری کرده بود.


بر اساس شنیده‌های خانم ربانی، نسیم سیمیاری چند ماه را در «خانه امن» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در «ناکجایی، بی‌پناهی و رهاشدگی از حقوق قانونی» سپری کرده بود.


خانم ربانی می‌گوید از خلال صحبت‌هایی که با این زندانی داشته، متوجه شده است که او در این دوره، «زیر فشار برای اعتراف»، از شدت درد و ضعف از هوش می‌رفته است.


نسیم غلامی سیمیاری، متولد ۱۳۶۷، در روز ۲۸ اردیبهشت سال گذشته به دست ماموران اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. او پس از پنج ماه بازداشت، به اتهام «اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و بغی» تفهیم اتهام شد.


«هرانا» چندی پیش به نقل از یکی از دوستان نزدیک خانم غلامی‌ سیمیاری نوشت که او «در زمان بازداشت مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفت و در بازداشتگاه، اعترافات اجباری در مقابل دوربین از این شهروند اخذ شد؛ اعترافاتی که به صورت دیکته شده به او ارائه و به اجبار بازجو به طور شفاهی اخذ شد.»

وریشه مرادی نیز روز دهم مرداد سال گذشته به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در حومه سنندج بازداشت شد. او در پنجم دی همان سال و با پایان مراحل بازجویی، از بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به بند زنان این زندان منتقل شد.


یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی به هرانا گفت که او از بیماری‌های متعددی از جمله درد مفاصل و کمر رنج می‌برد و به سختی قادر به راه رفتن است. با این حال، رسیدگی تخصصی به او صورت نگرفته است.


براساس گزارش‌های سازمان حقوق بشری، مقام‌های جمهوری اسلامی در پی اعتراضات سراسری به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد در سال ۱۴۰۱ که به «زن زندگی آزادی» شهرت یافته است، «سرکوب زنان کنشگر و مدافعان حقوق بشر را تشدید کرده» و «برای خاموش‌کردن صدای مخالفان و دگراندیشان به شیوه‌های خشن‌تر و صدور احکام سنگین روی آورده‌اند.»

برخوردهای حکومت جمهوری اسلامی با معترضان از جمله در زندان‌ها، انتقادهای گسترده مداقعان و سازمان‌های حقوق بشری را به همراه داشته است.


در این ارتباط، بخش فارسی صدای آمریکا در تحقیقاتی که طی چند هفته‌ گذشته انجام داد، به مدارکی در مورد تعرض، تجاوز و آزار جنسی شماری از بازداشت‌شدگان زن و مرد در بازداشت‌گاه‌ها و زندان‌های جمهوری اسلامی در چند شهر شمال ایران دست یافت.








Wednesday, 31 July 2024

نوبت به مردان رسید؛ آغاز برخورد با پوشش مردان در قالب طرح نور

     

۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۸

نوبت به مردان رسید؛ آغاز برخورد با پوشش مردان در قالب طرح نور

اینکه در ایران حالا پسران بیشتر از قبل به آرایش موهای‌شان اهمیت نشان می‏‌دهند یا راجع به ویژگی‏‌های بدنی‌‏شان اقداماتی صورت می‏‌دهند برای کسب ارزش‌‏های بیشتر که این موضوعات آنها را به رفتارهای منتسب به زنان نزدیک‌تر کرده است. از آن طرف دختران به رفتارهای منتسب به مردان مانند سیگار کشیدن پشت رل ماشین و... روی آورده‌‏اند. بنابراین جنسیت‌‏زدایی در حال اتفاق افتادن است.

به گزارش خبرآنلاین از هم‌میهن، روزی که حسین شلوارکش را پوشید، سوار دوچرخه‌اش شد و پا به خیابان انقلاب گذاشت، چهارشنبه بود.

حسین در روزهای ابتدای تابستان داغ تهران، شلوارک ورزشی پوشید تا مثل همیشه شهر را رکاب بزند و بعد، آن را جایی پارک کند و کمی در خیابان‌ها بدود. هنوز چندان از خانه دور نشده بود که ونی سفیدرنگ و پشت سرش سه ماشین پلیس، کنارش ایستادند و چند مامور پیاده شدند. حسین باید ترمز دوچرخه‌اش را می‌گرفت تا بایستد. ایستاد. ماموران به او گفتند، باید سوار ماشین شود و با آنها به پایگاه پلیس برود. - «چرا؟» پاسخ از قبل مشخص بود: پوشیدن شلوارک. حسین سوار ون که شد، جز خودش کس دیگری را ندید. او به ماموران اعتراض کرد و از آنها خواست برایش توضیح دهند که براساس کدام قانون او را دستگیر کرده‌اند و ماموران که حالا دیگر او را به داخل ون منتقل کرده بودند، می‌گفتند بهتر است سروصدایش را کم کند، نظم عمومی را به‌هم نزند و از دستور پلیس سرپیچی نکند.

آن روز همه این مراحل توسط یک دوربین ضبط می‌شد. حسین مقابل دوربین سعی می‌کرد با آرامش توضیح دهد که این کارها را نکرده، ولی خواستار این است که پلیس موقع دستور به سوار شدن به ون به او توضیح دهد طبق چه قانونی او را دستگیر کرده است و اگر هم حالا در خیابان ترافیک شده به این دلیل است که سه ماشین پلیس، یک ون و چندین پلیس ایستاده‌اند وسط خیابان تا یک‌نفر را به‌دلیل پوشیدن شلوار زیر زانو بدون توضیحی، دستگیر کنند و ببرند. این حرف‌ها فایده‌ای اما نداشت و حسین به یک پایگاه پلیس منتقل شد. او می‌گوید، جواب سروانِ مسئول تیم این بود که «اگر می‌خواهی بدانی چرا مجرمی، باید توی موبایلت در این باره سرچ کنی.» و بعد دوربینی را جلوی صورت او گرفت و بلافاصله مشخصات کارت ملی‌اش را به او گفت.

