اخبار نقض حقوق بشر در ایران VVMIran e.V Vereingung zur Verteigung der Menschenrechte im Iran e.V

Thursday, 28 April 2022

درباره‌ی مقررات خوابگاه دانشجویی دختران/ مینا جوانی

درباره‌ی مقررات خوابگاه دانشجویی دختران/ مینا جوانی

ماهنامه خط صلح – سال‌های سال است که قوانین به شدت مرتجعانه‌ای را بر خوابگاه‌های دانشجویی دختران تحمیل کرده‌اند. در جدیدترین آیین‌نامه‌های برخی دانشگاه‌ها ساعت مجاز ورود و خروج شبانه‌ی خوابگاه دختران را تا اذان مغرب کاهش داده‌اند که رسماً امکان حضور دانشجویان دختر در شهر و دانشگاه بعد از اتمام ساعت کلاس‌ها را سلب می‌کند و شب شهر را بیش از پیش مردانه می‌سازد. کاهش ساعت ورود و خروج مجاز به اذان مغرب پیش از این هم در برخی دانشگاه‌ها رواج داشته و مسئله‌ی جدیدی نیست؛ تنها مسئله‌ی جدید گسترش هرچه بیش‌تر این حد از محدودیت میان خوابگاه‌های دخترانه بعد از بازگشایی مجدد دانشگاه‌ها است. به ‌نظر می‌رسد حکومت قصد دارد نهایت سوءاستفاده را از تعطیلی امنیتی دانشگاه‌ها به بهانه‌ی کرونا داشته باشد و با قواعد سرکوب‌گرانه‌ی شدیدی دانشگاه را بازگشایی کرده.

در این بین باید توجه داشته باشیم که طبق تجربه‌ سرکوب ناشی از ساعت ورود و خروج از صرف قانون منع حضور دختران در فضای اجتماعی بعد از ساعاتی مشخص فراتر می‌رود. شما به عنوان یک دختر دانشجو اگر در ساعت مقرر تعیین‌شده از جانب دانشگاه در خوابگاه حضور نداشته باشید و بعد از آن به خوابگاه بیاید، باید فرمی به نام فرم تأخیر پر کنید و در آن ذکر کنید در چه ساعتی و به چه دلیلی دیر به خوابگاه آمده‌اید. مسئولان خوابگاه از بین فرم‌های پرشده با خانواده‌ی گروهی از دختران تماس می‌گیرند. مکالمات مسئولان خوابگاه با خانواده‌ها از سرکوب‌گرانه‌ترین و توهین‌آمیزترین مکالمات علیه دختران خوابگاهی است. بارها پیش آمده که به خانواده‌ها گفته‌اند: «هیچ خبر دارید دخترتان کجاست و چه می‌کند؟ نصف شب به خوابگاه می‌آید، درست خوابگاه نمی‌آید، آیا می‌دانید کجا و با چه کسانی است؟» این صحبت‌ها بارها درباره‌ی دانشجویان دختری که یک یا دو بار به‌اندازه‌ی مثلاً پانزده دقیقه نسبت به ساعت مجاز ورود به خوابگاه تأخیر داشته‌اند، طرح شده. این مکالمات بین مسئولان خوابگاه و خانواده‌ها در اغلب موارد موجب ایجاد تنش‌های شدید بین خانواده‌ها و دخترانشان شده و حتی گاهی ادامه‌ی تحصیل دختران دانشجو را با مشکل مواجه کرده. ذهنیت پشت این مکالمات آن است که دختری که در ساعت مقرر در خوابگاه حضور ندارد، حتماً دنبال هرزگی جنسی و فساد (در معنای ذهنی مرتجعان) است.

ادامه مطلب

لینک مطلب در خط صلح

↘️ 
@Hranews1 تماس ✉️ - @Hranews کانال هرانا 🆑

Tuesday, 26 April 2022

نامه سهیلا حجاب از زندان در واکنش به فشارها؛ “فریاد دادخواهی بر می آورم”
 سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرمانشاه، طی نامه ای به شرح مشکلات و فشارهای اعمال شده به خود پرداخته است. وی در بخشی از این نامه با بیان اینکه «آنطور که با من در زندان ها رفتار میکنند، در جنگ ایران و عراق با اسرای ایرانی برخورد نشد»، خطاب به ابراهیم رئیسی نوشته است «از بس توسط عوامل شما در زمان های مختلف به دلایل واهی مورد ضرب و شتم قرار گرفته ام که دیگر جانی در تنم نمانده، مرا به زندان هایی می فرستید که کوچک ترین احترامی را برای حقوق یک زندانی سیاسی قائل نیستند»

اهداف سند۲۰۳۰یونسکو:
هدف۳-تضمین زندگی توام با سلامت وترویج رفاه برای در تمام سنین
هدف ١٦- ترويج جوامع صلح جو و دسترسى به عدالت براى همه و ايجاد نهادهاى مؤثر، پاسخگو و فراگير در تمام سطوح

مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر:
ماده۵-شکنجه ممنوع 
ماده۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون
ماده ۹- عدم توقیف، حبس یا تبعید غیر قانونی
ماده ١٠- حق محاكمه قانونى براى همه


کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
#vvmiran 
@baschariyat

Sunday, 24 April 2022

بررسی ماده 19 کنوانسیون حقوق کودک و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی

بررسی ماده 19 کنوانسیون حقوق کودک و مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی 
 