حسین وقتی پا به آن کلانتری گذاشت، دید که تنها نیست و چند مرد دیگر هم به‌دلیل پوشیدن شلوارک بازداشت شده‌اند: «من شلوار ورزشی تا زیر زانو پایم بود و سه نفر دیگری هم که گرفته بودند، شلوار ورزشی زیر زانو داشتند که یکی از آنها حدود ۱۰ سانت بالای مچ بود.» آن روز در آن کلانتری، تعداد زنان، دوبرابر مردان بود و طبق مشاهده حسین، سختگیری به آنها بیشتر از مردان بود. از مردان و زنان حاضر، یک کارت شناسایی برای احراز هویت و امضای یک برگه خواسته شد که در آن سوالاتی پرسیده شده بود؛ اینکه مشخصات فرد دستگیرشده چیست، چه تاریخی دستگیر شده و هدف او از کشف حجاب چه بوده است. موردی که برای مردان در آن برگه تیک زده شده بود، عنوانی شبیه «برهنه کردن نیمه پایین بدن» بود. حسین آن برگه را امضاء کرد که دستگیر شده، ولی در ادامه نوشت که از نظرش جرمی مرتکب نشده و پلیس توضیح نداده است که طبق چه قانونی او را گرفته و دیده‌شدن نیمه پایین ساق پا، برهنه‌شدن نیمه پایین بدن نیست.

آن روز پرونده حسین و چهار مرد دیگری که در آن پایگاه بودند به دادسرا نرفت؛ مسئولان پایگاه گفتند همین‌که آن برگه را امضاء کنند به معنی تعهد است و می‌توانند بروند. درحالی‌که به بعضی از زنان حاضر، یک متن سه‌برگه‌ای تحویل داده شده بود که به معنی آن بود که یک نسخه آن برای تشکیل پرونده است و به دادسرا خواهد رفت.

پای مردان به طرح نور باز شد

حسین در این روایت که آن را در اختیار «هم‌میهن» قرار داده، تنها نیست. تعدادی از دیگرمردان ساکن تهران هم در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گویند که در دو ماه گذشته توسط ماموران اجراکننده «طرح نور» و به‌دلیل پوشیدن شلوارک، بازداشت شده‌اند. آنها را عموماً در ماشین‌های جدا از زنان به پایگاه‌های پلیس منتقل کرده‌اند و آنجا معمولاً تعداد زنان چندبرابر آنها بوده. امیرعلی یکی از این مردان است که یک‌ماه پیش در خیابان ولیعصر توسط ماموران به یک کلانتری در شمال تهران منتقل شد. برای امیرعلی، خلاف حسین، پرونده قضایی تشکیل و به دادسرا ارسال شد.

او می‌گوید، برخورد ماموران با او و دیگرمردان و زنان حاضر در کلانتری، خوب بوده و از آنها ‌خواسته ‌شده که از خانواده‌هایشان بخواهند برایشان شلوار بیاورند: «بعدش همه را ارجاع دادند به دادسرا، فردایش باید می‌رفتیم پلیس امنیت گیشا، کارت شناسایی‌های‌مان را می‌گرفتیم. منتظر ابلاغیه ماندم. بعد به دادسرای ناحیه ۳۸ رفتیم. دادیار آنجا بیشترمان را تبرئه کرد یا جریمه نقدی همراه با تخفیف که باید کارت‌به‌کارت می‌کردیم.»

طرح نور از اول امسال توسط فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) اجرا می‌شود. هنوز تعطیلات نوروز سال ۱۴۰۳ تمام نشده بود که پلیس اعلام کرد، از شنبه ۲۵ فروردین‌ماه طرحی به‌نام «نور» برای مقابله با بدحجابی اجرا می‌کند. فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) در اولین اطلاعیه از سلسله اطلاعیه‌های چهارگانه خود نوشت: «فرماندهی انتظامی ضمنِ دعوتِ همگان به رعایت هنجارهای دینی و اخلاقی با هرگونه اَعمالِ ناهنجار و ضدِ ارزش‌هایِ جامعه که توسطِ افرادی معدود و هنجارگریز صورت می‌گیرد، برابر قانون با جدیت برخورد خواهد کرد. از این افراد انتظار می‌رود ضمن رعایت هنجارهای ایرانی- اسلامی ازجمله عفاف و حجاب از هر نوع رفتاری که مطلوب جامعه نیست، بپرهیزند.»

یک‌روز بعد از ۲۵ فروردین‌ماه فراجا اطلاعیه دوم خود را درباره طرح «نور» منتشر کرد: «با اجرای طرح نور از روز شنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۳، خوشبختانه شاهد همکاری وصف‌ناپذیر مردم عزیز به‌ویژه بانوان فهیم و قانون‌مدار کشورمان با پلیس هستیم... فرماندهی انتظامی کشور به تمام مادران، خواهران و دختران سرزمین ایران اسلامی که با برادران خود در فراجا همگام و همسو بوده و با روشنفکری آگاهانه نسبت به قوانین جامعه ایران اسلامی تمکین دارند، تقدیر و تشکر خالصانه خود را ابراز می‌کند.»

از آن زمان تابه‌حال، با انتشار فیلم‌های متعدد از بازداشت زنان در خیابان‌ها، این طرح پرسروصدا بوده و موافقان و مخالفان زیادی داشته است؛ تا جایی که پایش به حرف‌های نامزدهای انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری هم کشیده شد و مسعود پزشکیان که چندروزی است دیگر رسماً رئیس‌جمهوری جدید ایران است، بارها قول داد که بساط این طرح را از خیابان‌ها جمع می‌کند. در همه این ماه‌ها اما خبری از برخورد با «مردان بدپوشش» نبوده؛ پلیس هیچ‌گاه دراین‌باره اظهارنظری نکرده و به‌صورت رسمی اعلام نکرده است با مردانی که قسمتی از بدن‌شان پیداست، برخورد می‌کند.

حالا اما بررسی‌های «هم‌میهن» نشان می‌دهد که پای مردان هم در طرح نور به میان کشیده شده است؛ آن هم پس از گذشت زمان زیاد از سال‌های دهه ۶۰ که در خیابان با نوع پوشش مردان برخورد می‌شد.

چرا مردان؟ چرا حالا؟

حالا زنان عابر در خیابان‌های تهران، علاوه بر روایت‌های خودشان درباره نوع پوشش‌شان، تبدیل به روایتگران ماجرای برخورد با مردان هم شده‌اند. «مهناز» یکی از این زنان است. او را سه‌هفته پیش درحالی‌که در یک کافه مشغول نوشیدن قهوه بود، دستگیر و به یک کلانتری منتقل کردند. مهناز هشت مرد را دید که همه به‌دلیل پوشیدن شلوارک به آنجا منتقل شده بودند و برای همه‌شان پرونده قضایی تشکیل شد. «محبوبه»، یکی دیگر از این زنان است؛ او می‌گوید چندهفته پیش در خیابان ولیعصر دیده که ماموران گشت، برای نوع پوشش و آرایش سر یک مرد جوان به او تذکر داده و درنهایت آنها با هم دعوای‌شان شده است.

بعضی از کاربران شبکه‌های اجتماعی دراین‌باره کم‌وبیش روایت‌هایی کرده‌اند؛ «سپیده» یکی از آنهاست که در حسابش در شبکه ایکس نوشته: «امروز میدون صنعت، صدای فریاد یه پسر می‌اومد. گفتند گشت ارشاد گرفتدش. مگه چی پوشیده بود؟ من قبل از عید به پلیس زنگ زدم و گفتم جلوی یک دبستان، یه مرد عورت‌نمایی کرده اما یه مامور هم ندیدم اون اطراف؛ نه اون روز، نه روزهای بعد.»

اینکه چرا حالا برخورد با پوشش مردان هم در ایران شروع شده مشخص نیست، اما دو جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «هم‌میهن» می‌گویند که این موضوع را بیشتر باید به لحاظ جنسیتی بررسی کرد.

سیمین کاظمی یکی از آنهاست. او می‌گوید، از ابتدای انقلاب تابه‌حال، کنترل بر پوشش زنان و مردان وجود داشته است؛ این کنترل از طریق تعیین کدهای لباس و... اتفاق افتاده است. بنابراین نمی‌توان گفت که کنترل پوشش مردان، امر جدیدی است. این کنترل و نظارت بر پوشش زنان همیشه سختگیرانه‌تر و جدی‌تر بوده ولی برای مردان به‌ویژه از سال‌های دهه ۷۰ این اعمال کنترل کمتر بوده است: «در سال‌های دهه ۶۰، پوشش خاصی برای مردان تجویز می‌شد؛ اینکه لباس آستین بلند روی شلوار بپوشند، اگر بخواهند به استخدام ادارات دولتی دربیایند، ریش داشته باشند، یقه‌شان بسته باشد. پوشیدن بعضی لباس‌ها توسط مردان تحمل نمی‌شد و... اما به‌هرحال همیشه مسئله حجاب زنان، جدی‌تر و به‌صورت مداوم کنترل شده و با آن مواجهه پلیسی صورت گرفته است.»

از نظر این جامعه‌شناس، سختگیری اخیر درباره پوشش و ظاهر مردان تابعی بر سختگیری و کنترل پوشش زنان است: «برای اینکه حاکمیت متهم به تبعیض جنسیتی علیه زنان نشود، این کار را می‌کند. حتی در لایحه عفاف و حجاب هم تبصره‌ای برای مردان گذاشته شده است. اینکه گفته شود کنترل فقط برای زنان نیست و شامل مردان هم هست، تا اتهام تبعیض جنسیتی برداشته شود و دولت خود را تبرئه کند.

علت دیگر برخورد با پوشیدن شلوارک توسط مردان، از نظر کاظمی این است که در دوسال اخیر، پوشیدن شلوارک، یک کنش اعتراضی توسط بعضی مردان محسوب می‌شود؛ بعد از اعتراضات اجتماعی ۱۴۰۱ مردان برای اعتراض به کنترل پوشش زنان، شلوارک را انتخاب کردند تا نوعی نافرمانی مدنی کنند و شاید یکی از دلایل مواجهه پلیسی با آن این است.