با توجه‌ به‌ این‌ که‌ طبق‌ اصول‌ اعلام‌ شده‌ در منشور سازمان‌ ملل‌ به‌ رسمیت‌ شناختن‌ حقوق‌ لاینفک‌، مساوی‌ و منزلت‌ تمام‌ اعضای‌ خانواده‌ بشری‌ زیربنای‌ آزادی‌، عدالت‌ و صلح‌ در جهان‌ است‌،با در نظر داشتن‌ این‌ که‌ اعضای‌ سازمان‌ ملل‌ در منشور سازمان‌، اعتقاد خود را به‌ حقوق‌ اساسی‌ و مقام‌ و ارزش‌ انسان‌ و عزم‌ خود را برای‌ افزایش‌ پیشرفتهای‌ اجتماعی‌ و معیارهای‌ زندگی‌ بهتر توأم‌ با آزادی‌های‌ بیشتر، در آزادیها پیش‌تر اعلام‌ کرده‌اند، با تشخیص‌ این‌ که‌ سازمان‌ ملل‌ در اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر و در کنوانسیونهای‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ بشر اعلام‌ و موافقت‌ نموده‌ که‌ هر یک‌ از افراد بدون‌ هر گونه‌ تبعیض‌ از نظر نژاد، رنگ‌، جنس‌، زبان‌، مذهب‌، عقاید سیاسی‌، جایگاه‌ اجتماعی‌ یا ملی‌، تولد و یا سایر خصوصیات‌، در تمام‌ حقوق‌ و آزادیهایی‌ که‌ در آن‌ کنوانسیونها و اعلامیه‌ها اعلام‌ شده‌، ذیحق‌ می‌باشند،و نظر به‌ این‌ که‌ سازمان‌ ملل‌ در اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر اعلام‌ نموده‌ است‌ که‌ دوران‌ کودکی‌ مستلزم‌ مراقبتها و مساعدتهای‌ ویژه‌ می‌باشد،با اعتقاد به‌ این‌ که‌ خانواده‌ به‌ عنوان‌ جزء اصلی‌ جامعه‌ و محیط‌ طبیعی‌ برای‌ رشد و رفاه‌ تمام‌ اعضای‌ خود خصوصاً کودکان‌ می‌بایستی‌ از حمایتها و مساعدتهای‌ لازمه‌ به‌ نحوی‌ برخوردار شود که‌ بتواند مسئولیتهای‌ خود را در جامعه‌ ایفا کند،با تشخیص‌ این‌ که‌ کودک‌ برای‌ رشد کامل‌ و متعادل‌ شخصیتی‌ خود می‌بایستی‌ در محیط‌ خانواده‌ و در فضایی‌ (مملو) از خوشبختی‌، محبت‌ و تفاهم‌ بزرگ‌ شود،با توجه‌ به‌ این‌ که‌ کودک‌ می‌بایست‌ آمادگی‌ کامل‌ برای‌ زندگی‌ فردی‌ در جامعه‌ داشته‌ باشد و در سایه‌ ایده‌آلهایی‌ که‌ درمنشور سازمان‌ ملل‌ اعلام‌ شده‌، خصوصاً صلح‌، احترام‌، بردباری‌، آزادی‌، برابری‌ و اتحاد بزرگ‌ شود،با در نظر داشتن‌ این‌ که‌ لزوم‌ انجام‌ مراقبتهای‌ ویژه‌ از کودک‌ در اعلامیه‌ حقوق‌ کودک‌ ژنو ۱۹۲۴ بیان‌ شده‌، در ۲۰ نوامبر ۱۹۵۹ در اعلامیه‌ حقوق‌ کودک‌ مجمع‌ عمومی‌ به‌ تصویب‌ رسیده‌، در اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر و در میثاق‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ مدنی‌ و سیاسی‌ (خصوصاً در موارد ۲۳ و ۲۴)، در کنوانسیون‌ بین‌المللی‌ حقوق‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ (خصوصاً در ماده‌ ۱۰) و در اسناد و احکام‌ سازمانهای‌ تخصصی‌ و سازمانهای‌ بین‌المللی‌ مربوط‌ به‌ رفاه‌ کودکان‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شده‌ است‌،با توجه‌ به‌ این‌ که‌ در اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر تصریح‌ شده‌ است‌، «کودک‌ به‌ خاطر نداشتن‌ رشد کامل‌ فیزیکی‌ و ذهنی‌ محتاج‌ مراقبت‌ و حمایت‌هایی‌ از جمله‌ حمایتهای‌ مناسب‌ حقوقی‌ قبل‌ و بعد از تولد می‌باشد»،با در نظر گرفتن‌ مفاد اعلامیه‌ اصول‌ حقوقی‌ و اجتماعی‌ مربوط‌ به‌ حمایت‌ و رفاه‌ کودکان‌ با اشاره‌ ویژه‌ به‌ موضوع‌ فرزند رضاعی‌ و فرزندخواندگی‌ ملی‌ و بین‌المللی‌، قانون‌ حداقل‌ استاندارد سازمان‌ ملل‌ در مورد اجرای‌ عدالت‌ برای‌ افراد صغیر (قوانین‌ پکن‌) و اعلامیه‌ حمایت‌ از زنان‌ و کودکان‌ در مواقع‌ اضطراری‌ و جنگ‌ها، با تشخیص‌ این‌ که‌ در تمام‌ کشورهای‌ جهان‌ کودکانی‌ وجود دارند که‌ تحت‌ شرایط‌ دشوار زندگی‌ می‌کنند و این‌ گونه‌ کودکان‌ محتاج‌ توجهات‌ ویژه‌ای‌ هستند، با توجه‌ به‌ ارزشهای‌ سنتی‌ و فرهنگی‌ هر ملت‌ در حمایت‌ و تعلیم‌ و تربیت‌ یکنواخت‌ کودک‌، 
و با عنایت‌ به‌ اهمیت‌ همکاریهای‌ بین‌المللی‌ برای‌ بهبود شرایط‌ زندگی‌ کودکان‌ در تمام‌ کشورها خصوصاً کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌، به‌ توافقات‌ 54 ماده‌ نایل‌ شدند:که ما به برسی ماده 19 می پردازیم 
ماده‌ ۱۹ 
کشورهای‌ طرف‌ کنوانسیون‌ تمام‌ اقدامات‌ قانونی‌، اجرایی‌، اجتماعی‌ و آموزشی‌ را در جهت‌ حمایت‌ از کودک‌ در برابر تمام‌ اشکال‌ خشونت‌های‌ جسمی‌ و روحی‌، آسیب‌رسانی‌ یا سوءاستفاده‌، بی‌توجهی‌ یا سهل‌انگاری‌، بدرفتاری‌ یا استثمار منجمله‌ سوءاستفاده‌ جنسی‌ در حینی‌ که‌ کودک‌ تحت‌ مراقبت‌ والدین‌ یا قیم‌ قانونی‌ یا هر شخص‌ دیگری‌ قرار دارد، به‌ عمل‌ خواهند آورد. 
این‌ گونه‌ اقدامات‌ حمایتی‌ در موارد مقتضی‌ باید شامل‌ اقدامات‌ مؤثر برای‌ ایجاد برنامه‌های‌ اجتماعی‌ در جهت‌ فراهم‌ آوردن‌ حمایتهای‌ لازمه‌ از کودک‌ و کسانی‌ که‌ مسئول‌ مراقبت‌ از وی‌ می‌باشند و نیز حمایت‌ در برابر سایر اشکال‌ محدودیتها و نیز برای‌ پیشگیری‌، شناسایی‌، گزارش‌دهی‌، ارجاع‌، تحقیق‌، درمان‌ و پی‌گیری‌ موارد بدرفتاریهایی‌ که‌ قبلاً ذکر شد و نیز بر حسب‌ مورد پشتیبانی‌ از پیگرد قضائی‌ باشد.

فعالان حقوق کودک در ایران از نبود کمک‌های درمانی برای کودکان کار و خیابان انتقاد دارند. این فعالان دیوان‌سالاری دولتی را به اخلال در تصویب آیین‌نامه حمایت اجتماعی از کودکان متهم می‌کنند. نماینده سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن) وزارت بهداشت تا کنون اقدامی برای حمایت از وضعیت درمان و بهداشت کودکان کار و خیابان نکرده است. وزارت‌خانه‌های مختلف با مقررات خود مانع از کمک‌های موثر اجتماعی به این کودکان می‌شوند وآیین‌نامه حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان هنوز به تصویب نرسیده است. وزیر بهداشت: بیشتر کودکان کار سوء‌تغذیه دارند و معتادند.او افزود: «وزارت کشور به وظایفی که در این آیین‌نامه به او واگذار شده بود ایراد گرفت، زیرا ما وظایفی را درخصوص صدور شناسنامه برای کودکان فاقد شناسنامه مشکوک‌التابعیت و کودکان دارای مادر ایرانی و پدر خارجی برعهده این وزارتخانه قرار داده بودیم.»بسیاری از کودکان کار و خیابان در ایران فاقد شناسنامه یا برگه هویت هستند. وزارت بهداشت نیز به علت "مشکوک‌التابعیت" بودن این کودکان حاضر به ارائه خدمات درمانی و بهداشتی رایگان به آنها نیست. 
وزارت کشور نیز مطرح می‌کند که شمار کودکان "مشکوک‌التابعیت" زیاد است و به "دلایل امنیتی" قادر به صدور برگه هویت برای این کودکان نیست. 
نماینده سازمان‌های مردم‌نهاد افزود: «در قوانین ما تابعیت براساس خون است، مگر در موارد استثنایی و این بدان معناست که تابعیت از طرف پدر بر فرزند وارد می‌شود.» تنها ۳۴ درصد کودکان کار در ایران درس می‌خوانند 
مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت کار اعلام کرده ۴۰ درصد کودکان کار، ایرانی نیستند. وی همچنین سن این کودکان را میان ۱۰ تا ۱۴ سال اعلام کرده و گفته ۲۴ درصد آن‌ها هرگز مدرسه نرفته‌اند. روزبه کردونی مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده ۴۰ درصد کودکان کار بین ۱۰ تا ۱۴ ساله ایرانی نیستند. وی توضیحی در مورد ملیت این کودکان نداده است. 
به گزارش افکار نیوز، وی تعریف جدیدی از کودکان کار و خیابان ارائه داده که بر اساس آن کودکانی که روزها در خیابان کار می‌کنند و شب‌ها به خانه بر می‌گردند "کودکان در خیابان" نامیده می‌شوند. 
به گفته این مقام مسئول، کودک خیابانی کسی است که شبها برای خواب هم به خانه نمی‌رود. وی آماری از این کودکان ارائه نداده ولی گفته در تهران بیشتر با پدیده "کودکان در خیابان" روبرو هستیم. 
وی همچنین به جای واژه "کودکان کار" "کودک در اشتغال" را استفاده کرده و آنرا کودکی دانسته که در بازار کسب و کار حضور دارد و دستمزد بگیر پاره وقت یا تمام وقت، قانونی یا غیر قانونی است. کردونی درباره میزان تحصیل "کودکان در خیابان" یا همان کودکان کار گفته: «۳۴ درصد از کودکان خیابانی در حال تحصیل هستند، ۴۰ درصد ترک تحصیل کرده‌اند و ۲۴ درصد از این بچه‌ها اصلا به مدرسه نرفته‌اند». 
مدیرکل دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت کار، آمار ۷ میلیون کودک کار در ایران را نادرست خوانده است، چرا که به گفته وی طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ شاغلان ۱۰ تا ۱۹ سال در ایران ۷۶۵ هزار نفر هستند بنابراین آمار ۷ میلیون کودک کار نمی‌تواند درست باشد. آمار دقیقی از شمار کودکان کار در تهران وجود ندارد. اما اخیرا مقام‌های پایتخت ایران از افزایش آن‌ها در متروی تهران خبر داده‌اند. طبق گفته مدیرکل بهزیستی استان تهران، بیش از دوهزار کودک تنها در متروی پایتخت کار می‌کنند. علاوه بر این رابطه بین فقر و کار کودکان یک چرخه بی‌پایان است که هریک دلیل آن دیگری است و نسل به نسل تکرار می‌شود. 
وتناقض دارد با: 
اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  
بند 3 : آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی. 
 
اصل بیستم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:  
همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند 
اصل بیست و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:  
حیثیت‌، جان‌، مال‌، حقوق ، مسکن و شغل‌اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند. 
 
بند 12: پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‏های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه. 
اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 
برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکارافتادگی، بی‌سرپرستی، درراه‏ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی‌درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی. دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.

اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 
 دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. 
 
اصل ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  
داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند. 
اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران 
 بند1 تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.

جوانان و معضل بیکاری

معضل بیکاری جوانان تحصیل کرده
حالی که نیاز کشور به ویژه در حوزه صنعت و عمران به جوانان متخصص و آموزش دیده بسیار زیاد است متأسفانه به علت عدم هماهنگی بین بخش خصوصی و دولت نرخ بیکاری به ویژه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری افزایش پیدا شده است. به گزارش خبرنگار ایمنا، تحصیل، کسب مهارت، آموزش، شغل، و برخورداری از رفاه نسبی در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و سلامت از جمله نیازهای اساسی برای تمام اقشار جامعه به ویژه جوانان محسوب می‌شود، اشتغال کامل افراد آرزوی بزرگ کشورهای جهان است اما حتی در پیشرفته‌ترین کشورها هرگز اشتغال کامل وجود نداشته است. در سال‌های اخیر، موضوع بیکاری فارغ‌التحصیلان به یکی از چالش‌های بزرگ کشور تبدیل شده است، بسیاری از جمعیت جوان و بیکار امروز کشور،
همان افرادی هستند که در دهه ۸۰ با تشویق و اجبار خانواده‌های خود وارد بازار کار آزاد نشده و برای ادامه تحصیل روانه دانشگاه‌ها شدند تا بلکه بتوانند شرایط کاری خوبی برای خود مهیا کنند. اما نه آنان و نه خانواده‌های آن‌ها فکر نمی‌کردند که روزی با سیاست‌های غلط دولت، کشور به جایی برسد که حتی مقاطع دکتری و مهندسان نیز گرفتار بیکاری شده و نتوانند وارد بازار کسب و کار شوند و سیل میلیونی جوانان تحصیل کرده مجبور شوند یا در خانه بمانند و یا به مشاغل کاذب روی آورند. مطالعات نشان می‌دهد نرخ بیکاری در اقتصاد ایران در سال‌های ۹۵- ۱۳۵۵ بیش از ۹ درصد بوده است. در دوره‌هایی که اقتصاد کشور دچار رکود بود (مانند سال‌های ۱۳۶۵ و ۱۳۹۱) به واسطه بیکاری ادواری، نرخ مشاهده شده بیکاری بیش از نرخ طبیعی آن شده است. بیکاری ادواری در اقتصاد ایران بر اساس مشاهدات گذشته کمتر از چهار درصد ارزیابی می‌شود. نتایج طرح آمارگیری مرکز آمار ایران نیز گویای آن است که در سال‌های (۱۳۹۵-۱۳۸۴) نرخ بیکاری در کشور به ویژه در میان زنان بالا بوده است. در این بازه زمانی، نرخ بیکاری در میان زنان و مردان هرگز از ۱۰.۴ درصد کمتر نشده است. نکته در خور توجه این است که به دنبال تشدید تحریم‌های اقتصادی در سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نرخ بیکاری کاهش یافته و بعد از خروج از تحریم‌ها، سیر صعودی را پیموده است. این رفتار چرخه‌ای بیکاری را باید به نوسانات جمعیت فعال در این دوره نسبت داد. در واقع در دوره بعد از تحریم‌ها، گرچه اشتغال در اقتصاد کشور افزایش یافته، اما ورود خیل عظیم جویندگان جوان کار به بازار موجب افزایش نرخ بیکاری شده است.
وجود بیکاری درازمدت ، پدیده بیکاری در ایران اساساً از نوع بیکاری درازمدت است، این نوع بیکاری در ادبیات اقتصادی «بیکاری ساختاری» نامیده می‌شود. ۴۷.۶ درصد بیکاران به مدت ۱۹ ماه و بیشتر بیکار می‌مانند و مدت بیکاری ۶.۳ درصد آن‌ها بین ۱۳ تا ۱۸ ماه است. بیکاری دراز مدت نیروی کار در میان زنان شایع‌تر از مردان است. تجربه کشورهای در حال توسعه از جمله ایران گویای آن است که در بسیاری از موارد سطح مزدها پایین‌تر از حداقل معیشت تعیین می‌شود و در عین حال تشکل‌های کارگری از قدرت چانه زنی اندکی برخوردارند؛ بنابراین در جستجوی علل بیکاری باید به عوامل دیگر توجه شود.
د
آخرین آمار بیکاران تحصیل‌کرده در ایران مطابق آمار اطلاعات شاخص‌های عمده بازار کار در سال ۹۸؛ از ۸۳ میلیون و ۱۵۸ هزار نفر حدود ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر در سن کار و حدود ۲۱ میلیون و ۴۹۲ هزار نفر جمعیت کمتر از ۱۵ سال هستند. همچنین از ۶۱ میلیون و ۶۶۶ هزار نفر جمعیت در سن کار، حدود ۲۷ میلیون و ۱۶۷ هزار نفر را جمعیت فعال و ۳۴ هزار و ۴۹۹ هزار نفر را جمعیت غیرفعال تشکیل می‌دهد.بر اساس این گزارش از ۲۷ میلیون و و ۱۶۷ هزار نفر جمعیت فعال حدود ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل و دو میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار هستند. به علاوه از جمعیت ۲۴ میلیون و ۲۷۳ هزار نفر شاغل حدود پنج میلیون و ۹۸۹ هزار نفر دارای تحصیلات عالی و ۱۸ میلیون و ۲۸۴ هزار نفر فاقد آموزش عالی هستند که از جمعیت دو میلیون و ۸۹۳ هزار نفر بیکار (۱۰.۷ درصد) حدود یک میلیون و ۲۰۴ هزار نفر دارای تحصیلات عالی (۱۶.۸ درصد) و یک میلیون و ۶۸۹ هزار نفر فاقد آموزش عالی (۸.۵ درصد) هستند. البته این آمارها، میزان آمارهای رسمی است، در حالی که آمارهای رسمی حکایت از بیکاری حدود یک میلیون و ۲۰۴ هزار نفر از تحصیلات دانشگاهی دارد که آمارهای غیررسمی میزان این آمار را بسیار بیشتر می‌داند و کارشناسان معتقد هستند که میزان آمارهای بیکاری به روز نیست. چرا که بخش زیادی از افرادی که بیکار هستند در لیست بیمه و هیچ سازمان و نهاد مشخصی داده‌های شناسایی ارائه نکرده‌اند. از سوی دیگر، شیوع بیماری کرونا طی ماه‌های پایانی سال ۹۸ خود باعث بیکاری هزاران نفر شده است.