شیرین احمدنیا، جامعه‌شناس هم مانند کاظمی می‌گوید که برخورد با پوشش مردان موضوع جدیدی نیست، هرچند در سال‌های گذشته شاهد آن نبوده‌ایم. او می‌گوید، از انقلاب فرهنگی کم‌کم شاهد سختگیری‌های بیشتر در دانشگاه‌ها بودیم: «در دهه ۶۰ می‌دیدیم کدهای پوشش چه برای دختران، چه برای پسران تعریف می‌شد ولی خب به‌هرحال درباره دختران حساس‌تر بود.»

احمدنیا اما تحلیل دیگری هم برای این موضوع دارد؛ او می‌گوید که در سال‌های گذشته ما چه در ایران، چه در جهان شاهد روند جنسیت‌زدایی از افراد هستیم و تفاوت‌های جنسیتی زنان و مردان به‌تدریج کمتر شده است: «این موضوع را در نوع گذران اوقات فراغت می‌بینیم، در پرداختن به بدن و مدیریت بدن هم می‌بینیم و پوشش هم که در ایران بیشتر مدنظر هست. اینکه در ایران حالا پسران بیشتر از قبل به آرایش موهای‌شان اهمیت نشان می‌دهند یا راجع به ویژگی‌های بدنی‌شان اقداماتی صورت می‌دهند برای کسب ارزش‌های بیشتر که این موضوعات آنها را به رفتارهای منتسب به زنان نزدیک‌تر کرده است. از آن طرف دختران به رفتارهای منتسب به مردان مانند سیگار کشیدن پشت رل ماشین و... روی آورده‌اند. بنابراین جنسیت‌زدایی در حال اتفاق افتادن است؛ یا نوعی برابری از نقطه‌نظر فرصت‌ها در اقتصاد، کار و... .»

این جامعه‌شناس می‌گوید، برخورد با پوشش مردان به این دلیل است که گفته شود اگر آنها هم خلاف ارزش‌ها و هنجارهای خاص یکسان‌ساز حکومتی بخواهند رفتار کنند با آنها مقابله می‌شود: «اینکه فرقی ندارد دختر باشید یا پسر، ما انتظاراتی داریم و استانداردهایی را می‌خواهیم در جامعه جا بیاندازیم که دختر و پسر ندارد؛ هم در حوزه سبک زندگی، هم پوشش.»

احمدنیا در پاسخ به این سوال که چرا حالا و در این زمان، برخورد با پسران شروع شده است؟ هم می‌گوید: «الان احساس‌شان این است که دختران و پسران بیشتر از قبل کنارهم قرار گرفته‌اند. اینکه پسران حمایتگرانه‌تر در زمینه پوشش با دختران رفتار می‌کنند. الان تعداد زیادی از پسران فمینیست را داریم که صحنه را خالی نمی‌کنند و وقتی به دختران تعرض می‌شود، از آنها حمایت می‌کنند.»

برخورد با پوشش مردان قانونی است؟

آنچه حسین می‌گوید در برگه‌ای به‌عنوان اتهامش به او ارائه شده، مبنی بر اینکه بخشی از بدنش را برهنه کرده است، جایی در مواد قانونی ندارد؛ جز یک تبصره در قانون جدید عفاف و حجاب که پس از بحث و نظر بسیار هنوز نهایی و اجرایی نشده است. در این قانون چهاربار از کلمه مردان استفاده شده که یک موردش به‌طور مستقیم مربوط به پوشش آنهاست؛ در تبصره ۲ ماده ۴۷ این قانون آمده است: «بدپوششی در مورد مردان عبارت است از پوشیدن لباس بدن‌نما یا لباسی که قسمتی از بدن، پایین‌تر از سینه یا بالاتر از ساق‌پا یا سرشانه فرد دیده شود.»

تبصره‌ای که شورای نگهبان در مراحل بررسی و تایید این قانون به آن ایراد گرفته‌اند؛ اعضای این شورا در توضیح این ایراد نوشته‌اند: «تبصره ۲ ماده ۴۷ قانون حجاب که درباره حدود و ضوابط پوشش مردان در اماکن عمومی بود از این منظر که برخی الفاظ به‌کار رفته در آن دارای ابهام است و اطلاق آن به کلیه اماکن عمومی ازجمله میادین و باشگاه‌های ورزشی که الزاماً باید از پوشش‌های مخصوص استفاده کنند را در برمی‌گیرد، نیز مورد ایراد قرار گرفت.» حقوقدانان می‌گویند در تبصره نمایندگان مجلس، تعریف مبهمی از بدپوششی مردان عنوان کردند. در تبصره۲ ماده۴۷ این قانون، بدپوششی مردان از پوشیدن لباس بدن‌نما یا لباسی که قسمتی از بدن پایین‌تر از سینه یا بالاتر از سرشانه فرد دیده شود، تعریف شده بود؛ موضوعی که حتی نمایش مسابقات ورزشی از صداوسیما را نیز با سانسور مواجه می‌کرد.

حالا حسن یونسی، وکیل دادگستری هم به «هم‌میهن» می‌گوید، غیر از آنچه در قانون مجازات یعنی تبصره ماده ۶۳۸ آمده و به‌صورت‌کلی درباره حجاب شرعی گفته شده است و مصوبه شورایعالی انقلاب فرهنگی در دولت آقای احمدی‌نژاد که صرفاً توصیه به فعالیت‌های فرهنگی به نهادها در ذیل موضوع حجاب و عفاف بود، تا این تاریخ هنوز هیچ قانون مصوبی از سمت مجلس نداریم که با تمسک به آن نهادهای انتظامی یا حتی قضایی محدودیت‌هایی ایجاد یا بازداشت و برخورد کنند و هر برخوردی که خارج از این موارد صورت بگیرد، غیرقانونی است.