تا به امروز وعده‌های بسیاری مبنی بر جذب نیروهای متخصص و فعال در بخش‌های دولتی و مدیریتی ارائه می‌شود، اما متأسفانه میزان بیکاری در بین جوانان تحصیل کرده و حضور پر رنگ افراد بی تخصص در پست‌های مدیریتی و مهندسی تغییری نکرده است.
پیامد بیکاری جوانان؛ دام اعتیاد به موادمخدر
بیکاری به عنوان یکی از دلایل اعتیاد شناسایی شده است. بسیاری بر این باورند که بیکاری و اعتیاد دو عامل تقویت کننده یکدیگر هستند، بیکاری و
اعتیاد یکی از شدیدترین معضلات اجتماعی است که گریبان گیر بخش عظیمی از افراد جامعه به ویژه جوانان شده است. بیکاری علل و اشکال مختلفی دارد که همیشه پیامدهای منفی زیادی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه دارد. یکی از پیامدهای بیکاری، اعتیاد نیروی کاری است که در سن اشتغال قرار دارند. اعتیاد موجب تحلیل رفتن توانایی‌ها و انرژی نیروی کار می‌شود؛ در نتیجه به مرور بیکاری و اعتیاد تشدید کننده یکدیگر می‌شوند. برای جلوگیری از اعتیاد بهتر است افراد مهارت‌های لازم برای مواجهه با مشکلات در زندگی را فرا بگیرند تا در مقابل فشارهای ناشی از بیکاری، طلاق، افسردگی، اضطراب به سمت مصرف مواد مخدر پیش نروند.ریشه معضل بیکاری قشر تحصیل‌کرده کشور رکود حاکم بر بازار، قاچاق محصولات و کالاها و واردات بی رویه آن به کشور، عدم فرهنگ صحیح کار، مشکلات میان کارگران و کارفرمایان و قوانین سخت گیرانه‌ای که در این خصوص تعریف شده، هر یک مزید بر علت شده تا در نهایت در حوزه کار و اشتغال با چنین چالش‌هایی مواجه شویم، اما علاوه بر موارد ذکر شده از مهمترین عوامل بیکاری قشر تحصیل‌کرده عبارتند از: ۱- بالا بودن توقع قشر تحصیل کرده متأسفانه این روزها اغلب جوانان به خاطر اینکه بیشتر امر خود را مشغول به تحصیل در مدارس و دانشگاه‌ها بوده‌اند و موفق به کسب مدارک در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا شده‌اند فکر می‌کنند که تنها در رده‌های مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد بازار کار شده تا موفق شوند و حتی با تفکری غلط عنوان می‌کنند که اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند که دیگر نیاز نبود تا راه دانشگاه را در پیش بگیرند که این در واقع تفکر مهمترین دلیل بیکاری بیش از نیمی از جوانان تحصیل کرده جامعه است.۲- تئوری بودن آموزش‌های دانشگاهی یکی دیگر از علل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، کاربردی نبودن سرفصل‌های دروس دانشگاهی و تئوری محور بودن آنها است، متأسفانه در نظام آموزشی کشورمان به این نکته کمتر اشاره شده است و دانشگاه‌ها بیشتر به جنبه تئوری دروس اشاره می‌کنند.
۳- رشد قارچ گونه دانشگاه‌های رشد قارچ گونه دانشگاه‌های شبانه، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی و کاربردی با ارائه رشته‌ها و گرایش‌های متعدد و
سهولت ورود و فارغ‌التحصیلی از مراکز این دانشگاه‌ها از دیگر عوامل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است، زیرا این دانشگاه‌ها باعث می‌شود سطح کیفی آموزش‌های دانشگاهی به شدت افت کرده و شاهد سیل عظیم تحصیلکرده‌های ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم باشیم و تنها نتیجه این دانشگاه درآمدزایی و دوشیدن دانشجویان است.
۴- ارتباط نداشتن رشته‌های دانشگاهی با نیاز بازار کشور
یکی دیگر از عوامل افزایش فارغ‌التحصیلان بیکار در کشور ناکارآمدی نظام آموزش عالی و ضعف این نهاد در ایجاد هماهنگی میان بازار کار و خروجی دانشگاه‌ها و حتی خروجی متناسب با بازار کار باز می‌گردد چرا که درآمدزایی صرف موجب شده تا امروزه شاهد این حقیقت تلخ باشیم که عدم توجه به تناسب رشته‌های دانشگاهی و بازار کار موجب انباشته شدن فارغ‌التحصیل در برخی رشته‌ها شده است و این امر باعث شده امروز شاهد این حقیقت تلخ باشیم که به طور متوسط یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاه‌ها نتوانند کاری متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا کرده و به جمعیت بیکار کشور افزوده شوند. لزوم آموزش مهارت‌های زندگی برای کاهش معضل بیکاری جوانان جامعه‌شناسان تاکید دارند یکی از مهمترین دلایل بیکاری فقدان مهارت‌های کافی افراد جویای کار است و به طور قطع توجه به آموزش‌های مهارتی می‌تواند تا حد زیادی زمینه‌های کاهش نرخ بیکاری در جامعه و به تبع آن کاهش جرایم و معضلات اجتماعی را فراهم کند.فراگیری آموزش‌های مهارتی به وسیله جوانان یک ضرورت و زمینه‌ساز موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی و رفع مشکل بیکاری است. تا زمانی که به ارتباط جدی آموزش‌های مهارتی در کنار تحصیلات دانشگاهی دقت نشود شاهد انبوه بیکاران خواهیم بود چرا که هم اکنون بخش زیادی از دانش‌آموختگان به دلیل نداشتن مهارت کافی بیکار هستند. آسیب‌شناسان اعلام کردند تلفیق دانش با مهارت و خلاقیت علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار و توسعه، تأثیر مهمی در رشد، توسعه اقتصادی و توانمندسازی منابع انسانی دارد که باید در این زمینه توجه بیشتری صورت گیرد. آموزش‌های مهارتی فنی و حرفه‌ای باید متناسب با نیازهای بازار کار و ظرفیت‌های شهرستان باشد تا باعث ایجاد شغل و تخصص در افراد شود.
تغییر فرهنگ اشتباهی که بیش از چند دهه در خانواده‌ها رسوخ کرده و باعث گرایش افراد به مدرک‌گرایی شده سخت است و نیاز به فرهنگ‌سازی دارد، اما مسئولان دستگاه تعلیم و تربیت باید در این زمینه با ارائه مشاوره‌های لازم،
مشکلات موجود در این بخش را برطرف کنند.