به گفته او، تلاش مجلس برای اینکه مصوبه عفاف و حجاب به نتیجه برسد و رفت و برگشتی که با شورای نگهبان داشته، خودش نشان‌دهنده این موضوع است: «من و همکارانم دادخواستی برای ابطال بخشنامه‌های وزارت کشور دادیم به هیئت‌عمومی دیوان عدالت اداری که هنوز در مرحله رسیدگی است و امیدواریم با استقرار دولت جدید آن ابلاغیه‌ها و بخشنامه‌ها لغو شود. آنچه ستاد حجاب و عفاف در وزارت کشور و نیروی انتظامی با عناوین مختلف مانند طرح‌ نور، گشت‌های ارشاد در خیابان و اقداماتی که در اماکن عمومی مانند فروشگاه‌ها و بانک‌ها انجام می‌دهد یا محدودیت‌هایی که برای شهروندان طی ابلاغیه‌های وزارت کشور صورت می‌گیرد، خلاف قانون است؛ درواقع آنچه شاهد هستیم تخلف نیروی انتظامی، وزارت کشور و ستاد عفاف و حجاب است که برخلاف قانون عمل می‌کنند. علاوه بر این اگر درباره پوشش مردان ملاک پوشش شرعی باشد، محدودیتی برای آن نداریم که بخواهند حتی براساس آن تفسیر به رأی کنند، رفتار خلاف قانون داشته باشند و براساس آن بخواهند با شهروندان برخورد کنند. این موارد خلاف قانون است.»

یونسی می‌گوید که در لایحه عفاف و حجاب نیز قسمت‌هایی که مربوط به ضوابط پوشش مردان بود، از سوی شورای نگهبان مورد ایراد قرار گرفته بود؛ چون خلاف شرع است. در این شرایط حتی اگر یک مورد برخورد هم رخ دهد، باید جلوی آن ایستاد. امیدواریم این اقدامات با سوءنیت نباشد که بخواهند در شروع کار دولت مسئله‌ای ایجاد کنند؛ چه دلیلی دارد که الان بخواهند دست به چنین رفتارهایی بزنند؟

به گفته این وکیل دادگستری، مردانی که بازداشت شدند، حق شکایت دارند: «مواردی هم وجود دارد که شهروندان درباره توقیف خودرو و بعضی از رفتارهای غیرقانونی برخی از ماموران نیروی انتظامی شکایت کرده‌اند. من گزارش‌هایی شنیده‌ام که افراد به سازمان قضایی نیروهای مسلح به‌دلیل توقیف خودرو و بازداشت شهروندان در این موارد که برخلاف قانون آیین دادرسی کیفری است، شکایت کرده‌اند و به برخی از این شکایات رسیدگی شده و مامور متخلف محکوم شده است.  البته ما همه ماموران نیروی انتظامی را نمی‌توانیم متهم کنیم؛ چون موارد زیادی هم بوده است که آنها صرفاً به قانون عمل کرده‌ و تذکر داده‌اند. ما نمی‌خواهیم مجموعه خدوم نیروی انتظامی را زیر سوال ببریم، ولی خود فرمانده نیروی انتظامی و وزارت کشور موظفند جلوی موارد معدودی را بگیرند که که خلاف قانون عمل می‌شود.»

مهدی حجتی، وکیل دادگستری هم می‌گوید که در حوزه پوشش برای آقایان با دو موضوع مواجهیم؛ یکی مقوله قانونی و دیگری مقوله عرفی: «از نظر قانونی درست است که تاکنون لایحه حجاب و عفاف به قانون تبدیل نشده است؛ لیکن به‌موجب مقررات ماده ۴ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباس‌هایی که استفاده از آنها در ملأ عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند مصوب اسفندماه سال ۱۳۶۵ چنین پیش‌بینی شده است که کسانی که در انظار عمومی وضع پوشیدن لباس و آرایش آنان خلاف شرع یا موجب ترویج فساد یا هتک عفت‌عمومی باشد، توقیف و ‌خارج از نوبت در دادگاه صالح محاکمه و حسب مورد به یکی از مجازات‌های مذکور در ماده ۲ این قانون که اعم از شلاق از۲۰ تا ۴۰ ضربه یا جزای نقدی است، محکوم می‌شوند. در بحث قانونی، مقررات ماده ۴ اطلاق داشته و طبعاً به نوع پوشش مردان نیز تسری پیدا می کند، اما درحال‌حاضر در اعتبار مقررات این قانون، تردید وجود دارد و اگرچه قانون مورد اشاره تا به‌امروز به‌صورت رسمی نسخ نشده، اما سال‌هاست که در عمل متروک مانده و به‌عبارتی نسخ عملی‌شده و حداقل در طول بیش از یک‌دهه اخیر مورد استناد محاکم نیز قرار نمی‌گیرد.»

 او معتقد است که با این وصف، نسخ عملی یک قانون به‌معنی آن نیست که اگر یک دادگاهی پیدا شد و به استناد چنین قانونی فردی را محکوم کرد، بتوان به اسباب موجه آن حکم از این جهت ایراد کرد، ولی این قانون مانند بسیاری از قوانین دیگری که متروک مانده‌اند، در سال‌های گذشته مورد استناد مراجع قضایی قرار نمی‌گیرد و قضات دادگاه‌های کیفری علاقه‌ای به اعمال مقررات این قانون ندارند که این نبودن علاقه نیز به رویکرد و مقوله عرفی موضوع برمی‌گردد: «اگر بخواهیم موضوع پوشش را از زاویه نظم عمومی و واکنش اجتماعی به رفتارهای مخل نظم عمومی تحلیل کنیم، بی‌تردید عرف به‌عنوان یک مولفه اساسی نقشی بی‌بدیل برای تفسیر یک رفتار به‌عنوان رفتار خلاف نظم عمومی ایفا می‌کند که از آن تحت عنوان «عرف مفسر» یاد می کنیم.

بی‌تردید عرف تحت تأثیر عنصر زمان و مکان، تفاسیر مختلفی از نحوه رفتار شهروندان به عنوان رفتار مخل نظم عمومی ارائه می کند و به همین دلیل هم قانون‌گذار تحت‌تأثیر عرف حاکم، ممکن است قانونی را تصویب کند که سال‌ها بعد و با گذشت زمان و تغییر عرف، قانون سابق موضوعیت خویش را از دست بدهد؛  به همین دلیل در دهه ۶۰ که مقوله پوشش تحت عرف زمان خود اقتضا داشت که استفاده از پیراهن آستین کوتاه یا چادر مشکی نازک زنانه، به‌لحاظ اخلال در نظم عمومی جرم باشد و همان عرف منتهی به تصویب قانون فوق الذکرشد. در زمان فعلی تفسیر عرف در مورد پوشش‌های مخل نظم عمومی مانند دهه ۶۰ نیست و مردم در قبال پوشش مانتو و پیراهن آستین کوتاه و حتی شلوارک‌های متعارف توسط مردان، از خود واکنش اجتماعی بروز نمی‌دهند و آن را مخل نظم عمومی یا خلاف شرع متعارف محسوب نمی‌کنند.»

حجتی معتقد است، طبعاً نظام حاکمیتی نیز که وظیفه حمایت از نظم عمومی موجود و مقبول جامعه را دارد باید بر پایه قضاوت عمومی شهروندان و عرف حاکم، نه بر پایه تفکرات افراد معدودی که در اقلیت قرار دارند، با موضوعی مبارزه کند که نه‌تنها از نگاه قاطبه مردم قباحتی ندارد، بلکه پوششی متعارف محسوب می‌شود که مبارزه با آن را خلاف عرف و قبیح می‌داند.


Tuesday, 30 July 2024

خبردو تن از اعضای خانواده محمد حسن‌ زاده در بوکان بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا – امروز سه شنبه نهم مردادماه، احمد حسن‌ زاده و سولماز حسن‌ زاده، پدر و خواهر محمد حسن‌ زاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کردپا، امروز سه شنبه نهم مرداد ۱۴۰۳، احمد حسن‌ زاده و سولماز حسن‌ زاده بازداشت شدند.

بر اساس این گزارش، این شهروندان توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم در منزل شخصی خود در بوکان بازداشت شدند. ماموران تلفن همراه این پدر و دختر و همچنین مادر خانواده را نیز ضبط کردند.

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است: “این خانواده در تلاش بودند که به مناسبت سالروز تولد محمد حسن‌ زاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، مراسمی را برگزار کنند. اما نهادهای امنیتی ممانعت کرده و آنها را بازداشت کردند.”

تا لحظه تنظیم این گزارش از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی حاصل نشده است.

احمد حسن‌ زاده و دخترش سولماز، حدودا ۳۰ ساله در تاریخ  ١۴ شهریور ۱۴۰۲، به اداره اطلاعات بوکان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بودند.

همچنین، خانم حسن زاده در پنجم مهرماه سال گذشته در ایست بازرسی بوکان – سقز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و چندی بعد آزاد شده بود.

گفتنی است، محمد حسن‌ زاده، شهروند ۲۸ ساله اهل بوکان در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در تاریخ ۲۵ آبان ماه همان سال جان خود را از دست داد.

برخلاف پیمان نامه حقوق کودک؛ ده ها کودک و نوجوان به مناطق عملیاتی اعزام شدند

خبرگزاری هرانا – برخلاف تعهدات بین المللی ایران تحت عنوان الحاق به پیمان نامه حقوق کودک و بخش عدم به کارگیری کودکان در امور نظامی، ده ها کودک و نوجوان در شهرستان گتوند به اردوی موسوم به “راهیان نور” در مناطق عملیاتی غرب کشور در کرمانشاه اعزام شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بسیج، فرمانده بسیج ناحیه گتوند خوزستان از اعزام ده ها کودک و نوجوان به اردوی موسوم به “راهیان نور” خبر داد.

علی جعفری فرمانده بسیج ناحیه گتوند در این خصوص اعلام کرد: در آستانه ۲۶ مرداد سالروز عملیات آزادسازی شهر پاوه، کاروان راهیان نور در قالب ۳ دستگاه اتوبوس شامل جوانان، نوجوانان، دانش آموزان و دانشجویان شهرستان گتوند عازم مناطق غرب کشور در کرمانشاه شدند.