کنوانسیون تساوی اجرت کارگران زن ومرد در قبال کار هم ارزش

کنوانسیون تساوی اجرت کارگران زن ومرد در قبال کار هم ارزش
شاهنشاهی ایران به مقاوله‌نامه بین‌المللی شماره 100 مربوط به تساوی اجرت کارگران
زن و‌کارگران مرد در قبال کار هم ارزش
‌مصوب 1351.2.18
‌ماده واحده - به دولت اجازه داده می‌شود به مقاوله‌نامه بین‌المللی شماره 100
مربوط به تساوی اجرت کارگران زن و کارگران مرد در قبال کار هم‌ارزش مشتمل بر یک
مقدمه و 14 ماده که ضمیمه این قانون است ملحق شود.
‌قانون فوق مشتمل بر یک ماده و متن مقاوله‌نامه ضمیمه پس از تصویب مجلس شورای ملی
در جلسه روز سه شنبه 1350.11.26 در جلسه روز‌دوشنبه هیجدهم اردیبهشت ماه یک هزار و
سیصد و پنجاه و یک شمسی به تصویب مجلس سنا رسید.
‌رییس مجلس سنا - جعفر شریف‌امامی
[z]مقاوله‌نامه شماره (100) مربوط به تساوی اجرت کارگران زن و کارگران مرد در
قبال کار هم‌ارزش
‌کنفرانس عمومی سازمان بین‌المللی کار که بنا به دعوت هیأت مدیره دفتر بین‌المللی
کار سی و چهارمین دوره اجلاسیه خود را در تاریخ ششم ژوئن1951 در شهر ژنو منعقد
ساخته پس از اتخاذ تصمیم نسبت به قبول پیشنهادی مختلف مربوط به اصل "‌تساوی اجرت
زن و مرد در قبال کار هم ارزش"‌هفتمین موضوع دستور دوره اجلاسیه و پس از اتخاذ
تصمیم بر این که پیشنهادی مزبور به صورت یک مقاوله‌نامه بین‌المللی درآید.
‌در تاریخ بیست و نهم ژوئن 1951 - مقاوله‌نامه زیر را تحت عنوان "‌مقاوله‌نامه
مربوط به تساوی اجرت - مورخ 1951" مورد تصویب قرار می‌دهد:
‌ماده 1 - به موجب این مقاوله‌نامه:
‌الف - اصطلاح "‌اجرت" شامل مزد و حقوق معمولی اعم از اصل یا حداقل و همچنین کلیه
مزایای دیگری است که به طور مستقیم به صورت نقد یا‌جنس از طرف کارفرما در ازای کار
به کارگر پرداخت می‌شود.
ب - عبارت "‌تساوی اجرت زن و مرد در قبال کار هم ارزش" مربوط به نرخ اجرتی است که
بدون تبعیض از نظر جنسیت تعیین گردد.
‌ماده 2 - 1 - هر یک از کشورهای عضو باید به وسائلی که منطبق با روشهای معمول جهت
تعیین میزان اجرت باشد اجرای اصل تساوی اجرت کارگر‌زن و مرد را در قبال کار هم
ارزش تشویق و تا حدودی که با روشهای فوق‌الذکر تطبیق نماید اجرای آن را درباره
عموم کارگران تأمین کند.
2 - اجرای این اصل ممکن است به طرق زیر صورت گیرد:
‌الف - وضع قوانین داخلی.
ب - هر روشی که جهت تعیین میزان اجرت‌ها ضمن قوانین پیش‌بینی شده باشد.
ج - انعقاد پیمان‌های دسته‌جمعی بین کارفرمایان و کارگران.
‌د - ترکیبی از این روشهای مختلف.
‌ماده 3 - 1 - در صورتی که اقدامات فوق‌الذکر به نحوی باشد که اجرای مقررات این
مقاوله‌نامه را تسهیل نماید ترتیباتی به منظور تشویق ارزیابی واقعی‌مشاغل بر اساس
کارهایی که مشاغل مزبور متضمن می‌باشد به عمل خواهد آمد.
2 - اتخاذ تصمیم در مورد اسلوبی که برای این ارزیابی بتوان وضع نمود درباره تعیین
میزان اجرت با مقامات صلاحیتدار بوده و در موردی که میزان‌اجرت به موجب قراردادهای
دسته‌جمعی تعیین شده باشد با طرفین عاقد قراردادها خواهد بود.
3 - اختلاف بین میزان اجرت در صورتی که بدون ملاحظه جنسیت ناشی از تفاوت‌های حاصله
از ارزیابی کارهایی که باید انجام گیرد باشد مخالف با‌اصل تساوی اجرت زن و مرد در
قبال کار هم‌ارزش محسوب نخواهد شد.
‌ماده 4 - کشورهای عضو به هر ترتیبی که مناسب بدانند در طریق تأمین اجرای مقررات
این مقاوله‌نامه با سازمانهای کارفرمایی و کارگری ذینفع همکاری‌خواهند کرد.
‌ماده 5 - تصویب رسمی این مقاوله‌نامه از طرف مقامات صلاحیتدار به اطلاع مدیر کل
دفتر بین‌المللی کار خواهد رسید و نامبرده به ثبت آن اقدام‌خواهد کرد.
‌ماده 6 - 1 - این مقاوله‌نامه فقط برای کشورهایی لازم‌الاجرا خواهد بود که الحاق
آنان توسط مدیر کل دفتر بین‌المللی کار به ثبت رسیده باشد.
2 - این مقاوله‌نامه دوازده ماه پس از این که الحاق دو کشور عضو توسط مدیر کل دفتر
بین‌المللی کار به ثبت رسید وارد مرحله اجرا می‌گردد.
3 - از آن پس این مقاوله‌نامه برای هر کشور عضو 12 ماه پس از تاریخ ثبت الحاق آن
کشور لازم‌الاجرا خواهد بود.
‌ماده 7 - 1 - اعلامیه‌هایی که مطابق مقررات بند دوم از ماده 35 اساسنامه سازمان
بین‌المللی کار جهت مدیر کل دفتر بین‌المللی کار ارسال می‌شود باید‌حاوی نکات زیر
باشد:
‌الف - سرزمینهایی که کشور ذینفع تعهد می‌نماید که مقررات این مقاوله‌نامه را بدون
هیچ جرح و تعدیلی در آنها اجرا نماید.
ب - سرزمینهایی که کشور ذینفع متعهد می‌شود که مقررات این مقاوله‌نامه را با
تغییرات و اصلاحاتی در آنها مجرا سازد با ذکر چگونگی این تغییرات.
ج - سرزمینهایی که این مقاوله‌نامه در آنها قابل اجرا نمی‌باشد با ذکر علل و جهات
آن.
‌د - سرزمینهایی که اتخاذ تصمیم در مورد آنها را به انجام مطالعات و تحقیقات
بیشتری در اوضاع آن نواحی موکول بنماید.
2 - تعهدات مذکور در بند الف و ب از قسمت اول این ماده جزء لاینفک این مقاوله‌نامه
محسوب شده و به همان درجه لازم‌الاجرا خواهد بود.
3 - هر یک از کشورهای عضو می‌تواند با ارسال اعلامیه جدید جزئاً یا کلاً از موارد
استثنایی که در اعلامیه‌های قبلی خود به استناد بندهای ب - ج - د‌قسمت اول این
ماده قائل شده است صرفنظر کند.
4 - هر یک از کشورهای عضو می‌تواند در ادواری که مطابق مقررات ماده 9 می‌توان از
الحاق به این مقاوله‌نامه صرفنظر نمود اعلامیه جدیدی برای‌مدیر کل دفتر بین‌المللی
کار ارسال نموده مفاد اعلامیه‌های قبلی خود را جزئاً یا کلاً تغییر و اوضاع
سرزمینهای معینی را اطلاع دهد.
 زنان كارگر نخستین قربانیان بحران‌های اقتصادی محسوب می شوند و هرگاه برنامه اخراج یا تعدیل نیرو پیاده سازی می شود، زنان در صف اول قرار دارند و بسیاری از كارفرمایان معتقدند كه زنان در صورت ازدواج و بارداری بهره وری كمتری دارند و با وجود تجربه و مهارت لازم، كنار گذاشته می شوند.
بررسی جمعیت 10 ساله و بیشتر سال 1397 نشان می دهد، 40.5 درصد جمعیت در سن كار و از نظر اقتصادی فعال بوده اند؛ یعنی در گروه شاغلان و بیكاران قرار گرفته اند. همچنین نتایج مزبور بیانگر این است كه نرخ مشاركت اقتصادی در این دوره زمانی بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی كمتر بوده است.
سال گذشته 38.6 درصد زنان 15 تا 29 ساله بیكار بودند و این رقم نسبت به سال پیش از آن 1.8 درصد كاهش یافته، در حالی كه پارسال 21.2 درصد مردان 15 تا 29 ساله بیكار بودند.
سهم جمعیت بیكار زنان 10 ساله و بیشتر و نیز فارغ التحصیلان آموزش عالی از كل بیكاران 65.9 درصد و در مردان 26.1 درصد ثبت شد.
سال گذشته اشتغال زنان در بخش خدمات با رقم 53.4 درصد نسبت به بخش كشاورزی و صنعت بیشترین رقم را داشت و نسبت به سال پیش از آن (1396) رشد یك درصدی نشان می دهد، اشتغال زنان در بخش های صنعت و كشاورزی در سال 1397 به ترتیب 26.9 و 19.7 درصد است.
نرخ بالای بیكاری زنان یك روی سكه و روی دیگر آن مشكلات و معضلاتی است كه زنان كارگر با آن روبرو می شوند. به گفته كارشناسان و كارگران زن، دستمزد به مراتب ناچیز آنها نسبت به همتایان مرد با وجود كار یكسان حتی بیشتر، رده های پایین شغلی با وجود داشتن شایستگی، دانش و تخصص های لازم و نبود امنیت شغلی مهمترین معضلات زنان كارگر است.
** زنان كارگر از شرایط كاری خود چه می گویند؟
«شیرین قربانی» دختر 23 ساله ای كه در كارگاه كوچك تولید شلوار جین كار می كند، وقتی از وی درباره حرفه و مشكلاتش پرسیدم، گفت: چهار سال است كه با معرفی یكی از دوستانش در كارگاه تولیدی پوشاك كار می كند.
وی افزود: روزهای اول به من وعده دادند كه پس از چند ماه بیمه می كنند، اما تا كنون این اتفاق نیفتاده و چون در این مدت بسیاری از همكارانم از كار بیكار شدند، من نیز از ترس اینكه مبادا بیكار شوم، اعتراضی نكردم.
این كارگر خیاطی با بیان اینكه از ساعت هشت صبح تا 6 بعدازظهر مشغول به كار است، گفت: در طول روز یك ساعت وقت ناهار و نماز دارم و بقیه روز، بدون وقفه كار می كنم.
وی افزود: كارفرمای این واحد حاضر نیست كه یك روز كامل مرخصی بدهد و حتی چنانچه سفارش كار هم نداشته باشیم، مجبوریم بسته بندی كنیم و یا نظافت داخل كارگاه را انجام دهیم.
وقتی از وی درباره آشنایی با قوانین كار پرسیدم، گفت: اطلاعی از آن ندارد و حتی چنانچه بدانم هم با این شرایط بیكاری جامعه، سودی ندارد.
«مریم حیدری» 28 سال دارد و در مهد كودكی در محدوده انقلاب كار می كند، وی سطح پایین دستمزد را نخستین معضل كاری خود بیان می كند.
به گفته حیدری با وجود اینكه قرارداد كاری امضا كرده و بیمه تامین اجتماعی است، اما مدیر مهد كودك به هیچكدام از موارد همچون حداقل حقوق تعیین شده توسط سازمان تامین اجتماعی و مرخصی سه روز در هفته پایبند نیست.
وی افزود: برای جبران كمبود دستمزد، در منزل سفارش خرد كردن سبزی، تهیه پیاز سرخ كردنی و مواردی از این قبیل را نیز برای مادران مهد كودك انجام می دهد.
«زهرا معصومی» منشی همزمان برای مطب دندانپزشكی و پزشك داخلی كار می كند، صبح تا ظهر هماهنگ كردن برنامه پزشك داخلی و بعدازظهرها نیز كارهای مطب دندانپزشكی را انجام می دهد.
وی كه علاقه زیادی به رشته پزشكی دارد، گفت: نتواستم از سد كنكور بگذرم و در این رشته تحصیل كنم، اما یكی از دبیرانم با سفارش خود، موجب شد تا در این مطب مشغول به كار شوم.
معصومی درباره حقوق دریافتی هم ناراضی بود و اظهار داشت: بسیاری تصور می كنند چون درآمد پزشكان بالاست حقوق خوبی پرداخت می كنند، اما این موضوع صحت ندارد.
وی می افزاید: كار من تنها محدود به تنظیم وقت بیمار نیست و گاهی كارهای بانكی، خرید اقلام مورد نیاز مطب و مواردی از این قبیل را انجام می دهم و برای رسیدگی به زندگی شخصی خود فرصت زیادی ندارم.
** سهم زنان 80 درصد شاغلان بدون بیمه
به مناسبت فرا رسیدن هفته كارگر به سراغ «سمیه گلپور» رئیس كمیته بانوان كانون عالی انجمن های صنفی كارگری رفتیم و در خصوص مسائل و دغدغه زنان كارگر پرسیدیم كه به ایرنا پاسخ داد: مطابق آمار اعلام شده توسط موسسه های مالی سازمان پژوهشی تامین اجتماعی در سال 1396، 80 درصد شاغلان بدون بیمه سهم زنان بود كه شامل مشاغل خانگی و كارگاه ها می شود.
به گفته وی، اخذ چك و سفته در كارگاه های غیررسمی توسط كارفرما و ترس از بین رفتن فرصت های شغلی یكی از دغدغه های زنان كارگر است.
رئیس كمیته بانوان كارگری اظهار داشت: زنان در روستاها و شهرهای كوچك به عنوان نیروی كار ارزان و بدون قرارداد حقوقی در خیلی از جاها دیده نمی شوند.
وی افزود: بند 9 اصل سوم قانون اساسی بر تساوی حقوق زنان و مردان تاكید دارد و دولت موظف به رفع این تبعیض ها است، برخی كارفرماها برای اینكه زیر بار تعهدات قانون كار، حقوق زنان متاهل همچون حق عائله مندی و دیگر موارد نروند، بانوان مجرد را استخدام می كنند.
گلپور تصریح كرد: مزد پایین، ساعت كار طولانی در واحدهای كوچك و برخی واحدهای بزرگ از مشكلات زنان كارگر است و زنان با وجود اطلاع در برابر این موارد كوتاه می آیند.
وی با بیان اینكه ضعف اطلاعات حسابداری در كارگر و كارفرما وجود دارد، بنابراین كارگران موارد حقوقی را نمی دانند و چنانچه بدانند، پیگیر آن نیستند و از طرفی برخی كارفرمایان نیز ارزشگذاری درستی نسبت به كار كارگران ندارند.
این فعال كارگری افزود: كارفرمایان در فعالیت كشاورزی، شناخت درستی از فعالیت زنان كارگر و تاثیر آنها در رشد بهره وری ندارند و مدیریت منابع را به سمتی نمی برند كه ارزش این كارگران لحاظ شود، بنابراین سهم كارگر تنزل می یابد.
وی، دیگر مشكلات كارگران زن را پایین بودن سواد حقوق اجتماعی در احقاق حقوق حقه خود در تنظیم قراردادها می داند.
گلپور تاكید كرد: در ایجاد و حمایت از تشكل های كارگری بانوان ضعف وجود دارد و فاقد حمایت های دولتی است و در كانون عالی انجمن های صنفی كارگری كه یك دهه از عمر آن می گذرد، تشكل بانوان كارگر هنوز نتوانسته خود را نشان دهد.
** راهكارها و پیشنهادات حل معضلات زنان كارگر
گلپور با اشاره به نامگذاری امسال به نام «رونق تولید» گفت: باید كارگروه تخصصی بانوان كارگر در وزارت كار با مشاركت تشكل های كارگری بانوان كه به صورت رسمی و قانون فعالیت می كنند، با هدف انعكاس مسائل، مشكلات و راهكارها در قالب آئین نامه و بخشنامه تشكیل شود.
وی تصریح كرد: در بحث اشتغال زنان، بانوان خبره و مجرب در حوزه های مختلف داریم كه به صورت دولتی، خصوصی و شخصی دانش و تجربه كسب كرده اند، اما در سطوح مورد نیاز به كار گرفته نشده اند.
وی تاكید كرد: باید نظارت كار بر محیط های كارگری بانوان بیشتر شود تا در نتیجه آن برخی شیوه های غلط در این حوزه اصلاح شود.
گلپور اظهارداشت: ضرورت تهیه و تدوین الگوی اشتغال بانوان برای صیانت از حقوق آنها احساس می شود كه باید سیاستگذاران در حوزه كارگری یكی از مباحثی كه به آن توجه دارند، این موضوع باشد.
این فعال صنوف كارگری گفت: لازم است سیستم های دولتی ترتیبی اتخاذ نمایند تا كارفرما در ازای استخدام بانوان از تسهیلاتی مانند پرداخت یارانه و معافیت مالیاتی برخوردار باشند و بنابراین جاذبه ای برای استخدام زنان ایجاد شود.
وی درباره آمار قطعی زنان كارگر در كشور گفت: 700 تا 800 انجمن صنفی كارگری با بیش از 6 تا هفت میلیون عضو در كشور فعالیت دارند كه نیمی از آنها را زنان كارگر تشكیل می دهد.
گلپور هدف انجمن های صنفی را افزایش رویه مطالبه گری برای احقاق حقوق، اصلاح قانون كار، گسترش حوزه مالی كارگران و بهبود معیشت بانوان عنوان كرد.