بر اساس پیمان نامه حقوق کودک، یک کودک، فرد زیر سن ۱۸ سال تعریف می شود. ایران از سال ۱۳۷۳ به این پیمان پیوسته است. بنابر این تعهدنامه، استفاده از کودکان و نوجوانان در نظامی‌گری ممنوع است، با این حال همچون بخش های کار کودکان، مجازات و اعدام و ازدواج قانونی کودکان، این قسمت از تعهدات نیز از سوی دولت ایران با آموزش نظامی و به کار گیری افراد زیر سن ۱۸ سال، نادیده گرفته می‌ شود.

شروین حاجی پور جهت تحمل حبس احضار شد

خبرگزاری هرانا – شروین حاجی پور، خواننده ایرانی، جهت تحمل حکم حبس خود، احضار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شروین حاجی پور جهت تحمل حبس احضار شد.

این خواننده ایرانی، با انتشار ویدیویی اعلام کرد که حکم سه سال و هشت ماه حبس وی توسط دادگاه تجدیدنظر تایید شده و از او خواسته شده که تا چند روز آینده خود را به زندان معرفی کند

شروین حاجی پور همچنین در این ویدیو گفت: “در مرحله تجدیدنظر، ممنوعیت خروج من از کشور، برداشته شده است.”

شروین حاجی پور خواننده ساکن ایران در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، پس از انتشار قطعه “برای”، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ساری منتقل شد. او نهایتا در تاریخ دوازدهم مهر همان سال، با تودیع قرار وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شد.

چندی بعد این خواننده توسط شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای ساری تفهیم اتهام شد. مجید کاوه، وکیل مدافع وی با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود اتهام مطروحه علیه موکل خود را “فعالیت تبلیغی علیه نظام و ترغیب و تحریک افراد به اعمال خشونت آمیز” عنوان کرده و گفت: “همچنین به موجب قرار نظارت قضایى، دستور منع خروج شروین حاجی پور از کشور به مدت شش ماه صادر شده است”.

اواخر سال گذشته وی توسط دادگاه انقلاب از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به تحمل هشت ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام “اغوا و تحریک مردم به اغتشاشات به قصد بر هم زدن امنیت کشور”، با احتساب ایام بازداشت قبلی به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی سه سال حبس برای وی قابل اجرا خواهد بود.

در این حکم آمده است، “با توجه به اینکه دادگاه مجازات اصلی پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی را برای اصلاح مرتکب کافی ندانسته است”، وی را به “دو سال ممنوعیت خروج از کشور، حمع آوری دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگی، علمی و هنری و انتشار آن در فضای مجازی بنام خود، مطالعه و خلاصه نویسی کتاب قانون زن در اسلام و کتاب زن در آئینه جمال و جلال، به میزان سی صفحه هر یک به صورت مجزا و دستنویس جهت درج در پرونده و ارائه به واحد اجرا و انتشار آن در فضای مجازی و ساخت موسیقی درباره جنایات آمریکا علیه بشریت، جمع آوری نقض حقوق بشر از سوی دولت آمریکا در یک قرن اخیر و انتشار آن در فضای مجازی و شرکت در دوره های آموزشی مهارت رفتار و دانش در حوزه هنر”، محکوم کرده است.

شایان ذکر است، در پنجاه و پنجمین مراسم جوایز گرمی، تک‌آهنگ “برای” اثر شروین حاجی‌پور به عنوان برنده جایزهٔ ویژه “آهنگ برای تغییر اجتماعی” اعلام شد.

Sunday, 28 July 2024

تحصن زندانیان زن در اوین در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی

بنابر گزارش‌ها، گروهی از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین گفته‌اند در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی، فعال مدنی کرد، در حیاط این زندان تحصن می‌کنند.

بر اساس متن مشترکی که در اینستاگرام برخی از این زندانیان، از جمله نرگس محمدی، گلرخ ایرایی و ناهید تقوی منتشر شده، زنان زندانی در اوین از ساعت ۱۹ شنبه تا صبح یکشنبه در حیاط زندان اوین تجمع می‌کنند و به داخل بند نمی‌روند.

هنوز خبری درباره این تحصن یا برخورد احتمالی مسئولان زندان اوین با تحصن‌کنندگان منتشر نشده است.

زنان زندانی سیاسی در متن مشترک خود تاکید کرده‌اند: «از همه می‌خواهیم با شعار "نه به اعدام" با ما زنان زندانی اوین همراه شوند».

این دومین تحصن زنان زندانی در اوین در اعتراض به حکم پخشان عزیزی است؛ آنها از عصر چهارشنبه تا صبح پنجشنبه (شب سوم به چهارم مرداد) نیز در هواخوری بند زنان تحصن کرده و شعارهایی از قبیل «نه به اعدام» سر داده بودند.

پس از آن زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج هم از همراهی خود با این حرکت اعتراضی خبر دادند.

حرکت‌های اعتراضی زندانیان، از جمله تحصن، همواره با اقدامات تنبیهی همراه بوده است.

آتنا دائمی، زندانی سیاسی سابق، با اشاره به تحصن‌های قبلی زندانیان در اوین و قرچک، در توییتی نوشت که تحصن‌ها یا با خشونت ماموران برای بازگرداندن زندانیان به داخل بند، یا با تنبیه‌های بعدی مانند حکم‌های جدید و لغو ملاقات و تلفن مواجه می‌شد.

پخشان عزیزی، فعال مدنی کرد، از مرداد پارسال زندانی است و چند روز پیش وکلای او در گفت‌وگو با «شبکه شرق» تایید کردند که حکم دادگاه انقلاب تهران که موکلشان را به اتهام بغی به اعدام محکوم کرده است به آنها ابلاغ شد.