اعتراضات کارگری

[24/04, 22:42] Mahnaz Torabi: حقوق شمار چشمگیری از کارگران توسط نظام جمهوری اسلامی ایران، نقض شده‌است که از سوی برخی از رسانه‌های خبری و سازمان‌های پشتیبان حقوق بشر، گزارش شده‌است و در این نوشتار، بخش‌هایی از آن گزارش‌ها آمده‌است.

پیشینهٔ نقض حقوق کارگران
در نظام جمهوری اسلامی ایران، حقوق انسانی کارگرانِ به ویژه معترض و زندانی،مانند حقوق انسانی معلمان، استادان دانشگاه، کنشگران سیاسی و مدنی و اقلیت‌های عقیدتی…، روزانه، نقض می‌شود. فعالان حقوق کارگران، مانند کارگران معترض در ایران، به دلیل اعتراض به نقض حقوق انسانی و صنفی‌شان، معمولاً، با سرکوب، روبه‌رو می‌شوند.

برخی از قانون‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، ناقض حقوق کارگران است. حقوق کارگران در حکومت جمهوری اسلامی، بسیار پایین‌تر از خط فقر است.کارگران با توجه به بحران اقتصادی، بیکاری، فقر، گرانی، تحریم‌ها و نیز سرکوب حکومتی در برزخ مرگ و زندگی، قرار دارند. از سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ خورشیدی، فعالان جنبش کارگری در ایران، به بهانهٔ ارتباط با احزاب کمونیستی و ضدانقلاب، بازداشت و شکنجه شده و به شدت، سرکوب می‌شدند.

در سال‌های اخیر، اعتراضات کارگران، مانند اعتراضات معلمان و کشاورزان و بازنشستگان…، به اعتراضاتی مداوم، تبدیل شده‌است به گونه‌ای که در سال ۱۳۹۷، روزانه، ۱۷ گردهمایی اعتراض‌آمیز، برگزار می‌شد.وضعیت کارگران در دورهٔ جمهوری اسلامی، بدتر از دورهٔ قبل (پهلوی) شده‌است.

آمار و وضعیت کارگری در جمهوری اسلامی
بیش از چهل میلیون نفر در ایران جزو خانوارهای کارگری، به‌شمار می‌آیند که نزدیک به ۱۰ میلیون تن از آنان «کارگر زیرزمینی» هستند که حقوق بسیار کمی، دریافت می‌کنند.

جایگاه پایین جمهوری اسلامی
حکومت جمهوری اسلامی، از جهت رعایت نکردن حقوق کارگران، در رتبهٔ قرمز، جای دارد.

نقض حقوق زنان
همچنین ببینید: نقض حقوق زنان در جمهوری اسلامی ایران
به دلیل نبود شرایط مناسب فرهنگی و اجتماعی…، حقوق کارگران زن در ایران، نقض می‌شود؛ از جمله، در قالب کار سخت، ساعات طولانی کار، مزد ناکافی و در موارد قابل توجهی، پرداخت نشدن حق بیمه…
[24/04, 22:47] Mahnaz Torabi: آمار دستگیری‌ها و اخراج‌ها در سال ۱۳۹۹
در سال ۱۳۹۹ خورشیدی، ۱٫۳۳۱ مورد اخراج و تعدیل، ۴٫۲۲۴ مورد بیکار شدن از کار، ۲۸٫۴۹۳ مورد نبود بیمهٔ کار برای کارگران و بیش از ۴٫۲۰۰ مورد بلاتکلیفی در حوزهٔ کار، از آمارهای مربوط به کارگران ایران در سال ۱۳۹۹ است.

بازداشت برخی از فعالان کانون مدافعان حقوق کارگر
دو تن از اعضای کانون مدافعان حقوق کارگر به نام‌های علی‌رضا ثقفی و اصغر فیروزی به‌دست مأموران امنیتی بازداشت شدند.

آزار اعضای اتحادیه‌های مستقل کارگری
اعضای اتحادیه‌های مستقل (غیر حکومتی) کارگری، توسط حکومت جمهوری اسلامی، احضار، بازداشت و زندانی… می‌شوند.

بازداشت اعضای برجستهٔ «اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار»
جعفر عظیم‌زاده (دبیر هیئت مدیرهٔ «اتحادیه آزاد کارگران ایران»)، شاپور احسانی‌راد، پروین محمدی، جمیل محمدی و جوان‌میر مرادی، از اعضای برجستهٔ «اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار» -که اتحادیه‌ای غیر حکومتی است-به دلیل فعالیت‌های صنفی، به دست مأموران امنیتی، بارها احضار و بازداشت شدند.

موارد دیگر
شاهرخ زمانی؛ کمونیست، یک فعال کارگری و زندانی سیاسی بود که در پنجمین سال حبس بدون مرخصی خود، در زندان جمهوری درگذشت.
وی در سال ۱۳۹۰ به اتهام تلاش برای تشکیل سندیکای کارگری، به ۱۱ سال زندان، محکوم شده بود. او مدتی در سلول انفرادی بوده و نیز اعتصاب غذا هم کرده بود. وی حتی برای ازدواج دخترش و درگذشت مادرش هم، اجازهٔ مرخصی نیافت. شاهرخ زمانی در گذشته نیز به دلیل فعالیت‌های سیاسی کارگری‌اش ۱۸ ماه، زندانی شده بود.
در آبان ۱۳۹۷، ۱۵ تن از کارگران یکی از شرکت‌های شهر اراک، در مجموع، به ۱٫۱۱۰ ضربه شلاق و ۲۴ سال و ۶ ماه حبس، محکوم شدند.
در آبان ۱۳۹۷، ۱۵ تن از کارگران پتروشیمی شهر ایلام، روی هم رفته، به ۹ سال حبس و ۱٫۱۱۰ ضربه شلاق، محکوم شدند.
جعفر عظیم‌زاده، دبیر هیئت مدیرهٔ «اتحادیه آزاد کارگران ایران»، از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵، در اعتراض به رفتار نامناسب امنیتی با فعالان صنفی، در زندان اوین، اعتصاب غذا کرد.
آنیشا اسداللهی (فعال جنبش کارگری)، مرضیه امیری (خبرنگار و دانشجو)، ندا ناجی (فعال مدنی و کنشگر در زمینهٔ حقوق زنان و کارگران) و عاطفه رنگریز (کنشگر مدنی و فعال در زمینهٔ حقوق زنان) در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ و روز جهانی کارگر، بازداشت شدند.
اسماعیل بخشی (کنشگر کارگری)، همانند سپیده قلیان (فعال مدنی) و امیر امیرقلی (روزنامه‌نگار) به زندان اوین، منتقل شدند.
اسماعیل گرامی؛ در ۱۴ فروردین ۱۴۰۰، چند مأمور امنیتی با رفتن به خانهٔ اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته و فعال صنفی بازنشستگان) از او خواستند که فراخوان اعتراضات صبح یکشنبه ۱۵ فروردین بازنشستگان را لغو کند که در پی مخالفتش با این درخواست، مأموران، پس از بازرسی خانه‌اش وسایل شخصی‌اش را با خود بردند.وی در اسفند ۱۳۹۹ نیز در پی اعتراضات بازنشستگان، شبانه، بازداشت شد.
در سال ۱۳۹۹ خورشیدی، ۴۶ کارگر معترض، روی هم رفته، به ۶۳۶ ماه حبس، ۳٫۱۰۸ ضربه شلاق، محکوم شدند و همچنین، بیش از ۵۰ کارگر معترض دیگر، به مراجع قضایی و امنیتی، احضار شدند.
در دی سال ۱۳۹۹، آرش جوهری، فعال جنبش کارگری، به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «اداره کردن دسته‌جات غیرقانونی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۶ سال حبس، محکوم شد.
در مهر ۱۳۹۹، مهران رئوف، شهروند ایرانی-بریتانیایی و فعال در زمینهٔ حقوق کارگران، به دست مأموران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شد.
در سال ۱۳۹۹ خورشیدی، برای ده‌ها کارگر معترض به نام‌های اعظم (نسرین) خضر جوادی، ناهید خداجو، پروین محمدی، رسول طالب مقدم، داوود رفیعی، شاپور احسانی‌راد، اسماعیل گرامی، مهران رئوف، علی اسحاق، سجاد شکری، آرش جوهری، کامران ساختمان‌گر، هاله صفرزاده، علی‌رضا ثقفی (همسر هاله صفرزاده)، جوان‌میر مرادی، علی نجاتی، مازیار سیدنژاد، روی هم رفته، حکمِ بیش از ۶۰ سال حبس و نیز برای برخی، به همراه حکم شلاق، صادر شد.
در ۲۶ آذر ۱۳۹۷، برخی از کارگران یکی از شرکت‌های شهر اهواز-که بیش از یک ماه بود که گردهمایی اعتراضی برگزار می‌کردند-بازداشت شدند.

نظام غلط اموزشی ایران

سیستم آموزش و پرورش کشور چه بلایی بر سر دانش‌آموزان آورده که به هر مساله آموزشی دید تکلیف محور دارند و مدرسه را بیشتر شبیه زندانی می‌دانند که اجبارا باید ساعاتی در روز را در آنجا بگذارند و تکالیفی را تحویل دهند (. حجم بالای کتاب‌های درسی)بالا بودن حجم کتاب‌های درسی دانش آموزان در تمام مقاطع:موضوعی است که همواره مورد بحث بوده است؛ تا جاییکه دانش آشتیانی در همان ابتدای وزارت خود بر متناسب سازی کتب درسی تاکید کرد. بسیاری از کارشناسان آموزشی اعتقاد دارند حجم زیاد مطالب و سنگین بودن محتوای کتاب‌ها علاوه بر اینکه موجب خسته‌گی و دلزدگی دانش آموزان می‌شود عملا فرصتی برای آموزش عمیق مطالب باقی نمی‌گذارد. (۲. عدم جذابیت محیط مدرسه و کلاس)یکی دیگر از عواملی که موجب دلزدگی دانش آموزان از مدرسه می‌شود محیط خشک و بدون جذابیت آن استبسیاری از مدارس محیطی فرسوده و با معماری خشک دارند و از نظر فضای سبز، تزئینات و رنگ آمیزی و نورگیر بودن کلاس‌ها در وضعیت نامطلوبی به سر می برند.اما مهم‌تر از این‌ها فضای خشک و یکسویه کلاس هاست، تدریس به شیوه‌ای سنتی، تک گویی معلم، الزام پذیرش بی‌چون و چرای دانش آموز و برگزاری کلاس بدون گفتگو و نشاط جمعی از بزرگترین ضعف‌های سیستم آموزشی کشور است.(برخورد نامناسب معلمان)یکی دیگر از دلایل گریزان بودن دانش آموزان از مدرسه برخورد نامناسب معلمان است. رابطه غیر صمیمی و خشک بین معلم و دانش آموز، الزام به انجام تکالیف سنگین، بی توجهی به نظرات و احساسات دانش آموزان و ... از جمله مسائلی است که در مدارس بسیار به چشم می‌آید.اما متاسفانه مساله تنبیه بدنی هم هنوز در مدارس وجود دارد و هرزگاهی اخباری از برخورد خشن معلم با دانش آموزان شنیده می‌شود.(شروع کلاس‌ها در صبح زود)یکی دیگر از عواملی که موجب عدم رغبت دانش آموزان برای حضور در کلاس‌ها و بی علاقگی آن‌ها به مدارس می‌شود برگزاری کلاس‌های صبح زود است که علاوه بر تاثیراتی که بر سلامتی بچه‌ها دارد آن‌ها را از مدرسه بیزار می‌کند.در کشور ما ساعت شروع کار مدرسه ۷.۳۰ صبح است که گاهی به دلیل مسافت طولانی مدرسه تا خانه، دانش آموز باید صبح بسیار زود در تاریکی از خواب بیدار شود و به مدرسه برود.بر اساس یک مطالعه دانش‌آموزان به خاطر اجبار به شرکت در کلاس‌های ابتدای صبح به طور متوسط حدود ۱۰ ساعت در هفته کمبود خواب دارند (برخورد یکسان با دانش آموزان بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های ذاتی)آخرین ضعفی که از آموزش و پرورش کشور در اینجا بیان می‌شود بی توجهی به تفاوت‌ها و استعداد‌های گوناگون دانش آموزان است.بچه‌هایی که وارد مدرسه می‌شوند از طبقات اجتماعی متفاوت و با استعداد‌های گوناگون هستند، اما در مدارس کشور امکان پرورش بسیاری از توانایی‌های هنری، ورزشی و ... دانش آموزان وجود ندارد.همین امر سبب می‌شود دانش آموز با درس‌های مشترکی که همه دانش‌آموزان وادار به یادگیری آن هستند، با بی میلی برخورد کند و در صورت توانایی مالی و ... علاقه خود را در موسسات خصوصی دنبال کند.زنگِ خونه" یا "زنگِ آخر" همچنان پر طرفدارترین زنگ در مدارس کشور محسوب می‌شود. دانش‌آموزان ایرانی به جای لذت بردن از دوران کودکی و یادگیری مهارت‌های کاربردی زندگی ناچارند برای گرفتن مدرک تحصیلی
"هفت‌خان رستم" را پشت سر بگذارند. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته، فرد از کودکی تا دبیرستان شادترین لحظات زندگی خود را در مدرسه می‌گذراند و نه تنها با مدرسه احساس بیگانه‌گی نمی‌کند بلکه بخش بزرگی از زیست اجتماعی خود را در آنجا تجربه می‌کند. اما چه ضعفی در آموزش و پرورش ما وجود دارد که مدارس را برای بچه‌ها به زندان تبدیل کرده است؟
 پریا ترابی
.