پخشان عزیزی که دانش‌آموخته مددکاری اجتماعی است در یک سال گذشته در بازداشتگاه وزارت اطلاعات و سپس در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس بوده است.

او در نامه‌ای که چندی پیش در وبسایت هنگاو منتشر شد شرحی از شکنجه‌های خود در دوران بازجویی داد و گفته بود در این مدت «بارها توسط بازجویان به دار کشیده شده‌ام».

حدود دو هفته پیش از صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی به اتهام بغی، شریفه محمدی فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت نیز به اتهام مشابه به اعدام محکوم شد.

همچنین به گزارش منابع حقوق بشری، از بین هشت معترضی که دادگاه آنها در حال برگزاری است، دست‌کم دو نفر به نام‌های نسیم غلامی سیمیاری و حمیدرضا سهل‌آبادی با اتهام «بغی» روبه‌رو هستند.

وریشه مرادی، زندانی سیاسی کرد نیز به بغی متهم شده است.

بر اساس «قانون مجازات اسلامی»، بغی به معنای قیام مسلحانه علیه حکومت جمهوری اسلامی است و مجازات آن می‌تواند اعدام باشد.

با این حال وکلای این زندانیان گفته‌اند هیچ مستندی درباره فعالیت مسلحانه موکلان‌شان در پرونده ارائه نشده است.

Friday, 26 July 2024

جاوید رحمان خواستار تحقیق درباره «نسل‌کشی» و «جنایت علیه بشریت» در دهه شصت در ایران شد

جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد می‌گوید نقض حقوق بشر در ایران، سرکوب بهاییان در دهه ۶۰ جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی بوده و باید تحقیقات بین‌المللی در این خصوص صورت گیرد.جاوید رحمان گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد می‌گوید برای تحقیق و تعقیب قضایی عاملان «جنایات وحشتناک» در ایران، از جمله قتل‌های خارج از رویه قضایی هزاران زندانی در دهه ۶۰ که به طور خودسرانه دستگیر و اعدام شدند، ایجاد یک مکانیزم بین‌المللی ضروری است.

گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در یافته‌های نهایی خود پیش از پایان مأموریتش در ۳۱ ژوئیه گفت که «جنایات وحشتناک» اعدام‌های فوری، خودسرانه و خارج از رویه قضایی در سال‌های ۱۹۸۱-۱۹۸۲ و ۱۹۸۸، جنایت علیه بشریت از جمله قتل و نابودی، و همچنین نسل‌کشی به شمار می‌رود. این اعدام‌ها شامل کودکان و نیز زنانی بوده که گزارش شده به برخی از آنها پیش از اعدام تجاوز شده است.

رحمان که تا چند روز دیگر ماموریتش به عنوان گزارش ویژه سازمان ملل در امور ایران به اتمام می‌رسد در ادامه گزارش خود به مشکلات بهاییان در ایران اشاره کرد و نوشت: «بهاییان با قصد نسل‌کشی و آزار و اذیت مورد هدف قرار گرفتند و هدف‌گیری و قربانی کردن اقلیت‌های مذهبی، قومی و زبانی و مخالفان سیاسی در طول دهه اول تأسیس جمهوری اسلامی در ۱۹۷۹ و از آن زمان به بعد 
ادامه داشته است.
جاوید رحمان: سرکوب زنان ایران توسط جمهوری اسلامی «آپارتاید جنسیتی» استشورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ماموریت جاوید رحمان را تمدید کرد

این نخستین بار نیست که جمهوری اسلامی به خاطر آزار و اذیت بهاییان به «جنایت علیه بشریت» متهم می‌شود. پیشتر سازمان دیده‌بان حقوق بشر گفته بود که چندین دهه سرکوب سازمان یافته از سوی مقام‌های ایران، محرومیت عامدانه و شدید بهاییان از حقوق ابتدایی آنها «جنایت علیه بشریت» خوانده می‌شوند.

گزارشگر ویژه سازمان ملل همچنین تاکید کرد که باید یک مکانیزم تحقیقاتی و پاسخگویی بر مبنای تحقیقات بی‌طرفانه و شفاف و مطابق با قوانین بین‌المللی در نظر گرفته شود و شواهد مربوط به این جنایات باید حفظ شوند. آقای رحمان همچنین گفت: «پنهانکاری مداوم سرنوشت هزاران مخالف سیاسی و محل نگهداری بقایای آنها، به منزله جنایت علیه بشریت و ناپدیدسازی اجباری است.»
جمهوری اسلامی تاکنون به آقای رحمان اجازه نداده به ایران سفر کرده و از نزدیک گزارش‌های مربوط به نقض حقوق بشر را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. مقام‌ها در تهران همواره نقض حقوق بشر را تکذیب و گزارش‌های مربوط به این موارد را موضوعاتی سیاسی دانسته که برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی صورت می‌‌گیرد.

آقای رحمان در بخش دیگری از گزارش خود گفت: «من تکرار می‌کنم، نباید برای چنین نقض‌های فاحش حقوق بشر، صرف نظر از زمان وقوع آن‌ها، معافیتی وجود داشته باشد. نباید به رژیم ایران و رهبران آن اجازه داده شود از عواقب جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی خود فرار کنند. یک مکانیزم مستقل بین‌المللی تحقیقاتی و پاسخگویی برای ایران کاملاً ضروری است.»